گیلان نشاط
 

محل درج آگهی و تبلیغات
 

نتیجه تصویری برای لجاجت

** لجاجت سبب انحراف و سلب برکات


** پرهیز از لجاجت + پاسخ به آقای هادی ...+ نسیم معرفت

نتیجه تصویری برای لجاجت

***نسیم معرفت***


علیکم السلام


آقای هادی عزیز  توجه بفرمایید که توضیح واضحات راجع به مساله ای برای عالم به آن  ، لغو و به نوعی تحصیل حاصل و یا تحمیل حاصل است. نوشتار بنده در سایت ها و فضای مجازی آشکارا و به وضوح گواهی می دهد که مواضع سیاسی و نگرش بنده چگونه است و کسی که کمترین توجهی بنماید به خوبی آن را ادراک خواهد نمود. سیاست ابعاد مختلف دارد که بحث های سیاسی رشحه ای و نمودی از آن است. قیام ائمه
(عَلَیهِِمُ السَّلامُ ) و قعود آنها  و  سخن  گفتن آنها و سکوتشان و... همه  سیاست است . ........  
متاسفانه برخی سیاست رو فقط در بحث های سیاسی خلاصه می کنند  و به گمان خود چنین می پندارند که اگر کسی بحث سیاسی نکند حتما  یه مشکلی دارد .  شاید ضد ولایت فقیه باشد و شاید ..... .    ما علماء و بزرگانی داشتیم که از اینگونه بحث های متداول بین ماها پرهیز می کردند در حالی که مغز سیاست بودند و سیاسیون و انقلابیون را در بزنگاه ها و خطرات و... نجات دادند. متاسفانه یکی از آفات کنونی جامعه ما  آن است که عده ای که خود را انقلابی واهل سیاست تلقی می کنند  پا از گلیم خود فراتر می گذارند و  برای کسانی خط و خطوط می دهند که دریایی از معرفت و سیاست هستند  و تاسف بارتر اینکه  با تخیلات ناصوابی که دارند گاهی برچسب های ناچسب و ناروا  روا می دارند . به نظر می رسد که فهم سیاسی اقتضاء دارد که جنابعالی  نسبت به دیگرانه با نوشتار و غیره طوری القاء نکنید که خود علامه در سیاستید و  دیگران چنین و چنان .
اگر واقف به مطالب مذکوره بودید و کمتر دقتی در مواضع سیاسی بنده می کردید هیچگاه نیازی نبود که آن  چنان مرقومه ای بنویسید و بنده هم در یک سطر جواب شما رو بدهم و بعد شما دوباره مطلب نامطلوب بنویسید و بنده ناچار شدم که کمی مفصل تر جواب بدهم .  خوشبختانه  از اول انقلاب تاکنون در خط استوار ولایت مطلقه فقیه بودم و هستم وخواهم بود و با تیغ کلام و بیان  و نیز با فعل و رفتار همیشه از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و  ولایت فقیه دفاع خواهم نمود .  بحمدالله سیاست در خون و رگ و پوست و زندگی بنده عجین شده است و انشاء الله همیشه چنین خواهد بود.  عدم شناخت  درست از شخصیت ها یکی دیگر آفاتی است که برخی ها دچار آن هستند . یادم هست که برخی ها به جهت( عدم توجه به همین مسایلی که عرض کردم ) به بزرگان ما توهین می کردند که البته توهین کنندگانِ گفتاری و رفتاری و ...  خوش عاقبت هم نشدند . به آیت الله بهجت (ره) توهین می کردند .  به آیت الله سیستانی توهین می کردند . به آیت الله بروجردی (ره) توهین می کردند و ..... حتی عده ای چند سال پیش به علامه مصباح یزدی توهین می کردند که ایشان در مبارزات سیاسی قبل از انقلاب حضور نداشتند و شکنجه نشدند و... . ....   
آقای هادی عزیز به حسب اطلاع مطلع شدم که جنابعالی طلبه نیستید  و  لازم است که نصیحت های خیرخواهانه بنده توجه بفرمایید.  سعی کنید در مقام عمل و رفتار احترام یک عالم را حفظ کنید و تذکرات دلسوزانه  و درستش را بپذیرد و همراهِ عالم صالح حرکت کنید  .
ما طلبه ها در زمان های قدیم کتاب آداب المتعلمین (
مُنیَةُ المُرید از شهید ثانی) می خواندیم و در بابِ آداب بین  شاگرد و استاد (آدابُ المُتعَلِّم و المُعَلِّم)  کتاب های مختلفی از زمان های بسیار دور تا حال  نوشته شده که کتاب (مُنیَةُ المُرید ) از شهید ثانی در باب آداب مُتَعَلِّم(شاگرد) و مُعَلِّم (استاد) ، خیلی جالب است و بحمدالله در اوایل طلبگی آن را خواندم و   در مقدمه کتاب مَعالِمُ الأُصول ( تألیف شیخ جَمالُ الدّین حسن بن شیخ زین الدین شهید ثانی ) هم که از کُتُب اصولی قدیمی است  احادیث زیادی در چند فصل در باره ارزش علم و تحصیل علم و جایگاه عالم و .....  بیان شده است  و زمانی که ما کتاب معالم الأصول می خواندیم از مقدمه آن که خیلی عالی است بهرمند شدیم .  متاسفانه امروزه خیلی به کتاب  آداب المتعلّمین توجه نمی شود . جالب است بدانید که کتاب مَعالم یکی از کتاب های اصولی مختصر و متقن است و بنده بحمدالله کتاب های اصولی و فقهی قدیم و جدید را خوانده ام و تدریس هم نمودم. با اینکه این کتاب  یک کتاب اصولی است ولی در مقدمه اش   مطالب بسیار ارزشمندی در باره علم و عالم و نیز متعلّم  بیان شده است و شایسته می باشد که طلاب و دانشجویان از آن  و مانند آن بهره مند گردند .
جناب آقای هادی عزیز  : شما و عزیزان انقلابی اگر بخواهید موفق شوید حتما باید عملا و در رفتار و نیز در گفتار حرمت علماء و عالمان منطقه خود و... را حفظ کنید و اگر اشکال واعتراضی هم دربرخی مسایل است محترمانه  و همراه با ادب اِلقاء  کنید و بدانید که در هر شهر و دیاری که مردم شان با بزرگان علمی و روحانیت مُعظَّم شان ارتباط صمیمانه داشتند بیشتر خیر وبرکت دیدند ( که وحدت قلوب و الفت دل ها  یکی از آن برکات است) و برعکس  هر شهر و دیاری که مردمشان با علماء و روحانیت شان  رفتار درستی نداشتند به عواقب شوم و نامیمونی دچار شدند . گیلان ما از قدیم الأیام تاکنون علماء و طلاب و فضلاء خوب و شایسته ای داشته و دارد ولی به نظر می رسد که قدرشان دانسته نشد . ما قبطه برخی  ازشهرها را می خوریم  که ارتباط بین مردم و روحانیت شان عالی است. کاشان یکی از شهرهای کوچکی است که به گواهی برخی دوستان موثق  صمیمت بین روحانیت و مردم در سطح خوب ویا عالی است. کاشان  از ایام قدیم  تاکنون علماء و شخصیت های بزرگی تحویل جامعه داده که با آثار و بیانشان و .... نور افشانی می کنند.  البته باز متذکر می شوم که مراد بنده از احترام به عالم به این معنی نیست که هرچه او بگوید صحیح است . هرگز .  منظورم آن است که با ادبیات درست و مودبانه با آنها مواجه شویم و گرنه  همه ضرر خواهیم کرد.  در گیلان ما یکی از بحث های چالشی  مواضع حضرت آیت الله قربانی در برخی امور است که در نوع تعامل با این بزرگوار دیدگاه ها مختلف است . برخی از طلاب و انقلابیون به شدت بر او می تازند و برخی غلام حلقه به گوش او هستند و برخی نیز عاقل و باهوشند و هوشمندانه  (نه ریاکارانه و منافقانه ) با ایشان تعامل دارند و واقعا این یک عویصه و مشکله ای شده برای گیلان ما. بنده حتی در 
( گروه گیلان نشاط)  دیدم که یک آقایی  مطلبی تحقیر آمیز نسبت به ایشان ارسال کرده بود ولی اون برادر عزیز توجه ندارد که این کار -کار فرهنگی و انقلابی نیست بلکه کار ضد ارزشی است و دودش به چشم همه خواهد رفت . بنده معتقدم حتی نسبت به اینگونه از علماء ما می توانیم با حفظ حرمت و جایگاه آن عالم ، مودبانه اعتراض و اشکال و...  خود را مطرح کنیم.  امیدوارم که شهر و دیار ما  نیز پیوند بین علماء و روحانیت و مردم و انقلابیون روز به روز بیشتر باشد. ......  حرف های گفتی زیاد است  ... 

