زندگی یعنی:  بخند هر چند که  غمگینی.ببخش هرچند که  مسکینی .  فراموش کن هرچندکه دلگیری . آری اینگونه

حکیم عسکری

***نسیم معرفت**


به نام خدا

 

وِیژگی های شخصی وعلمی وفکری ومعنوی مرحوم حکیم عسکری گیلانی

 

 

** باتقوی وباایمان وبااخلاص  واهل توکل بود.

**عالم ربانی بود.

**استادی حاذق وماهر در تدریس علوم فلسفی وکلامی وعرفانی بود.

**بیش از 30 سال تدریس کرد

**مسلط بر متون فلسفی وکلامی وعرفانی بود

**دوازده سال ازمحضردرس فلسفی وعرفانی حضرت علامه محمد حسین طباطبایی بهره برد

**هشت سال از محضرحضرت امام خمینی استفاده نمود

**پانزده سال ازمحضرحضرت آیت الله سیدمحمد رضا گلپایگانی بهره مند گشت

**اهل دعا ومناجات وذکر بود.

**اهل صفا وصداقت وصمیمیت بود.

**طالب وتشنه حقیقت بود

**اهل اندیشه وتفکر بود

**فروتن ومتواضع بود

**اهل صبر وبردباری وشکیبایی بود

**سختی ها ومرارت های دنیا وحوادث را لمس کرده بود

**درهشت سالگی پدرش را از دست داد

**باتجربه وکارآزموده بود

**دلبستگی به مقام ومنصب وشهرت و... نداشت

**مرحوم علامه طباطبایی به ایشان توجه داشت

**به تربیت طلاب وشاگردان اهتمام داشت

**ژرف اندیش بود

**به کیفیت درس توجه واهتمام داشت

**از کبر وغرور مبری بود

**دارای ذهن باز ومنبسط بود واز انجماد فکری ودگم اندیشی  متنفر بود

**اهل شب وتهجد بود

**همیشه قبل از اذان صبح بیدار بود

**ازنظر وضع معیشتی واقتصادی ،متوسط بود

**وابستگی مالی به هیچ جایی نداشت ومستقل بود

**زهد عالمانه داشت

**سنگین ومتین وباوقاربود

**دور اندیش بود

**مجلس درسش ساده وبی آلایش بود

**نکات واشعار زیادی از عرفاء وبزرگان  از حفظ بود وبه زیبایی می خواند وبیان می کرد

**نکته سنج ودقیق بود

**اهل قلم بود

**اهل نظم وبرنامه در زندگی  بود

** تحت تأثیر این وآن قرار نمی گرفت

**جوگیر وجوزده نمی شد

**استقلال فکری داشت

**مرید ومحب امام خمینی ره بود واکثر اوقات عشق وارادت خود را به امام ونظام جمهوری اسلامی نشان می داد واظهار می کرد

**به عرفان حضرت امام خمینی ره خیلی اهمییت می داد

**می فرمود حضرت امام خمینی از جمله عرفایی بود که یک امت را به سوی خدا حرکت داد

**درمسائل عرفانی بیشتر متاثر از حضرت امام خمینی  وحضرت علامه طباطبایی بود

**به تبلیغ اهمیت می داد

**باجوانان وفرهیختگان  وطلاب وفضلاءودانشمندان ودانشجویان واساتید دانشگاه ارتباط داشت

**بی تکلف وراحت بود

**حریم برای خودش ایجاد نمی کرد که کسی جرئت نکند به ایشان نزدیک شود

**تکبر علمی واخلاقی نداشت

**از گعده گیری ها بدش می آمد

**از اتلاف عمر ناراحت می شد

**ازعقب ماندگی حوزه های علمیه از جامعه وزمان نگران بود

**باتصوف بازی وصوفی گری مخالف بود

**باانحرافات عقیدتی واخلاقی  عالمانه وقاطع برخورد می کرد

**باانحرافات فکری در گیلان برخورد می کرد

**در حال ساده زیستی تدریس می کرد

**به بهداشت اهمیت خاصی می داد واز ژولیدگی بدش می آمد

**می فرمود طلبه های گیلانی ومازندرانی خوش تیپ وخوش پوش هستند

**ازاینکه عده ای رعایت بهداشت کوچه وخیابان را نمی کردند ،ناراحت می شد

**معتقد بود که شریعت وطریقت وحقیقت یک چیز است وجدای از هم نیستند وخودش نیز هرسه را باهم داشت

**دررابطه با مسائل دینی اهل تسامح وتساهل نبود

**معتقد بود که در مسائل ومعارف دینی باید در حد بالا مطالعه داشته باشیم

**بامردم وجوانان با گشاده رویی روبرو می شد

**از صدای خوش وآهنگ زیبا در چهارچوب شرع خوشش می آمد

**ازشتابزدگی در امور پرهیز می کرد وبه اصطلاح  عجول نبود

**اهل نظم در زندگی ودر تد ریس بود

**باپای پیاده به تدریس می آمدند

**حالت درون گرایی داشتند

**اهل ادعای فضل وکرامات نبود واز این کارها بیزاری می جست

**ایشان بااینکه مسلط به همه کتب عرفانی وفلسفی وکلامی و...