سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گیلان نشاط
 

محل درج آگهی و تبلیغات
 

زندگی یعنی:  بخند هر چند که  غمگینی.ببخش هرچند که  مسکینی .  فراموش کن هرچندکه دلگیری . آری اینگونه

 

 صلوات بر یکایک ائمه معصومین (علیهم السلام ) 

 

فرمود خدا فرشته ها را صلوات
اوّل به مدینه مصطفی را صلوات

دوّم به شه نجف سلامی بکنیم
رُخسار علی شیر خدا را صلوات


زهرا که ندانیم کجا تربت اوست
یاد آور بهترین نسا را صلوات


از ما همه بر امام مسموم سلام
مظلوم امام مجتبی را صلوات


مظلوم دگر امام در خون خفته
افتاده به خاک کربلا را صلوات


گفتم ز حسین چون نگویم سجّاد
آن پاک امام   پارسا را صلوات


پس باقرِ عِلم آن امام معصوم
دریای فضیلت خدا را صلوات


صادق که رئیس مذهب شیعه بود
آن حنجره علم و ضیا را صلوات


یاد آر امام  کاظم  زندانی
زندانی زنجیر به پا را صلوات


رو جانب مشهد الرضا کن و بگو
در طوس غریب الغُرَبا را صلوات


یاد آر امام تقیِ صاحبِ جود
هم هادی و عسکری ما را صلوات


حالا تو بیا حضور مهدی برسیم
آن روشنی و نور هُدی را صلوات


افروخته عرش کبریا را صلوات
یک بار دگر آل عبا را صلوات


 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّد



زندگی یعنی:  بخند هر چند که  غمگینی.ببخش هرچند که  مسکینی .  فراموش کن هرچندکه دلگیری . آری اینگونه

***نسیم معرفت***

 

اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن

اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن

اَللّهُمَّ اَلْبِسْنا بِخِلْعَةِ الْقُرآن

اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن

اَللّهُمَّ اغْفِر ذُنُوبَنا بِالْقُرآن

اَللّهُمَّ اَکْرِمْنا بِکَرامَةَ الْقُرآن

اَللّهُمَّ ارْحَمْنا بِالْقُرآن

اَللّهُمَّ اهْدِنا بِهِدایَةِ الْقُرآن

اَللّهُمَّ انْصُرِالْاِسْلامَ وَالْمُسْلِمینَ بِالْقُرآن

اَللّهُمَّ اخْذُلِ الْکُفّارَ وَالْمُنافِقینَ بِالْقُرآن

اَللّهُمَّ اشْفِ مَرضانا بِالْقُرآن

اَللّهُمَّ ارْحَم مَوْتانا بِالْقُرآن

اَللّهُمَّ احْفَظ وَ اَیِّدْ قائِدَنا بِالْقُرآن

اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوفیقَ الطّاعَةَ بِالْقُرآن

اَللّهُمَّ ارْزُقْنا بُعْدَ الْمَعْصیةَ بِالْقُرآن

اَللّهُمَّ ارْزُقْنا صِدْقِ النِّیَّةَ بِالْقُرآن

اَللّهُمَّ ارْزُقْنا عِرفانَ الْحُرمَةَ بِالْقُرآن

اَللّهُمَّ ارْزُقْنا زیارَةَ قَبْرِ نَبِیِّکَ بِالْقُرآن

اَللّهُمَّ تَقَبَّل صَلاتَنا بِالْقُرآن

اَللّهُمَّ تَقَبَّل تِلاوَتَنا بِالْقُرآن

اَللّهُمَّ اسْتَجِب دُعاءَنا بِالْقُرآن

اَللّهُمَّ اجْعَلْنا مِنَ الْمُصَلّینِ بِالْقُرآن

اَللّهُمَّ اجْعَلْنا مِنَ التّوّابینِ بِالْقُرآن

اَللّهُمَّ اجْعَلْنا مِنَ السُّعَداءِ بِالْقُرآن

اَللّهُمَّ اجْعَلْنا مِنَ الْمُتَّقینِ بِالْقُرآن

اَللّهُمَّ آتِنا فِی الدُّنیا حَسَنَةً بِالْقُرآن

اَللّهُمَّ آتِنا فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً بِالْقُرآن

اَللّهُمَّ قِنا عَذابَ النّارِ بِالْقُرآن

اَللّهُمَّ کَفِّر  سَیِّئاتِنا بِالْقُرآن

اَللّهُمَّ تَوَفَّنا مَعَ الْاَبْرارِ بِالْقُرآن

اَللّهُمَّ اَحْیِناحَیاةَ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ بِالْقُرآن

اَللّهُمَّ اَمِتْنامَمَاتَ مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍ بِالْقُرآن