ضمنا  در پایان یک نکته دیگر عرض کنم که شواهد و قراین کاملا نشان می دهد که جنابعالی بنده رو با اخوی ام( که در کِسوَت مقدس روحانیت هستند و بنده هم افتخار دارم که در این سِلک هستم )  اشتباه گرفتید . بنده در حدود هفت  هشت سال است که کمتر لاهیجان میام و فقط برای صِله ارحام و برخی کارهای جزیی آنهم برای دو سه روز  به گیلان و لاهیجان تردد دارم . در جایی ظاهرا شما رو ندیدم و هم صحبت و هم سخن نشدیم الا درفضای مجازی.

ضمنا  بنده در فقه و اصول و فلسفه و کلام و تفسیر و...  کار کرده ام و بیش از 26 سال تدریس داشته ام که در حدود بیست سال آن مربوط به سطح عالی است. یک سال هم  کلاس درس خارج فقه (مبحث خمس) انجام دادم و  سطح چهار حوزی تحقیق انجام دادم (اگر چه  به سطح چهار و امثال آن دلبستگی ندارم) بیش از 25 سال در استان های مختلف تجربه تبلیغی دارم . و صدها محصل حوزی  بحمدالله پرورش دادم که اسامی شاگردان در سایت حکیم زین العابدین گیلانی لشت نشایی منعکس است و و زندگینامه بنده بطور مفصل در سایت اندیشوران وجود دارد .  ......


التماس دعا


سیداصغرسعادت میرقدیم

31 شهریور 1395
18 ذی الحجه 1437 هق


********************************************




سلام علیکم


آقای هادی عزیز : امیدوار بودم که با مطالبی که عرضه داشتم  کمی متوجه شوید  ولی باز متاسفانه ادراک نفرمودید  و  باید بدانیم که روح مُتصلب در برابر مطالب حق خاضع نمی شود  . حضرت امیرالمومنین علیه السلام در نامه سی ویکم از نهج البلاغه فیض الاسلام  چنین می فرماید :ُ وَ إِیَّاکَ أَنْ تَجْمَحَ بِکَ مَطِیَّةُ اللَّجَاجِ  یعنی بپرهیز از اینکه مرکب لجاجت ترا به سرکشی و چموشی وادارد.  (جَمَحَ  الفَرَسُ : اسب سرکشی نمود. - فَرَسُُ جَمُوح به فتحِ جیم یعنی اسب سرکش- رَجُلُُ جَمُوح : به فتحِ جیم در جَموح یعنی مرد سرکش و چموش)  این سخن گهربار مولا علی
(عَلَیهِ السَّلامُ ) برای همه ما درس است . لجاجت موجب محرومیت از حقایق و برکات است . بنده با مطالبی که عرض کرده بودم  قصد داشتم که فتح بابی برای شما شود ولی به حسب آنچه که از متن جوابیه تون پیداست خوی لجاجت  مانع پذیرش نصایح خیرخواهانه و مطالب حقه ای است  که عرض کرده بودم .
تسلیم در برابر نصایح خیرخواهانه یک عالِم برای شما سبب رشد وکمال است ...... پیشنهاد می کنم که در باره نکاتی که در طی چند پیام در صفحه خصوصی براتون دادم ( که البته این شما بودید که ابتدا پیام به صفحه خصوصی بنده ارسال نمودید و بنده به ناچار پاسخ دادم )   بیشتر تامل نمایی تا شاید متوجه شوی که قصد وغرض و مقصودم چه بوده است. به نظرم این شعر ابونُواس (شاعر عرب) برای جنابعالی صادق است :