بود ولی خود رانشان نمی دادند وبعدا افراد به شخصیت علمیش پی می بردند

**از نظر شیوه تدریس متأثر از علامه طباطبایی بودند وبه متن کتب علمی بسیار اهمیت می دادند ومی فرمود مرحوم علامه ملامتنی بود وبه متن کتاب علمی اهمیت می داد

**دنبال گنبد وبارگاه برای خودش بعداز مرگ نبود

**به فکر اصلاح جامعه بود  روی این جهت به تبلیغ اهتمام می ورزید

**به امور فرهنگی ومعنوی اهمیت می داد

**گمنام زندگی کرد

**ازسن نوجوانی عشق وعلاقه به معقول داشت ومی فرمود اگرواعظی در محل ما منبر می رفت هرگاه از معقول می گفت من به وجد می آمدم

**می فرمود  شاخ وبال های اضافی علم را باید قیچی کرد ونباید طلبه را معطل کرد

**روش فعلی وقبلی حوزه را نمی پذیرفت ومعتقد بود که باید حوزه در همه زمینه ها متحول شود وتکامل پیداکند

**ازاینکه طلاب بی انگیزه درس می خوانند  انتقاد می کرد وناراحت می شد

**می فرمود طلبه باید خودش را به یک استاد ماهر بسپارد که سال ها در خدمت آن استاد باشد تا ساخته شود

**ایشان حتی روزهای تعطیلی هم گاهی برای بعضی از طلاب مجدّ درس می گذاشتند

**موحد واقعی بود

**اهل دروغ وحیله ومکرو نیرنگ و کلک نبود

** به (لامؤثر فی الوجود الاالله) باور  داشت

**به رزق مقدر اعتقاد وایمان داشت

**درس وتدریس را به جهت گرما وسرما وباران وباد و... تعطیل نمی کرد. در یک روز طوفانی وبارانی یکی از شاگردان از ایشان سؤال می کند اگر باران ادامه پیدا می کرد وخیابان آب می آمد بازهم به درس وکلاس تشریف می آوردید؟!! فرموده بود:اگر خیابان آب می گرفت قایق کرایه می کردم واز روی آب می آمدم ودرس را تعطیل نمی کردم

**به کیفیت غذا توجه داشت نه کمیت

**از گوشت در حد نیاز استفاده می کرد وبیشتر از میوه جات مصرف می نمود

**ناهار وشام وصبحانه بطور متعارف میل می فرمود

**به تحصیل فرزندان اهمیت می داد

**می فرمود روزگار ما روزگاری نیست که دختران بی سواد باشند. می فرمود الگوی ما در تحصیل علم ودانش حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها ) است

**از تک بعدی پرهیز می کرد واز آدم های تک بعدی بدش می آمد

**به منبر و  وعظ عالمانه اهمیت می داد واز منبرهای کشکولی وجنگلی خوشش نمی آمد

**می فرمود منبرها وخطابه ها باید نوآوری داشته باشد ودر شنونده تحول ایجاد کند

**معتقد بود که طلاب وارباب عمائم(معممین)باید هدفمند درس بخوانند وهرکس استعداد وذوق خود را بشناسد که چه کاره می خواهد بشود؟

**از حرکات سبک وجاهلانه بعضی از اهل علم ناراحت می شد

**می فرمود اهل علم اگر منکری را دیدند باید فورا تذکر دهند وملاحظه اشخاص را نکنند

**در کلاس درس  اجازه اشکال بی مورد به شاگردان نمی داد ومی فرمود اشکال بی مورد باعث اتلاف وقت وتضییع حق دیگر شاگردان است

**باوقار راه می رفت واز عجله وشتاب در راه رفتن پرهیز می کرد

 