اَللّهُمَّ انْفِعْنا بِالْقُرآن

اَللّهُمَّ ارْفَعْنا بِالْقُرآن

اَللّهُمَّ افْتَح عَلَیْنا اَبْوابَ رَحْمَتِکَ بِالْقُرآن

اَللّهُمَّ انْشُرعَلَیْنا خَزائِنَ عُلومِکَ بِالْقُرآن

اَللّهُمَّ اجْعَل عَواقِبَ اُمورََنا خَیرًا بِالْقُران

 
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیِّکَ الْفَرَج بِالْقُرآن



زندگی یعنی:  بخند هر چند که  غمگینی.ببخش هرچند که  مسکینی .  فراموش کن هرچندکه دلگیری . آری اینگونه

***نسیم معرفت***

***نسیم معرفت***

به نام خدا


عبدالکریم سروش که چندسالی در آمریکا اقامت دارد، در سخنرانی اخیر خود با عنوان «داعش و حکومت اسلامی» مدعی شد که «اسلام ناب» مفهومی موهوم است.

واما سخنان دکتر سروش:
....چنانچه بنده اسلام را می فهمم ما اسلم ناب ندارام .
اسلام ناب وجود ندارد ،به دنبال اسلام ناب گشتن آخر سر از بنیادگرایی و سلفی گری وداعش در میارود، اسلام آن درختی است که در طول تاریخ رشد کرده و بازگشت به شرایط صدر اسلام بی معناست چنانچه بنده اسلام را می فهمم ما اسلام ناب نداریم. به دنبال اسلام ناب گشتن آخرش سر از بنیادگرایی و این خشونتها در می آورد ...هیچکس تا امروز نمی داند که این اسلام ناب چیست برای اینکه اسلام ناب مدعیان فراوانی دارد و در میان خودشان هم تکفیر فراوان است... شیعیان معتقدند که اسلام ناب دست شیعیان است . خیلی از سنی ها شیعیان را کافر می دانند و می گویند شیعه اپوزوسیون اسلام است. و در میان شیعیان هم کم نیستند که اعتقادات و طاعات اهل سنت هیچکدام را قبول ندارند. حالا اسلام ناب یا اصلی دست کیست؟ من به شما عرض می کنم که دست هیچکس نیست. برای اینکه اصلا وجود ندارد که کسی بخواهد مدعی داشتنش باشد. پیامبر اسلام یک بذری را کاشت، در خاک تاریخ این بذر رشد کرد،تبدیل به یک درخت شد .یک درخت بسیار تناور. اسلام ناب معنیش این است که ما برگردیم به بذر اولیه و دانه اولیه.چه معنی دارد؟ اولا نشدنی است. شدنی هم باشد سودی ندارد. درست شبیه یک طفل کوچکی که یک وقتی جنین بوده،در رحم مادر بوده،حالا به دنیا آمده،بزرگ شده و یک انسان بالغ عالم زیبای توانا شده،ما بگوییم ما به تو کاری نداریم،ما می خواهیم به آن جنین اولیه برگردیم. اولا که نمی شود برگشت
به قول مولانا هیچ انگوری دگر غوره نشد، اگر هم برگردیم چه سودی دارد؟ برای اینکه آنچه پیامبر آورد بذر رشدیابنده بود،او این دانه را کاشت و بعد این دانه با آب و هواهای مختلف رشد کرد و شکلها و رنگ و بوهای مختلف هم به خودش گرفت لذا اسلام نابی وجود ندارد. این اسلام پرورده شده، رشد کرده، تنومند شده، میوه داده، اقلیمهای مختلف رفته و در هر جا شکل و شمایل تازه ای پیدا کرده است. همه ی این تنوعها را منکر شدن و همه انها را به یک شکل خشک و خاص تغییر دادن و این شکل خاص را به آن دانه ی نخستین برگرداندن،هدف و حسرت بنیادگراهاست. / دکتر سروش



 به نام خدا



پاسخ  به سخنان دکتر سروش که گفته است :  ...ما اسلام ناب نداریم.