حَفِظتَ شَیئاً وَ غابَت عَنکَ اَشیاءُ

موفق باشید

سیداصغرسعادت میرقدیم

پنج شنبه

اول مهر 1395 ه.ش

بیستم ذی الحجه 1437ه.ق

***********************************
به نام خدا

سلام علیکم

هادی عزیزم -از حدیثی که ذکر کردید ممنونم-  در آغازین  پیامتون  سخنی از امام صادق
(عَلَیهِ السَّلامُ ) نقل فرمودید که آن حضرت فرمود :  (مَن ذَهَبَ یَرى أَنَّ لَهُ عَلَى الآخَرِ فَضلاً فَهُوَ مِنَ المُستَکبِرینَ.)  ولی بنده بخشی  دیگر از این حدیث شریف را که شما ذکر نفرمودید در اینجا می آورم که همه بهره مند شویم :  امام صادق (عَلَیهِ السَّلامُ ) فرمود :

مَن ذَهَبَ یَرى أَنَّ لَهُ عَلَى الآخَرِ فَضلاً فَهُوَ مِنَ المُستَکبِرینَ، (قالَ حَفصُ بنُ غیاثٍ): فَقُلتُ لَهُ إِنَّما یَرى أَنَّ لَهُ عَلَیهِ فَضلاً بِالعافیَةِ إذا رَآهُ مُرتَکِبا لِلمَعاصى، فَقالَ: هَیهاتَ هَیهاتَ! فَلَعَلَّهُ أَن یَکونَ قَد غُفِرَ لَهُ ما أتَى وَ أَنتَ مَوقُوفٌ مُحاسَبٌ أَما تَلَوتَ قِصَّةَ سَحَرَةِ مُوسَى (عَلَیهِ السَّلامُ )  ؟
هر کس خودش را بهتر از دیگران بداند، او از متکبران است. حفص بن غیاث مى گوید: عرض کردم: اگر گنهکارى را ببیند و به سبب بى گناهى و پاکدامنى خود، خویشتن را از او بهتر بداند چه؟ فرمودند: هرگز هرگز! چه بسا که او آمرزیده شود اما تو را براى حسابرسى نگه دارند، مگر داستان جادوگران و موسى
(عَلَیهِ السَّلامُ ) را نخوانده اى؟ الکافى(ط-الاسلامیه)، ج8،ص128. 

همه باید از کبر اجتناب بورزیم و بنده هیچگاه   چنین تصوّری ندارم و نخواهم داشت که از دیگران بهتر و برترم ولی توجه داشته باشید که اگر کسی  نسبت به دیگران  خیرخواهی و راهنمایی و ... داشته باشد معنایش آن نیست که از دیگران برتر و بهتر است . چه بسا ممکن است نزد خدا بهتر  از دیگری  باشد وچه بسا ممکن است آن دیگری  پیش خدا محبوب تر باشد .

آنچه که طی چند پیام براتون  ذکر کردم  همانند دارویی نافع و سودمند بود  ولی متاسفم که اِلتفات و توجه نمی کنید و به خاطر برخی خصوصیات اخلاقی ناپسند تون  از  مطالب حقه مطرح شده  برداشت و تفسیر و تاویل نادرست می نمایید....
بنده قصد تسلیم کردن شما رو نداشتم و ندارم ولی قصد داشتم که  از برخی خصلت های مذموم  به لطف الهی خارج شوید :
 خوی لجاج
خوی غرور
خوی تکبر
خوی برتری طلبی
خوی بی ادبی
خوی اعجاب به نفس
خوی بدبینی و سوءظن
و... .  
.......

کسی که بیمار است گاهی خودش را بیمار نمی بیند و مریض نمی داند. بیماران اخلاقی و روحی- اَیضاََ کَذلِک- که معمولا خود را بیمار نمی دانند . چه بسا افرادی ده ها سال بیماری روحی و اخلاقی داشته باشند ولی متوجه نباشند . کاش می شد که از نزدیک کنار هم می نشتیم تا ریزکاری های مسایل روحی و تربیتی را براتون تشریح می کردم تا متوجه شوی که 
شعرِ اَبونُواس (شاعر عرب) را بنده حساب شده  براتون نوشتم . اینکه چند بار در طی چند پیام براتون  نوشتم  که  ادراک نمی فرمایید  خدایی در باره شما صادق است  و به ظرایف مطالب بنده  عنایت نمی فرمایید.
بنده هیچ خصومتی و کینه ای با شما ندارم  ولی نقایص اخلاقی تون رو به عنوان یک کارشناس تشخیص دادم. خوب است که بدانید که داروها  برای بیمار  همیشه بطور شیرین  تجویز نمی شود و برخی داروها خیلی تلخ است ولی شفا و نجات در آن است. تذکرات و مطالب بنده اگرچه کمی ممکن است تلخ تلقی شود ولی در واقع موجب رشد و سلامتی روحی و... برای جنابعالی می باشد. البته امیدوارم که مصداق این شعر سعدی قرار نگیرید که :
...........      نرود میخ آهنین در سنگ

