زندگی یعنی:  بخند هر چند که  غمگینی.ببخش هرچند که  مسکینی .  فراموش کن هرچندکه دلگیری . آری اینگونه

 

با خدا به هر زبانی می شود سخن گفت. مجموعه ای از دعاها به زبان فارسی ساده . بی تکلف با خدا سخن بگویید

 

به نام خدا

دعا و راز ونیاز با حضرت پروردگار یکی از نیازهای واقعی بشر است . همانطوری که انسان جهت حیات و ادامه زندگی خود نیاز به آب و هوا و غذا و ... دارد ، حیات روحی و معنوی انسان نیز بواسطه دعا و نیایش به پیشگاه خداوند متعال تأمین می گردد . دعا در صفای باطن و رُشد و تکامل روحی و اخلاقی و تنویر و نورانیت اَفکار و دل آدمی تأثیر بسزایی دارد. انسان وقتی با نیتی پاک در حالی که همراه  با طهارت است  جهت مناجات و راز ونیاز به درگاه حضرت دادار می ایستد حالات خاصی به او دست می دهد که با هیچ حالی قابل مقایسه نیست و نسیم های دل انگیزی از رحمت خاص الهی را به روشنی مشاهده ولمس می کند که گاهی قابل توصیف نمی باشد .  با کمال تأسف باید اظهار داشت که بشر امروز که به زرق و برق و مَظاهر و جلوه های فریبنده دنیا سرگرم و مشغول گشته از حلاوت و شیرینی دعا و راز ونیاز یا محروم است ویا اینکه کمتر به آن می پردازد. تنها راه آرامش و سعادت بشریت بازگشت حقیقی به درگاه الهی و ارتباط دایمی با پروردگار عالم است.

دکتر اَلِکسِس کارِل نوسنده کتاب (انسان موجود ناشناخته) در همین کتاب چنین می گوید:

نیایش همچون نَفَس کشیدن و خوردن و آشامیدن لازمه انسان است که از عمق سرشت انسان سر می زند.

در سوره فرقان آیه 77 چنین آمده است :


قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ ...


بگو: «پروردگارم برای شما ارج و ارزشی قائل نیست اگر دعای شما نباشد ...

تاچند غریب باشی اندر در دوست

نزدیکتر است آنکه ترا از رگ وپوست

انصاف بده چگونه کوشش نکنی

با اینکه کِشش همیشه از جانب اوست

امام صادق (علیه السلام) فرمود : مبادا چون یکی از شما بخواهد از پروردگار خویش چیزی از حاجات دنیا و آخرت مسئلت کند بدان مبادرت ورزد مگر اینکه به ستایش او و صلوات بر پیغمبر ( و آلش) سخن خود را آغاز کند و سپس حاجات خود را بخواهد .

اصول کافی ج 4 ص236 کتاب الدُّعا با ترجمه مرحوم  استاد حاج سید جود مصطفوی

**  اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ

مَلِکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی

نروم جز به همان ره که توام راه نمایی

همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم

همه توحید تو گویم که به توحید سزایی

تو زن و جُفت نداری تو خور و خُفت نداری

اَحَد بی زن و جُفتی مَلِکِ کامروایی

نه نیازت به ولادت نه به فرزندت حاجت

تو جلیل الجبروتی  تو نصیر الاُمرایی

تو حکیمی تو عظیمی تو کریمی تو رحیمی

تو نماینده  فضلی    تو سزاوار ثنایی

بَری از رنج و گدازی بَری از درد و نیازی

بَری از بیم و امیدی بَری از چون و چرایی

بَری از خوردن و خُفتن بَری از شرک و شبیهی

بَری از صورت و رنگی بَری از عیب و خطایی

نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی

نتوان شِبه توجُستن که تو در وهم نیایی

نَبُد این خلق و تو بودی نَبُوَد خلق و تو باشی

نه بَجُنبی نه بگردی نه بکاهی نه فزایی

همه عِزّی و جلالی همه علمی و یقینی

همه نوری و سُروری همه جودی و جزایی

همه غیبی تو بدانی همه عیبی تو بپوشی

همه بیشی تو بکاهی همه کمی تو فزایی

اَحَدُُ لَیسَ کَمِثلِه      صَمَدُُ لَیسَ لَهُ ضِد

لِمَنِ المُلک تو گویی که مر آن را تو سزایی

لب و دندان سنایی همه توحید تو گوید

مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی

از حکیم سنایی غَزنَوِی


**حضرت آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی





برچسب ها : دعا از نیازهای واقعی بشر است (گیلان نشاط)  ,