یکی از مسایل مهم وحیاتی برای مسلمین و دیگران شناخت درست وصحیح از اسلام است. متاسفانه با گذشت بیش از هزار وچهارصد سال از ظهور نورانی اسلام هنوز هم آنگونه که شایسته وبایسته است ، اسلام به درستی شناخته نشده است.حتی در میان مسلمین هم اسلام عزیز به درستی شناخته نشده.  قلیلی از انسان ها هستند که  درک جامع وهمه جانبه از اسلام دارند.اکثر مسلمین  آگاهی وشناخت ناقص از اسلام ودین دارند. عده ای دین را مجموعه ای از عبادات ظاهریه می دانند که کاری به هیج چیز دیگر ندارد که نام آن را می توان اسلام عوامانه نامید. عده  ای دین را امر مقدسی می دانند که فقط قابل تقدیس واحترام است وصرف التزام قلبی به آن را کافی می دانند. مثل اینکه العیاذ بالله  در جمع زیادی از مسلمین رایج است که قرآن را می بوسند ودر مراسم عزا قرآن می خوانند ودر مراسم عروسی  قرآن  همراه عروس  می کنند ودرمسافرت از زیر قرآن عبور می کنند ولی بعد دیگر کاری با قرآن ندارند. البته به حسب ظاهر بی احترامی به قرآن هم نمی کنند . عده ای هم دین را  وسیله برای اهداف واغراض پلید فردی واجتماعی ومقامی وحکومتی وهواهای نفسانی خود قرار می دهند . عده ای هم دینی را قبول دارند که در سیاست ومسایل حکومتی دخالتی نداشته باشد و...   همه این نگرش های ناقص وچه بسا انحرافی وفاسد ناشی از عدم شناخت درست وهمه جانبه از اسلام ودین است .
پس در ابتداء لازم است که یک تعریف جامعی از اسلام ودین اسلام داشته باشیم. دین اسلام مجموعه ای از دستورات وقوانین واحکام ومسایلی است که در همه ابعاد زندگی فردی واجتماعی و سیاسی وحکومتی انسان و روابطش با خدا وخلق وخود وطبیعت نقش دارد. این اسلام با این تعریف جامع همان اسلام ناب محمدی ص است که باید تلاش شود که مسلمین در این طریق وسمت وسو قرار گیرند. اگر یک بعد از ابعاد اسلام نادیده گرفته شود چنین اسلامی ناقص وابتر است.به نظر بنده جناب دکتر سروش هنوز درک وتصویر وشناخت درستی از اسلام جامع واصیل ندارد ویا اگر دارد براساس امیال نفسانی عمدا تصویر نادرستی از اسلام در جامعه منتشر می سازد.  
یک سوالی ممکن است در اینجا مطرح شود که ازکجا وبا تکیه برچه منابعی ما می توانیم اسلام ناب وجامع را بشناسیم ویا تعریف کنیم؟ درجواب باید گفت که با دلیل عقلی ونقلی وحتی اجماع ما می توانیم اسلام ناب وجامع را بشناسیم وتعریف نماییم. قرآن کریم که تنها کتاب مصون از تحریف لفظی درمیان مسلمین است و اهلبیت پیغمبر علیهم السلام که آثار فریقین( شیعه وسنی)برعصمت آنها گواهی آشکار می دهد وآنها  به عنوان جانشنان برحق پیغمبر ص ، اسلام شناسان حقیقی  هستند ، وقتی که این دو را کنارهم قرار دهیم  نتیجه آن اسلام ناب محمدی ص یا اسلام جامع خواهد بود وما ازاین طریق می توانیم اسلام ناب راتعریف ویا به فراخور خود درک کنیم. رسولخدا ص فرمود: انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعتری ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا اب دا. یعنی دوچیز گرانبها وباارزش در بین شما قرار دادم که یکی کتاب خداست ودیگری عترت واهل بیتم ع است مادامی که به هردوی آن تمسک کنید هرگز گمراه نخواهید شد. طبق این روایت قرآن که تجلی نورانی دین محمد ص است به همراه عترت یکدیگر را کامل می کنند و این دو مکمل هم هستند وهریک بدون دیگری ناقص است. ما اسلام ناب وجامع داریم وازاین طریق که گفته شد قابل دسترسی هم می باشد. جماعت مسلمین در قالب اهل سنت وغیره راه را گم کردند واز اسلام راستین محمدی ص منحرف گشتند وجناب آقای دکتر سروش که می گوید اسلام ناب وجود ندارد اشتباهش این است که اسلام را منهای منهاج وطریق استوار اهل بیت علیهم السلام درنظر گرفته.( البته به نظر بنده بخش مهمی از نظرات منحرفانه دکتر سروش ناشی از هواهای نفسانی وشیطانی است...)