جالب است بدانید که گرچه سعدی (عَلیهِ الرَّحمَه) چنین گفته :
.............نرود میخ آهنین در سنگ
 ولی در آیه شریفه 74 از سوره بقره آمده است که گاهی سنگ ها هم  خاشع می شوند و خضوع دارند و شکاف بر می دارند و آب از درون شان جاری می گردد  ولی خدا نکند که دل سیاه شود که گاهی سختی دل از سختی سنگ هم شدیدتر و بدتر است . در سوره بقره آیه 74 چنین آمده است:
ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ فَهِیَ کَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَ إِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ لَما یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهارُ وَ إِنَّ مِنْها لَما یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ وَ إِنَّ مِنْها لَما یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُون

آقای هادی عزیز:  تا مادامی که در پیله تفکرات خاص خودت باشی مطلب همان است که می گویید : (...تسلیم نخواهید شد.)    شاعر دراین باره می گوید:
چو کرمی کو میان به نهان است
زمین وآسمان او همان تست

کرم ابریشم و برخی کرم های دیگر آنقدر در خود می تنند که گاهی  می میرند و هلاک می شوند.  البته باز صد رحمت به آن کرم که بر دور خود می تند و خیلی اوقات  حصار تنگ پیله اش را می درد و  سوراخ می کند و به صورت پروانه زیبا در می آید و پرواز می کند و  اینگونه کرم ها و مانند آن ها  دنیایی عجیبی دارند و چرخه زندگی شان اعجاب آور و عبرت آموز برای همه ما می باشد ولی  گاهی برخی انسان ها چنان در پیله تفکرات خاص و نامعقول خود قرار می گیرند که ممکن است  درآن محدوده پیله  خود  منحرف وهلاک و نابود شوند و  نه تنها پرواز نداشته بلکه به دره سقوط بیفتند و راه نجاتی نداشته باشند ، اینها کسانی هستند که بادست خود  خانه های سعادت و خوشبتخی خود را ویران و خراب می کنند ودر شأن آنها آیه شریفه 2 از سوره حشر صادق است که  فرمود :

 یُخْرِبُونَ بُیُوتَهُمْ بِأَیْدیهِمْ ....َ فَاعْتَبِرُوا یا أُولِی الْأَبْصارِ

هادی عزیزم :  توقع نداشته باش که  طبیب همیشه برای بیماران شربت و دوا و داروی شیرین تجویز نمایند. داروی شما  کمی تلخ است. داد وفریاد نکن  . تسلیم مطالب حقه باش.  ریشه بدبینی و سوء ظن رو در خود کنترل و مهار کن و یا اگر می توانی بخشکان . کمی فکر کن. کمی اندیشه کن که شاید بنده خیرخواه شما باشم. کمی اصالت حسن ظن جاری کن و در خلوت خود تفکر کن که این چه سرّی است که  بعد از سال ها یکی  پیدا شد و  چنین مطالبی به من می گوید و شاید راست بگوید .  نگو سخنان آقای فلانی همه باطل ونادرست است.  نفس و نفسانیات امور بسیار پیچیده ای است که بسیاری را دچار زحمت کرده است.  این آیه  کریمه از سوره یوسف را تکرار کن  :

وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّی  إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَّحِیمٌ  .


و  نیز این شعر جلال الدین رومی را تکرار کن :

نفس اژدرها او کی مرده است
از غم بی آلتی افسرده است

امیدوارم مطالب و نصایح خیرخواهانه ام را  ادراک بفرمایید .


آری دنیای نفس ونفسانیات عجیب است.


 بزرگی  فرمود : اَلرُّشدُ عَلی خَلافِها ( فِی 
خَلافِها ) .  رشد و کمال در مخالفت با هوای نفس و نفسانیات است. 

روز شنبه 3 مهر 1395 .
22ذی الحجه 1437 ه.ق


سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

 

**حضرت آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی



نتیجه تصویری برای غدیر خم مبارک

نتیجه تصویری برای غدیر خم مبارک



نتیجه تصویری برای غدیر خم

***نسیم معرفت***


باسمه تعالی

 

واقعه غدیر خم و اهمیت آن(1)

 

سرتاسر حیات طیبه رسول ‌اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و لحظه به لحظه آن در نزد مسلمانان دارای اهمیتی بس شگرف و والاست؛ چراکه نه تنها کلام رسول‌ اکرم به نص صریح آیات قرآن، عاری از هرگونه هوا و هوس و متصل به سرچشمه وحی است(2)، بلکه عمل و فعل آن بزرگوار نیز بر تک تک مسلمانان حجت است و صراط مستقیم را به عالمیان می‌نمایاند.(3) اما در این میان، مقاطعی خاص از زندگی آن بزرگوار، به جهات گوناگون از اهمیتی ویژه برخوردار می‌باشد که یکی از بارزترین آنها، واقعه غدیر خم است. واقعه غدیر از ابعاد مختلف و از جهات متفاوت، دارای درخشندگی و تلألؤ خاصی در تاریخ اسلام است. کمتر مقطع تاریخی را می‌توان در جهان اسلام یافت که از لحاظ سند، اطمینان از اصل وقوع، کثرت راویان و اعتماد بزرگان و علمای مسلمین، قوت و استحکامی نظیر این رویداد مهم داشته باشد.

هنگامی که به راویان حدیث غدیر می‌نگریم، در مرتبه نخست نام اهل‌ بیت گرامی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) یعنی امام ‌علی (علیه السلام)، فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) دیده می‌شود و در مرتبه بعدی نام حدود 110 تن از صحابه پیامبر اسلام(4) به چشم می‌خورد که در این میان، نام افرادی شاخص از میان صحابه همچون:

1-     ابوبکر بن ابی­‌قحافه

2-     عمر بن ‌الخطاب

3-     عثمان بن عفان

4-     عایشه بنت ابی‌بکر

5-     سلمان فارسی

6-     ابوذر غفاری

7-     عمار یاسر

8-     زبیر بن‌ عوام

9-     عباس بن عبدالمطلب

10-ام سلمه

11-زید بن ‌ارقم

12-جابر بن عبدالله‌ انصاری

13-ابوهریره

14-عبدالله ‌بن ‌عمر بن ‌الخطاب

 

 

و...توجه آدمی را به خود جلب می‌کند که تمامی آنان در محل غدیر حاضر بوده‌اند و حدیث غدیر را بدون واسطه نقل نموده‌اند. سپس در میان تابعین(5)، حدیث غدیر از 83 تن از تابعین نقل شده است که از جمله آنان می‌توان به:

1-      اصبغ بن‌ نباته

2-      سالم‌ بن ‌عبدالله ‌بن عمر بن الخطاب

3-      سعید بن‌ جبیر

4-      سلیم‌ بن قیس

5-      عمر بن عبدالعزیز(خلیفه اموی)

و... اشاره نمود.