**می فرمود طلبه باید عزت نفس داشته باشد

**می فرمود اهل علم باید حریت وکرامت خودشان را حفظ کنند

**می فرمود بدون فلسفه وعرفان بسیاری ویا حداقل بخشی از روایات قابل تفسیر نیست

**می فرمود حوزه باید درهمه عرصه های علمی از دنیا جلوتر باشد ویا لااقل عقب نباشد

**می فرمود محال است که من قبل از اذان صبح بیدار نباشم وبعد از اقامه فریضه صبح دیگر نمی خوابید تا بعداز صرف ناهار

م**ی فرمود سعی می کردم که وقتم را تلف نکنم

**به طبیعت وباغ وبوستان علاقه داشت ومی فرمود تابستان ها که به گیلان مسافرت می کردم یکی دو تا کتاب برمی داشتم ومی رفتم در باغ کنار نهر آبی مطالعه می کردم

**می فرمود باهرکس رفاقت نداشته باشید چون بعضی ها هم ضرر وهم ضِرارند

**از جمع کردن کتاب مخالف بود ومی فرمود طلبه نباید زیاد کتاب بخرد بلکه می بایست خود محقق باشد . جمع کتب انسان را از تحقیقات باز می دارد

**در خانه اش یک کتابخانه کوچک داشت که بیشتر کتاب های منبع را شامل می شد.

**خوش مجلس وخوش صحبت بود

**به مطالعه کتاب های علمی ومفید اهمیت می داد

**هرکتابی را که مطالعه می کرد بعد از فیش برداری وبرگزیدن نکات لازم ومفید، آن را یا به کتاب فروشی ها ویا به افراد رد می کرد

**به اشعار شعراء نامی توجه داشت مخصوصا اشعار حافظ شیرازی وجلال الدین مولوی

**به قرآن ونهج البلاغه وکلمات معصومین  علیهم السلام بسیار وبسیار اهمیت می داد

** می فرمود کلمات وسخنان بزرگان وعرفاء وفلاسفه را خشک به مردم تحویل ندهید چون برای مردم ثقیل وسنگین است  بلکه آنها را رنگ ولعاب بزنید وبه مردم بدهید

**می فرمود هرشب قبل از خواب سه مرتبه سوره توحید را هدیه به روح استادم  مرحوم علامه طباطبایی میکنم

 

**می فرمود آنهایی که به بزرگانشان توهین وبی حرمتی می کنند عاقبت خوبی ندارند

**می فرمود بعضی ها حماری زیستند وحماری رفتند

**می فرمود خیلی ها شهرت دارند ولی در معارف الهی کودک وعوام هستند

**حراف وپرحرف نبود وبه قدر نیاز صحبت می کرد

**دهن بین وزودباور نبود

**به ماست خیلی علاقه داشت

**سرسفره از غذا وخورشت و چیزهای  نزدیک خود بر می داشت ودر هنگام غذا از سخن گفتن ونگاه به دیگران پرهیز می کرد

**در منزل حتی المقدور کارهای مربوط  به خویش را خودش انجام می داد

**در حال تدریس در یکی از مدرس های فیضیه دچار عارضه قلبی شد که عصر همان روز به دیار باقی شتافت

به بنده(سید اصغر سعادت میرقدیم)می فرمود من به شما امیدوارم وشما آثارم را زنده می کنید

 

تهیه شده توسط سیداصغرسعادت میرقدیم در تاریخ 26   /   3  /  1393

 

***مطالب فوق نکاتی است که بخشی از آن را بنده در ایشان یافتم ویا به اینجانب فرمودند وبخشی دیگر برگرفته از مصاحبه حجت الاسلام جناب آقای بهرام دلیرنقده ای و مصاحبه حجت الاسلام جناب آقای عبدالرحیم اباذری ونوشتاری ازحجت الاسلام جناب آقای جعفرمهدی پور لنگرودی ارباستانی ، می باشد.

سیداصغر سعادت

 

**حضرت آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی





برچسب ها : ویژگی های حکیم زین العابدین عسکری لشت نشایی(گیلان نشاط)  ,