آقای سروش می گوید اسلام ناب مدعیان فروانی دارد؟! این سخن  غلط ونادرست است زیرا به استناد دلیل قطعی  اسلام ناب یک شعبه بیشتر ندارد وآن هم اسلام ناب تشیع علوی حسینی ع است وبقیه مسلمین ازجاده مستقیم اسلام منحرف هستند. دلیل وگواه بارز ما براین مدعا همان کتب اهل سنت است . درکتاب درمحضر آیت الله بهجت خواندم که کسی از حضرت ایشان سوال کرد که ازکجا حقانیت تشیع را درک کنیم وبفهمیم؟! ایشان درجواب فرمودند از طریق کتب مخالفین(اهل سنت) واضافه کردند که کتب اهل سنت پر است از مطالبی که دال برحقانیت تشیع است و الحق والانصاف در هر زمان ونیز اکنون این فرمایش حضرت آیت الله بهجت صادق است ومی درخشد.
آقای دکتر سروش می گوید که ارجاع دادن به اسلام ناب، اولا شدنی نیست وبعد اگر هم شدنی باشد سودی ندارد وبعد مقایسه کرد این مساله را به طفل کوچکی که جنین بوده وبعد به دنیا آمده وبزرگ وبالغ گشته انگاه ایشان با شعری از مولوی نتیجه گرفته که همانطوری که برگشت به حالت جنینی و ارجاع به آن ممکن نیست  در باره اسلام ناب هم  ارجاع دادن مردم به آن نادرست است؟!! وگفته که اسلام ناب وجود ندارد!!!
پاسخ این سخن باطل آن است که اولا شما یعنی دکتر سروش  قیاس مع الفارق کردید. قیاس شما به اصطلاح قیاس مع الفارق وبیگانه از هم است. بطلان مقایسه ای ایشان به این بیان است که  اسلام ومجموعه احکام وقوانین الهی آن یک مجموعه الهی تشریعی است نه تکوینی  و جریان جنین ونوزاد که بزرگ وبالغ می شود یک وجود خارجی وتکوینی است. آقای سروش شما   امر ومساله تشریعی را با امر تکوینی مقایسه کردید ونتیجه باطل گرفتید؟!!!
ثانیا در این مقایسه باطل هم دچار اشتباه شدید چون مقایسه ارجاع کامل با ارجاع ناقص کردید. اینکه حضرت امام خمینی ره و سایر اسلام شناسان واقعی ، مردم را به اسلام ناب وجامع(اسلام ناب محمدی ص) ارجاع می دادند  این ارجاع به نحو ارجاع به کامل وکمال است. یعنی اسلام ناب محمدی ص مجموعه ای از احکام ومقررات است که همه ابعاد فردی واجتماعی و...اعم از دنیوی واخروی را دربرمی گیرد. واین دین جامع وناب از طریق قرآن و اهل بیت ع وجود حقیقی خارجی تشریعی دارد و قابل دسترسی است.  واما جریان ارجاع جنینی که بزرگ وبالغ شده  ارجاع به نقص است. پس دقت کنید وببینید که دراین مقایسه دواشتباه رخ داده:1- اینکه قیاس یک قیاس مع الفارق است یعنی مقایسه امر حقیقی تشریعی به  امرحقیقی تکوینی 2- اینکه این مقایسه ، مقایسه بین ارجاع به کامل وکمال  وارجاع ناقص است
آقای سروش  اسلام ناب وجامع وجود دارد و مسلمین موظف هستند که آن را بشناسند ودر آن طریق وراه قرار گیرند وهرکس به فراخور درک وفهم واستعداد خود از آن بهره مند گردند. اسلام ناب محمدی ص همانند عسل خالص و ناب است که در بلندای کوه قراردارد و برای رسیدن به آن وچشیدن آن باید زحمت ها وخون جگرها کشید. عسل ناب ، نافع وشفابخش است.اما عسل تقلبی وغیر خالص چه بسا مضر ومهلک است. برای رسیدن ولمس و درک کردن اسلام ناب وجامع هم همانند عسل ناب وخالص ، باید همه مسلمین تلاش کنند و از کارشناسان واقعی اسلام بهره مند شوند.
درپایان با بیان آشکار ومستدل می گوییم که اسلام ناب امرخیالی وتوهمی نیست بلکه وجود حقیقی تشریعی در خارج دارد و امثال سروش با این تُرَّهات و اراجیف نمی توانند نور درخشنان اسلام ناب نبوی علوی حسینی علیهم السلام را خاموش کنند