پس از تابعین، در میان علمای اهل تسنن از قرن دوم تا قرن سیزدهم، 360 تن، حدیث غدیر را در آثار خویش نقل نموده‌اند که 3 تن از صاحبان صحاح سته (صحاح ششگانه)(6) و دو تن از پیشوایان فقهی اهل تسنن(7) نیز در شمار این بزرگان جای دارند.(8)

در بین محدثین و علمای شیعه نیز افراد فراوانی حدیث غدیر را در کتب مختلف، روایت نموده‌اند، که تعداد دقیق آنان مشخص نیست. از این اندیشمندان می‌توان به:

1-      شیخ کلینی

2-      شیخ صدوق

3-      شیخ مفید

4-      سید مرتضی

و... اشاره نمود.(9)

بنا بر آنچه که ذکر گردید، در میان بزرگان و محدثین اهل سنت و به دنبال دقت آنان بر روی راویان و طرق متفاوت نقل حدیث غدیر، اندیشمندان بسیاری، حدیث غدیر را حدیثی حسن(10)(11) و عده کثیری روایت غدیر را روایتی صحیح(12) دانسته‌اند(13) و حتی نزد عده‌ای از بزرگترین صاحبنظران اهل تسنن، با توجه به شمار فراوان راویان و طرق متعدد نقل حدیث، که روایت غدیر دارد،آنرا حدیثی متواتر(14) ذکر نموده‌اند.(15) علما، بزرگان و محدثین شیعه نیز بالاتفاق، غدیر را حدیثی متواتر می‌دانند.(16)(17)

بر این اساس و بر طبق آنچه که گذشت، به خوبی آشکار می‌گردد یکی از مهمترین وقایع تاریخ پرفراز و نشیب اسلام که در بین عامه مسلمانان، واقعه‌ای مسلم، پذیرفته شده و قطعی تلقی می‌گردد، واقعه غدیر خم است.

از منظری دیگر، آنچه که بر گونه غدیر، رنگ جاودانگی می‌زند؛ و اهمیت این واقعه را مضاعف می‌گرداند، نزول 2 آیه از قرآن‌کریم، یکی آیه 67 سوره مائده(18) و دیگری آیه 3 سوره مائده،(19) در ارتباط با این رویداد بزرگ است که بر طبق نظر مفسران نام‌آور شیعه و سنی، شأن نزول این آیات، مربوط به واقعه غدیر خم می‌باشد.(20)(21) هنگامی که کمی بیشتر در مقایسه مفاد این آیات و لحن آنها با سایر آیات قرآن کریم می‌اندیشیم، درمی‌یابیم اگر نگوییم چنین آهنگ کلامی در میان سایر آیات بی‌نظیر است، لااقل کمتر آیه‌ای را می‌توان یافت که مضامین و لحنی شبیه به این دو آیه داشته باشد. طبیعی است هر مسلمان هنگامی که در تلاوت قرآن بدین دو آیه می‌رسد، شگفت زده از خویش بپرسد این چه امر خطیری است که عدم ابلاغ آن توسط پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، ‌زحمات 23 ساله آن حضرت را تباه می­‌گرداند و در این صورت نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) هرگز رسالت خویش را به مردم نرسانده و وظیفه پیامبری را بجای نیاورده است؟ واقعاً این چه پیامی است که خداوند متعال به پیامبر خویش وعده داده است تا او را در زمینه ابلاغ آن، حافظ و نگهدار باشد؟ به علاوه، مگر این موضوع چه اهمیتی دارد که ابلاغ این پیام به امت و پیروی مردم از آن، سبب کامل شدن دین و تمام شدن نعمت و رضایت پروردگار می­‌گردد؟

پس دیگر جای هیچ تردیدی باقی نمی­ماند که روز نزول و ابلاغ این امر مهم و خطیر که بدین واسطه، روز اکمال دین و رضایت پروردگار محسوب می‌گردد، دارای اهمیت بسزایی در میان مسلمین خواهد بود.(22)

از آنچه که گذشت، مشخص می­گردد علاوه بر مورخان که به تناسب فن خویش (و البته به دلیل اثرات و نتایجی که بر پایه این مطالعه بنا می‌گردد)، به واقعه غدیر نگاهی موشکافانه دارند،(23) غدیر از آن جهت که حدیثی قطعی و متواتر است و کار یک محدث، شناسایی احادیث معتبر و دقت بر روی مفاهیم آنهاست، مورد توجه محدثین است(24) و دارای جایگاهی ویژه در کتب مختلف حدیث می‌باشد. به خاطر نزول 2 آیه ویژه از قرآن کریم درباره این واقعه که القاکننده مفهومی منحصر بفرد و دارای لحنی کم‌نظیر در میان سایر آیات است، غدیر منشأ بحثهای گوناگونی در کتب تفسیری می‌باشد.(25) با تکیه بر مفاهیم این آیات و اثرات شگرف اعتقادی مترتب بر آن، این واقعه منظور نظر مخصوص متکلمان واقع گشته است.(26) حتی لغویین نیز توجه خاص خویش را به این رویداد مهم معطوف داشته‌اند و به هنگام شرح و توضیح کلمه غدیر خم (که نام محلی است)، به اصل این رویداد اشاره نموده‌اند.(27) ادیبان و شعرای بسیاری در میان امت اسلامی در طول 14 قرن، از همان لحظه وقوع و در همان صحنه گرفته تا روزگار معاصر، همواره این واقعه بزرگ را در آثار و اشعار خویش، توصیف و تشریح نموده‌اند.(28)