**آیا اسلام ناب وجود دارد؟!! ( ایرنا )

**صرفا جهت مطالعه



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 95/5/3 توسط امین

زندگی یعنی:  بخند هر چند که  غمگینی.ببخش هرچند که  مسکینی .  فراموش کن هرچندکه دلگیری . آری اینگونه

***نسیم معرفت***

باسلام واحترام


چند سؤال :


1-با توجه به آداب معاشرت نظرشما درباره میزان ارتباط با یک نامحرم چیست؟
2-اگر یکی از رفقایتان به منزل شما بیاید شما دوست دارید همسرتان با او چگونه برخورد کند؟
3-شما میان نامحرمی که جزو فامیل است با دیگر نامحرمان تاچه اندازه تفاوت قایلید؟
4-شرکت درمجالس مذهبی را تاچه اندازه جزو زندگی می دانید؟
5-اگر همسرتان به جهت احترام به دیگران درمجلسی نشست ونمازش قضا شد چه حالی به شما دست می دهد؟



 پاسخ  به سوالات :

پاسخ سوال 1:
ارتباط با اشخاص به اشکال وشیوه های مختلف است: ارتباط شغلی وکاری-ارتباط معامله ای و تجاری- ارتباط قومی و محلی-ارتباط فامیلی- ارتباط عاشقانه-ارتباط تحصیلی - ارتباط استاد وشاگر-ارتباط مرید ومراد-ارتباط مردم با امام معصوم ع-...
ارتباط هم گاهی کلامی است وگاهی نوشتاری و گاهی هم با وسایل ارتباطی مثل تلفن وموبایل واینترنت و...می باشد
 ارتباط محرم ونامحرم  می تواند در یکی از قالب های مذکور در بالا باشد. ارتباط محرم ونامحرم  در حد متعارف ومعقول بدون اینکه مفسده ای دربین باشد اشکالی ندارد ولی درمواردی  که .چنین ارتباطی(ارتباط محرم ونامحرم)  مفسده ای ویا مفاسدی داشته باشد باید پرهیز نمود.

پاسخ سوال 2:

 با حضور شوهر درمنزل   و رضایتش و درصورت نیاز وصلاحدید، احوال پرسی در حد متعارف اشکالی ندارد.
3- از نظر نامحرمیت فرقی بین نامحرمی که فامیل باشد ونامحرمی که غیرفامیل وجود ندارد ولی نامحرمی که فامیل باشد و فساد اخلاقی نداشته باشد ارتباط متعارف با حضور سایرین بلااشکال است. ضمنا حفظ احترام فامیل لازم است ونباید به هیج عنوانی حرمت فامیلی شکسته شود. نامحرمی که غیر فامیل باشد نیازی به ارتباط وجود ندارد مگر درحد ضرورت. اصل احتیاط در روابط با نامحرم بایدهمیشه ملحوظ نظر باشد و حریم ها مراعات گردد.
به طور کلی به حکم عقل وشرع  باید از ارتباط هایی که خوف مفسده و خلاف درآن وجود دارد پرهیز کرد و در غیر این صورت در حد متعارف و معقول با حفظ حریم و توجه به نکات جانبی ، ارتباط  بلامانع است.

پاسخ سوال 4:
افراط وتفریط در هرکاری مذموم است. دین اسلام دین اعتدال  و منطبق با فطرت است. باید به واجباتی که در اسلام معین شده ملتزم بود(البته واجبات فقط نماز وروزه وحج نیست .... بسیاری از واجبات است که متاسفانه در بین مسلمین مورد غفلت است ) واز محرمات پرهیز کرد و عمل نمودن  به مستحبات با مراتبی که دارد در حدی که ضرر به واجبات نزند پسندیده ومطلوب است. اگر زیارت حرم ویا دعای ندبه رفتن ومانند آن(که از مستحبات است )  موجب نارضایتی پدر ومادر ویا شوهر باشد و سبب تضییع حقوق آنها و دیگران و... گردد ، معصیت وحرام است.
پس شرکت در مجالس مذهبی تا حدی که موجب ترک واجبات وتضییع حقوق دیگران نشود اشکالی ندارد وچه بسا سفارش هم شده است.
پاسخ سوال5:
اگر کسی ملتزم به وظایف شرعی ودینی باشددر واقع ناراحت میشود واز این کار اظهار نگرانی می کند اما حق پرخاشگری وظلم به همسرش را ندارد.باید به خوبی و ملایمت اظهار نگرانی نماید.درمسایل اعتقادی خشونت هیچ جایگاهی ندارد ونتیجه نامناسب وبد خواهد داشت. البته اگر کسی عمدا وقصدا واز روی آگاهی با قلم وبیان وزبان برضد دین اقدامی انجام دهد بر مردم ودیگران واجب است که با مراعات سلسله مراتب بطور معقول ومنطقی با او برخورد نمایند...

والسلام

 


 

 


زندگی یعنی:  بخند هر چند که  غمگینی.ببخش هرچند که  مسکینی .  فراموش کن هرچندکه دلگیری . آری اینگونه

***نسیم معرفت***

به نام خدا



سوال:

 آیا ازنظر اسلام مردان برزنان برتری دارند؟!! چرا درآیه 228 از سوره بقره آمده است که مردان برزنان برتری دارند؟!!(
وَ لِلرِّجالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَةٌ)ونیز چرا در آیه 34 از سوره نساء  می فرماید:الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّسَاءِ یعنی مردان سرپرست ونگهبان زنان هستند.  چه نقصی درزنان است که باید تحت سرپرستی مردان باشند؟!!

واما پاسخ بنده :


 اما راجع به آیه (
وَ لِلرِّجالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَةٌ )که در آیه 228 از سوره بقره آمده است باید گفت که این آیه دررابطه با زن وشوهر  ومربوط به بحث طلاق است وهیج ربطی به مطلق زن ومرد ندارد.این آیه می فرماید که زن مطلقه به طلاق رجعی باید سه پاکی را بگذراند و در ایام عده نیز ، حق رجوع به عهده مرد وشوهر است. منظور از برتری دراین آیه  همان حق تقدم  و اولویت تعیینی است .مثل  حق رجوع در ایام عده  وسایر اموری که بنا به مصالحی به مرد داده شده است. امور معیشتی و کارهای سنگین زندگی و برخی امور سنگین اجتماعی مثل جهاد وقضاوت و.. به عهده مردان گذاشته شده است وزنان به جهت روحیات لطیفی که دارند ونیز به جهت اینکه بنیه جسمی آنها با مردان متفاوت است از این امور مورد اشاره معاف داشته شده اند.
اینکه در آیه 228 آمده که مردان برزنان به درجه ای برتری دارد منظور از برتری همان نکات مورد اشاره دربالا است. یعنی در رابطه  با امور  زن وشوهری وزندگی داری ونیز برخی کارها ومسولیت ها ومشاغل سخت  و...خداوند به جهت مصالح وحکمت هایی برای مردان حق تقدم (دربرخی موارد) نسبت به زنان قایل شده است . ونیز دربحث ارث ودیه خداوند به جهت مصالحی سهم بیشتری  به مرد داده  است که در بحث ارث ودیه مفصلا بیان شده است...  باتوجه به نکات یاد شده می توان گفت که مردان نسبت به زنان برتری هایی دارند واین مطلب منافاتی با قابلیت واستعداد  زنان برای طی مدارج وکمالات روحی وعقلی و.... ندارد و در واقع هم برخی زنان از نظر سیر رشد عقلی وکمالی از بسیاری مردان بالاتر بوده و هستند.
واما در رابطه با آیه (
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّسَاءِ  سوره نساء آیه 34) باید گفت که  مقصود این است که مردها در مدیریت وانجام وظایف سنگین  زندگی و امورات معیشتی خانوادگی ونیز مسولیت های خطیر وحساس اجتماعی مثل رهبری وزعامت برمردم وقضاوت وجهاد .... بر زنان مقدم هستند. درآیه 34 از نساء  نمی گوید که مردان برزنان برتری و درجه دارند بلکه تعبیر دقیق قرآن (قوامون ) است. یعنی برخی مسولییت ها با وضعیت جسمی وروحی مردان سازگاری بیشتری دارد و مردان می توانند به آن امور  (قیام ) کنند و از عهده آن بربیایند .
واما زنان وخانم ها  نوعا به جهت وضعیت جسمی وروحی که دارند نمی توانند عهده دار وقیام کننده برای پذیرش برخی مسولیت های سنگین از جمله مسولیت ومدیریت امورات معیشتی زندگی و..باشند و این عیب ونقصی برای خانم ها نیست.اسلام همه حدود وجهات کرامت زن را درنظر داشته لذا از نظر اسلام برخی کارها با کرامت وحالات روحی وجسمی زن ها در تضاد است و زنها نباید چنین کارها ومسولیت هایی رابپذیرند مثل قضاوت و شغل های سخت ودشوار که مضر به حال روحی وجسمی خانم ها است. متاسفانه امروزه در جوامع غربی ونیز بسیاری از ممالک اسلامی باشعار فریبنده  تساوی حقوق زن ومرد  ، مردان وزنان را به تباهی کشیدند و بنیان خانواده ها را متزلزل ومتلاشی کردند و با این شعارهای فریبنده نه تنها حقوق زنان استیفاء نشده بلکه بیشترین ضربه و آسیب را نسبت به این قشر مظلوم وارد کردند!!!  از نظر اسلام زن ومرد در برخورداری از حقوق حیاتی ونیز قابلیت طی مسیر کمالات معنوی وعقلی مساوی هستند وهرکس غیر از این بگوید اسلام وقرآن را نشناخته است..

سیداصغرسعادت میرقدیم


??یکی از بزرگواران سوالی به شکل زیر در ارتباط با مطلبی درباره متن فوق مطرح کردند که بنده به اختصار پاسخ دادم.

واما سوال:

با سلام،،لطفا دلیل یا دلایلتان در مورد،به تباهی کشیده شدن مردان و زنان در جوامع غربی را بیان کنید.