آنچه که تاکنون ذکر شد، گوشه‌ای از اهمیت رویداد غدیر خم بود که در حد گنجایش این مقاله، به آن اشاره گردید. ما در این مجال به دنبال جستجو و تحقیق درباره این رویداد بزرگ اسلامی و این بُرهه از حیات رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌باشیم تا هرچه بیشتر و البته با رعایت اختصار، بتوانیم زوایای گوناگون آن را بررسی نماییم. لذا در ادامه،‌ ابتدا اصل واقعه را به گونه‌ای که در بین مسلمین مشهور و مورد اتفاق است، نقل نموده، سپس به بررسی مفاد حدیث غدیر می‌پردازیم و بر روی مفاهیم آن،‌ هرچه بیشتر تأمل می‌نماییم و در انتها نیز نتایجی را که به دنبال واقعه غدیر جلوه‌گر می‌گردد و مستلزم توجه ویژه مسلمانان می‌باشد، بر می­شماریم.

واقعه غدیر خم

پیامبر اکرم بنا بر امر الهی، در سال دهم هجرت تصمیم به زیارت خانه خدا و بجاآوردن حج نمودند؛ لذا مردم را از این امر مطلع کردند(29) و حتی برای آگاه‌ نمودن اهالی مناطق مختلف، قاصدانی را به آن شهرها گسیل داشتند. فرستادگان حضرت نیز همانگونه که وجود مقدس رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) خود اعلام نموده بودند، این پیام را به مردم رساندند که این آخرین حج رسول خداست و این سفر دارای اهمیت فراوانی است. هر کس که توانایی و استطاعت آن را دارد، بر او لازم است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را در این سفر همراهی نماید. گرچه رسول‌ اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با همراهی عده‌ای از اصحاب خویش پیش از این، اعمال عمره مفرده را انجام داده بودند،(30) اما این نخستین بار و تنها مرتبه‌ای در طول حیات طیبه پیامبر اسلام بود که بنا بر امر الهی، حضرت تصمیم به بجای­آوردن و تعلیم مناسک حج گرفتند. پس از این اعلام، جمعیت کثیری در مدینه جهت همراهی با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و بجای آوردن اعمال حج، مجتمع گشتند. مورخان و صاحب‌نظران از این سفر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) با عنوان حجة‌الوداع(31)، حجةالاسلام، حجة‌البلاغ(32)، حجة الکمال و حجة التمام(33) یاد می­نمایند.

رسول‌ اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با پای پیاده و در حالیکه غسل نموده بودند، در روز شنبه 24 یا 25 ذیقعده به همراه همراهان خود و اهل‌بیت گرامیشان و عامه مهاجرین و انصار و جمعیت کثیری که گرداگرد حضرت اجتماع کرده بودند، به قصد بجای آوردن مناسک حج از مدینه خارج گشتند. تعداد جمعیتی که به همراه حضرت از مدینه خارج شده بودند را بین 70000 تا 120000(و حتی برخی بیشتر از 120000) نقل نموده‌اند؛(34) اما افراد بسیاری به غیر از این عده، نظیر اشخاصی که در مکه مقیم بودند و یا اشخاصی که از شهرهای دیگر خود به مکه آمده و در آنجا به حضرت ملحق شدند، به همراه پیامبر و با اقتدای به ایشان مناسک حج را در این سفر بجای آورده و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را همراهی نمودند. امام علی، پیش از تصمیم پیامبر برای بجای آوردن مناسک حج، از طرف ایشان برای تبلیغ اسلام و نشر معارف الهی به یمن فرستاده شده بودند؛ اما هنگامی که از تصمیم پیامبر برای سفر حج و لزوم همراهی سایر مسلمین با آن حضرت در این سفر، آگاه گشتند، به همراه عده‌ای از یمن به سمت مکه حرکت نمودند و در آنجا پیش از آغاز مناسک، به رسول‌ اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ملحق شدند.(35)

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و همراهیان آن حضرت، در میقات مسجد شجره مُحرم گشتند و بدین ترتیب اعمال حج را آغاز نمودند. گرچه اصول و کلیات مناسک حج قبلاً و به هنگام نزول آیات مربوطه، توسط رسول‌ اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) توضیح داده شده بود، اما در این سفر، پیامبر این اعمال را به طور عَملی برای مردم آموزش داده و جزئیات را برای آنان تبین نمودند و در مواقف گوناگون، با ایراد خطابه، مردم را نسبت به سایر تکالیف الهی و وظایف شرعیشان آگاهی بخشیدند.

سرانجام اعمال حج، پایان یافت و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به همراه جمعیت کثیری که ایشان را همراهی می‌نمودند، شهر مکه را ترک نمودند و رهسپار مدینه شدند که در بین راه به محل غدیر خم رسیدند.

غدیر در لغت به معنای آبریز و مسیل،(36) و غدیر خم در جغرافیا، نام محلی است که به خاطر وجود برکه‌ای در این محل، که در آن آب باران جمع می­‌شده است، به این نام (غدیر خم) شهرت یافته است. [ به مناسبت مسجدی به نام غدیر که درآن منطقه وجود داشته به غدیر خُمّ معروف شده است ]   .   غدیر در 3 - 4 کیلومتری جُحفه واقع شده و جحفه در 64 کیلومتری مکه قرار دارد که یکی از میقاتهای پنجگانه می‌باشد. در جحفه راه اهالی مصر، مدینه، عراق و شام از یکدیگر جدا می‌شود.(37) غدیر خم به علت وجود مقداری آب و چندین درخت کهنسال، محل توقف و استراحت کاروانیان واقع می‌شد اما دارای گرمایی طاقت ‌فرسا و شدید بود.(38)