واما پاسخ مختصر بنده:

برخی از بحران های ویرانگر درغرب:


درباره جوامع غربی از قدیم تا حال بحث های زیادی در مقولات وموضوعات  مختلف شده است وخواهد شد و خوشبختانه از جناب جلال آل احمد گرفته تا جناب محمود حکیمی و دیگران کتاب ها ومقالات مفیدی در این زمینه ها نگاشته اند. بزرگترین ومهم ترین رخداد درغرب درعصر رنسانس بوده که درمقابل تفکر انجمادی ویا استبدادی کلیسا بوجود آمده ومنجر به تفکر اومانیستی (اصالت انسان ویا انسان محوری وانسان گرایی ) شده وبعد ها شاخه ها ویا مصادیقی از این مکتب اومانیستی به نام های لیبرالیسم وسکولاریسم و فمینیسم و مادی گرایی محض ومانند آن شکل گرفت که نوعا ارمغان های شوم ونامبارکی برای غرب ودیگر جوامع بوجود آورد. پیدایش چنین تفکرات انحرافی و ضد دینی وضدانسانی  منجر به بحران ها ی ویرانگر در غرب شده که به اختصار به برخی از آنها اشاره می نمایم:
1-ضدیت با دین و جدایی دین از علم وسیاست و حکومت واقتصادو...
2-رواج مادیگری بی مهار درغرب و افول ارزش های انسانی والهی درغرب
3-متلاشی شدن بنیان های خانواده درغرب. عنوان پدر ومادر بودن درغرب بسیار کمرنگ شده است.
4- آمار تکان دهنده  ورو به افزایش زاد و ولد های نامشروع درغرب.
5- افزایش سقط جنین در کشورهای غربی (وبه اصطلاح صنعتی)
6- رواج گسترده  مساله تعویض همسر در غرب تاجایی که دربرخی از مسولان و دولت مردان آنها هم رسوخ کرده است؟!!!
6- شیوع گسترده پدیده شوم شیطان پرستی در غرب به معنای  اعم آن.
7- گسترش پدیده شوم همجنسگرایی در غرب و قانونی شدن آن
8- افزایش طلاق درغرب
9-ازدواج سفید
10- ترویج شبکه های ماهواره ای مخرب و ویرانگر.
11- ....


تذکر:
درادامه مطالب فوق الذکر باز آن برادر بزرگوار سوالی دراین راستا مطرح کردند که بنده باز به اختصار پاسخ دادم.

واما سوال:

با سلام و عرض ادب دوباره و عرض تشکر از اینکه وقت گران خود را صرف پاسخ به پرسش حقیر نمودید، خواستم عرض کنم که : درست است که ایمان به خدا و دین مداری همچون داشتن نگهبان نامرئی در زندگی ما انسان هاست که واقعا اجازه نمیدهد خیلی از مشکلات فوق الاشاره حضرت عالی دامنگیرمان شود،،،ولی،،،
ولی همانگونه که مستحضرید جامعه اسلامی ما بخصوص در سه دهه اخیر دچار بحران زیرپوستی غریبی شده است،،مشکلاتی که بعضا جوانان را در پارادوکس عجیبی قرار داده است،،مثلا افزایش ربای دولتی ( بانک ها)،،، فساد جنسی زیر پوستی که اگر امار دقیق در دسترس باشد، از خیلی کشورهای غربی اگر بیشتر نباشد خیلی کمتر نیست،،،،افزایش روز افزون طلاق،،،بی بند و باری ها و بد رفتاری های ملموس اجتماعی،،،سست شدن روابط و بنیان خانواده مخصوصا در بین جوانان،،،دین گریزی در بین جوانان بخصوص قشر تحصیل کرده،،،افزایش اعتیاد، که امارش وحشتناک است، و خیلی از انحرافات که به حکم ادب از بیانش صرف نظر میکنم،،همه و همه در جامعه ایی رخ میدهد که به دین مبین اسلام به ظاهر اعتقاد دارند،،،
شما این مشکلات را چگونه تفسیر میکنید، در جواب قشری که اعتقاد دارند دین اسلام و قوانین ان با فرمول اداره جوامع کلان سازگار ی ندارد،،چه پاسخی دارید،،،انها معتقدند چرا با وجودحاکمیت دین مبین اسلام، این همه مشکل سرراه جامعه لاینحل مانده است،،،؟؟؟؟

اما پاسخ بنده:

به نام خدا

باسلام واحترام

خیلی سپاسگزارم از اهتمام حضرتعالی در تعقیب وتحقیق در مطالبی که ارایه می شود.البته فضای مجازی مقتضی است که بنده  مطالب رو به اختصار ارایه کنم تا جایی که نه تطویل ممل (ملالت آور) باشد ونه مختصر مخل(که اخلال به مقصود رخ دهد) و جستجو وتحقیق مراتب دیگر به عهده جناب محقق است .
به محضر شریفتان عارضم که فرق اساسی جوامع غربی( با شناختی که از نوع تفکر وحاکمیت آنها داریم واهل تحقیق هم بخوبی به آن پرداخته اند) با نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران وحکومت هایی همانند آن  این است که در جوامع غربی ،مکتب های مختلف انحرافی تاجایی که برای حکومتشان ایجاد مزاحمت نکند بطور کلی آزاد است و حتی مورد حمایت وپشتیبانی همه جانبه قرار می گیرد لذا برخی از فساد هایی که در جوامع غربی ذکر کردم وغیر آن ها مورد حمایت وتایید وتقویت دولتمردان نیز هست. آنها با تخدیر  افکار وعقول مردم(مخصوصا در ایام انتخابات و....) سعی دارند که به مقاصد حزبی وحکومتی خود نایل آیند و بیداری وهوشیاری مردم را آفت اهداف نامیمون خود می دانند. .....
واما در حکومت ونظام مقدس جمهوری اسلامی ایران ومانند آن باتوجه به اصول حکومت اسلامی که درقانون اساسی جمهوری اسلامی ایران متبلور است و حاکمیت از آن ولایت فقیه مطلقه مشروعه است هیچگاه مکتب ها وعقاید منحرف (که درجای خود درباره آن ها بحث شده) مورد تایید وتقویت از سوی نظام ما نمی باشد اگرچه ممکن است دربدنه نظام ما عده ای از عناصر همسو با منحرفین ومفسدین( به انواع مختلف آن) باشند ویا برخی نهادها (دولتی وحوزوی و...)سستی روا دارند و رسالت خود را به درستی انجام ندهند ولی اصل نظام ما درمقابله با انحرافات ومفاسد و.... است.البته ما ادعا نمی کنیم که نظام ما صد درصد درتحقق اهداف مقدس ومتعالی خود موفق بوده است ولی اگر دولتمردان ما و خواص جامعه و.... از اول انقلاب تاکنون تابع وپیرو حقیقی(نه تصنعی وشعاری) ولی فقیه (با شرایط واوصاف وجایگاهی که برای ولی فقیه ذکرشده) بودند می بایست بسیاری از انحرافات ومفاسد جلویش گرفته می شد و آسیب ها وفساد هایی که شمردید  به حد اقل می رسید . علل ناهنجاری ها ومفاسد مختلف در کشور ما ناشی از نوع حکومت متعالی ولایت فقیه واسلام ودین نیست بلکه  ناشی از نقشه های شوم استکبار جهانی ودر راس آنها آمریکا وسستی وکاهلی و عدم اهتمام  برخی مسولیین ویا دربرخی موارد خیانت برخی از آن ها بوده است. کسی که مرعوب وسرسپرده جاذبه های غربی باشد و بعد با ترفند هایی (اگرچه با لعاب شرعی ومردم پسند) مسولیتی رو  در کشور به عهده بگیرد معلوم است که چه نتایج سویی بهدنبال خواهد داشت که متاسفانه در طول انقلاب مواردی را  همه ما وملت  ما شاهد بودند واگر لطف الهی ورهبری هوشمندانه  حضرت امام خمینی و مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای وهوشیاری وبصیرت ملت و...نبود شاید تاکنون فاتحه انقلاب ونظام مقدس ما خوانده می شد. ......
دومورد از آسیب هایی که شمردید کمی درباره آنها توضیح می دهم و علت وجود برخی ناهنجاری های دیگر را ازمطالبی که دربالا عرض کردم تا حدی می توان فهمید.
دررابطه با مواد مخدر باید عرض کنم که این مساله یک مساله جهانی است و با همه تلاش هایی که خالصانه در راه مبارزه با مواد مخدر صورت گرفته ولی  این معضل و آفت هنوز وجود دارد ورو به افزایش است. البته نقش عوامل  خارجی (بخصوص  آمریکا واشغال افعانستان وتبعات آن) و ضعف دستگاه ها وعوامل مربوطه  درافزایش مواد مخدر درکشور را نباید نادیده گرفت.
واما دررابطه دین گریزی جوانان باید گفت که اگرچه موج انحرافات زیاد است ولی اینکه بگوییم جوانان دین گریز شدند کمی اغراق آمیز است و برخی محققین وبزرگان ازجمله مقام معظم رهبری می فرمایند که میل جوانان به سوی معنویت ودین نه تنها کم نشده بلکه افزایش هم یافته است.به نظر بنده لازم است که یک گروه اهل تحقیق که قابلیت های علمی وتحقیقی دراین زمینه دارند  باید تشکیل شود وبا تحقیق کامل دراین زمینه از قبل از انقلاب تاکنون ، اظهار نظر نمایند تا مورد استناد قرارگیرد ........


<   <<   11   12   13   14   15   >>   >
.: Weblog Themes By Pichak :.



بازدید امروز: 46
بازدید دیروز: 38
کل بازدیدها: 245890

تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک

  • خرید رپورتاژ آگهی دائمی | خرید رپرتاژ آگهی
  •