هنگامی که رسول‌ اکرم در روز 5‌شنبه 18 ذی‌الحجه به وادی غدیر خم رسیدند و پیش از جدایی اهالی شام، مصر و عراق از میان جمعیت، جبرئیل امین از جانب خداوند بر ایشان نازل گردید و آیه: « یا أیها الرّسول بلّغ ما أنزل الیک من ربّک فان لم تفعل فما بلّغت رسالته و الله یعصمک من النّاس »(39) را نازل نمود و از جانب حق تعالی، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را امر نمود تا حکم آنچه را که در قبل بر پیامبر درباره امام علی نازل گشته بود، به مردم ابلاغ نمایند. در این هنگام، پیشتازان کاروان و افرادی که جلوتر حرکت می‌نمودند، حوالی جحفه رسیده بودند. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) پس از نزول آیه، دستور توقف کاروانیان را صادر نمودند و امر فرمودند تا آنانی که پیشاپیش حرکت می‌نمودند، به محل غدیر بازگردند و افرادی که در پس قافله، عقب مانده بودند، سریعتر به کاروان در این وادی، ملحق شوند.(40) همچنین به چند تن از صحابه دستور دادند تا فضای زیر چند درخت کهنسال را که در آن محل قرار داشتند، آماده نمایند؛ خارها را از زمین برکنند و سنگهای ناهموار موجود در زیر آن درختان را جمع‌آوری نمایند. در این هنگام، زمان به جای آوردن نماز ظهر فرارسید و رسول‌ اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)فریضه ظهر را در گرمای شدید،(41)(42) به همراه جمعیت کثیر حاضر، ادا نمودند. شدت گرما در وادی غدیر به حدی بود که اشخاص، گوشه‌ای از ردا و لباس خویش را برای در امان بودن از شدت تابش آفتاب، بر سر می‌افکندند و مقداری از آنرا برای کاستن از شدت گرمای شنها و سنگها، در زیر پای خویش می‌گستردند.(43)  

ادامه دارد ...........................      ادامه دارد .......................................  ادامه دارد .........................

**  اهمیت واقعه غدیر خُمّ + سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی

 http://www.roshd.org/per/beliefs/?bel_code=94

 


 



  

نتیجه تصویری برای امام هادی ع

**میلادباسعادت صاحب زیارت جامعه کبیره حضرت امام هادی ع مبارک+نسیم معرفت

نتیجه تصویری برای میلاد امام هادی مبارک

***نسیم معرفت***

 
** سه حدیث از امام هادی    (عَلَیهِِ السَّلامُ ) + نسیم معرفت


** امام هادی  (عَلَیهِِ السَّلامُ )  فرمود :  لا تَطْلُبِ الصَّفا مِمَّنْ کَدِرْتَ عَلَیْهِ وَ لاَ النُّصْحَ مِمَّنْ صَرَفْتَ سُوءَ ظَنِّکَ اِلَیْهِ  فَإ نَّما قَلْبُ غَیْرِکَ کَقَلْبِکَ لَهُ.  از کسى که نسبت به او کدورت و کینه دارى ، صمیّمیت و محبّت مجوى . همچنین از کسى که نسبت به او بدگمان هستى ، نصیحت و موعظه طلب نکن ، چون که دیدگاه و افکار دیگران نسبت به تو همانند قلب خودت نسبت به آن ها مى باشد.  (بِحار الأنوار  ج 98  ص 351 -  بِحار الا نوار ج 75 ص 369  ح 4  -  اَعلامُ الدّین : ص 312، س 14.)


** امام هادی   (عَلَیهِِ السَّلامُ )  فرمود : اَلدُّنْیا سُوقٌ رَبِحَ فِیها قَوْمٌ وَ خَسِرَ آخَرُونَ . دنیا بَسان  بازارى است که عدّه اى در آن ( جهت رشد و کمال و تقرُّب به خدا و رستگاری در آخرت  ) سود  مى برند و عدّه اى دیگر  دچار ضرر وزیان و خسارت می گردند .  (اَعیانُ الشِّیعة : ج 2، ص 39 - تُحَفُ العُقول : ص 483- بِحارُ الأنوار جلد 75 ص 366 باب 28 - مُستدرَکُ الوسائل، ج9 ، ص 512 -   بِحارُالأنوار: ج 75، ص 173، حدیث 2 )


** امام هادی    (عَلَیهِ السَّلامُ )   فرمود :  اَلْحِکْمَهُ لا تَنْجَعُ فی الطّباع الفاسِدَهِ . حکمت و دانش در دلهای فاسد اثر ندارد. (بِحارُالأَنوار، ج78، ص 370 حدیث 4 -مُسنَد اَلأِمامُ الهادی ، ص 304 -بِحارُ الأنوار (چاپِ بیروت ج‏75 ص 370 )


** لا تَنْجَعُ : فائده و اثر ندارد - سودی ندارد - تأثیری ندارد


** نَجَعَ ، یَنجَعُ  ، نُجُوعاً  : اَلطَّعامُ فِی الإِنسانِ :  غذا گوارا بود و فایده  و اثر بخشید .


** نَجَعَ فِیهِ الدَّواءُ أَوِ الطّعامُ اَوِ الکَلامُ : دارو  یا  غذا یا سخن و گفتار در او اثر گذاشت و سودمند بود.

 

**حضرت آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

 



 



 



در ایامی که عراق ناامن بود و مدت ها راه سامرا بسته شده بود و کسی نمی توانست به آنجا مشرف شود من در یکی از رواق ها کنار قبر علی بن ابیطالب  (عَلَیهِِ السَّلامُ )  نشسته بودم در حال مکاشفه مسائل مهمی را دیدم.

به گزارش خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران؛زیارت جامعه کبیره یکی از بهترین متن های مورد تأیید از حیث اعتبار سند و محتوی آن می باشد که تا به حال شاید بیشترین شرح درباره آن به رشته تحریر در آمده است.

 «متن زیارت به تنهایی برای اثبات اعتبار آن کافی است و هرگز نیازی به بررسی سند آن نیست زیرا زیبایی اسلوب، شیوایی تعبیر و بلندی معانی آن را در ردیف نهج البلاغه و صحیفه سجادیه قرار می دهد و از بررسی سند بی نیاز می سازد».(الانوار اللامعه فی شرح زیاره الجامعه، سید عبدالله شبر، ص 31).

 به تعبیر مرحوم علامه مجلسی: «زیارت جامعه کبیره از جهت سند صحیح ترین زیارت ها و از نظر موارد جامع ترین آنها و از جهت لفظ فصیح ترین آنها و از نظر معنا بلیغ ترین آنها و از جهت رتبه والاترین آنهاست.»(بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 102، ص 144).

مرحوم فخرالمحققین شیرازی درباره زیارت جامعه کبیره آورده اند: «در میان زیارت های مأثوره از حضرات معصومین (عَلَیهِِمُ السَّلامُ ) زیارت جامعه کبیره از نظر شیوایی بیان، گیرایی تعبیر، زیبایی اسلوب‌ و رسایی معانی در اوج فصاحت و قله بلاغت قرار دارد. دریایی است از معارف خاندان عصمت و طهارت که از اقیانوس بیکران علوم آل محمد(علیهم السلام) سرچشمه گرفته است.»
(شروع زیارت جامعه کبیره، ج 1، مقدمه، فخرالمحققین شیرازی) و یا «این زیارت از لحاظ سند بسیار محکم و قوی و شاید هیچ زیارتی یا خطبه ای ... معتبرتر و اصیل تر از زیارت جامعه نباشد و ... از نظر محتوایی و حقایقی که در این زیارت درباره معصومین گفته شده، قطعا در صدر قرار دارد چون روایت یا خطبه ای که اینچنین فضائل و مناقب اهل بیت(ع) را مفصلا ذکر نموده باشد دیده نشده، مضافا بر این که از لسان معصوم نقل شده و در نهایت فصاحت و بلاغت است طوری که انسان از خواندن عبارات آن لذت می برد تا چه رسد به حقایقی که در قالب الفاظ بیان شده است و این روایت را بزرگان از علامه محدثین نقل کرده اند.»(شروع زیارت جامعه کبیره، علامه سید محمد تقی نقوی، ص 19)

این زیارت شامل بخشی از دلایل و برهان هایی است که مربوط به شناخت اصول دین و اسرار امامان پاک است و همچنین بخش زیادی از حقوق اولوالامر و اهل بیت(ع) را که خداوند به فرمانبرداری از ایشان فرمان داده است در بر دارد و نیز این زیارت به آیات قرآن و روایات نبوی و اسرار و علوم غیبی و مکاشفات حقیقی و فرمان پروردگار اشاره دارد.»(مقدمه مرحوم آیت الله محمد رضا الهادی، آل کاشف الغطاء بر کتاب شبر، ص 20)

داستان مکاشفه ای از مرحوم علامه مجلسی از خودشان نقل کرده اند که در صفحه 42 «پرتوی از زیارت جامعه کبیره»، آیت الله مکارم شیرازی آورده اند و آن را یکی از وجوه تأیید زیارت جامعه کبیره دانسته اند حال اصل ماجرا:

«در ایامی که عراق ناامن بود و مدت ها راه سامرا بسته شده بود و کسی نمی توانست به آنجا مشرف شود من در یکی از رواق ها کنار قبر علی بن ابیطالب(ع) نشسته بودم در حال مکاشفه مسائل مهمی را دیدم و حقایقی برایم کشف شد ناگهان دیدم در سامرا هستم وارد حرم شدم در این هنگام چشمم افتاد به وجود مقدس حضرت بقیه الله الاعظم (اَرواحُنا فِداهُ) که کنار قبر پدر و جدش (قبر عَسکَرِیَّین) نشسته است با مشاهده حضرت شروع کردم به خواندن زیارت جامعه کبیره با صدای بلند و رسا و تکیه به صوت همچون مداح ها تمام زیارت را در حضور حضرت خواندم وقتی زیارت تمام شد حضرت فرمود: «نِعمَتِ الزِّیارَةُ» چه زیارت خوبی است. عرض کردم این زیارت از جد شماست و به اطراف قبر اشاره کردم (چون زیارت جامعه کبیره از امام هادی(ع) است) حضرت فرمود: «نَعَم اُدخُل». بله همین طور است داخل شو. داخل شدم نزدیک درب ایستادم حضرت فرمود: نزدیک بیا. جلوتر رفتم در حالی که بدنم می لرزید و می ترسیدم حضرت فرمود: بنشین. دو زانو نشستم. فرمود: راحت باش و چهار زانو بنشین پیاده و پابرهنه آمده ای و خسته ای.

خلاصه در آن عالم حقایقی برایم کشف شد که بیشتر آن را فراموش کرده ام (مرحوم مجلسی نمی خواهد بیشتر از این شرح دهد) سپس از آن حال بیرون آمدم در حالی که در یکی از رواق های قبر امیرالمؤمنین بودم و بعد از این که مدت زیادی راه بسته شده بود اسباب زیارت فراهم شد و با پای برهنه و پیاده به زیارت سامرا رفتم و در این سفر کرامات و معجزات بزرگی برایم ظاهر شد.»

مرحوم شبر این داستانی را دلیل و قرینه بر صدور زیارت جامعه کبیره از سوی امام هادی(ع) می گیرد. 

http://www.yjc.ir/fa/news/5005320/%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%87-%DA%A9%D8%A8%DB%8C%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%D9%86-%DA%A9%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%AA 


<   <<   21   22      >
.: Weblog Themes By Pichak :.



بازدید امروز: 5
بازدید دیروز: 48
کل بازدیدها: 255277

تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک

  • خرید رپورتاژ آگهی دائمی | خرید رپرتاژ آگهی
  •