زندگی یعنی:  بخند هر چند که  غمگینی.ببخش هرچند که  مسکینی .  فراموش کن هرچندکه دلگیری . آری اینگونه

***نسیم معرفت***

 

به نام خدا

سؤال :

** خداوند چگونه با فرشته ها تکلم و سخن می گوید؟!!!

جواب:

تکلم در انسان و بشر از طریق حروف و کلمات  به کمک زبان و حنجره و تارهای صوتی و دندان ها و زبان کوچک و بزرگ و لب ها و ... انجام می گیرد . تکلم به این معنا در باره خداوند محال است زیرا که تکلم به معنای یاد شده از عوارض جسم است و خداوند متعال از جسم و جسمانیت منزّه و مُبرّی می باشد. حقیقتِ تکلم عبارت است از اظهار مفاهیم و  معانی و حقایق است که در هرجا به صورتی ظهور و بروز می نماید.  تکلم در انسان ها نوعا همان اظهار معانی و مفاهیم و حقایق از طریق کلمات و الفاظ می باشد ودر مورد حیوانات بواسطه صداها و فریاد ها و حرکات مخصوصِ به آنها است و در باره جمادات نیز به شکلی دیگر است  که جناب مولوی در این باره می گوید :

ما سمیعیم و بصیر  وباهُشیم    با شما نامحرمان ما خامُشیم

بسیاری از اشیاء و چیزهایی که اطراف ما را احاطه کرده است در واقع به نوعی ، معانی و حقایق و مفاهیمی را به ما منتقل می کنند که این در حقیقت همان تکلم و سخن گفتن آنها با ما می باشد . یک معماری فوق العاده و یک خط زیبا و یا یک تابلو نقاشی و یا  موجودی مثل طاووس و .... با زبان بی زبانیِ خود ، مفاهیم و حقایق و معانی و پیام های زیادی را برای ما اظهار و بیان می نمایند . پس تکلم و سخن گفتن حتما ملازم با حروف و کلمات و صداها نیست . تکلم هر موجودی به تناسب مرتبه وجودی آن موجود است .  پرندگان و چرندگان و جمادات و مجردات و فرشتگان و خدواند تکلم دارند ولی تکلم آنها در یک سطح وبه یک نحو نخواهد بود . برخی عرفاء که از نظر مدارج عرفانی بالا هستند با همردیف های خود گاهی مجالست می کنند و مطالب و معانی را به یکدیگر انتقال می دهند  بدون اینکه در ظاهر ، کلامی بین آنها رد وبدل گردد . در حالات مرحوم جعفر آقای مجتهدی تبریزی خواندم که یک وقتی با آیت الله بهاءالدینی ملاقات نمود و این دوبزرگوار در این ملاقات ،  مدتی و لحظاتی بدون اینکه کلامی و جمله ای بگویند کنار هم بودند و پیام های لازم را به یکدیگر منتقل می نمودند .  خداوند هم متکلم است و تکلم از صفات فعلی خداوند می باشد . تکلم خداوند همان اظهار معانی و حقایق به اَشکال مختلف می باشد . گاهی که با بشر سخن می گوید ، اِلقاء و ایجاد  معانی  و حقایق در قالب  الفاظ و عبارات می نماید و قرآن کریم نیز سخنان نورانی خداوند با انسان ها است . و گاهی که با فرشتگان سخن می گوید ، اِلقاء و ایجاد حقایق و معانی در وجود آنها می کند . باید توجه داشت که به یک اعتبار همه موجودات عالَم ، کلمات الله هستند چنانچه در سوره کهف آیه 109  چنین آمده است : قُلْ لَوْ کانَ الْبَحْرُ مِداداً لِکَلِماتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ کَلِماتُ رَبِّی وَ لَوْ جِئْنا بِمِثْلِهِ مَدَداً . بگو: «اگر دریاها برای ( نوشتن ) کلمات پروردگارم مرکّب شود ، دریاها پایان می گیرد. پیش از آنکه کلمات پروردگارم پایان یابد هر چند همانند آن ( دریاها ) را کمک آن قرار دهیم!»


توجه به این نکته هم خالی از لطف نیست که  وازه  کَلم ( به فتح کاف وسکون میم) به معنای جراحت و زخم و اثر است . زخم هم در واقع یک اثر است که در بدن آشکار می شود و کلمه را هم کلمه گویند زیرا که روی کاغذ و  صفحه  اثر آن پیدا است .  همه موجودات و مخلوقات  عالَم  آثار خداوند متعال می باشند و هرموجودی  و مخلوقی در این جهان در واقع خدا را نشان می دهند و بیان کننده و آشکار کننده آفریدگار خویش می باشند.  آن طور که در ذهن دارم  به نظرم استاد شهید مرتضی مطهری نیز دراین باره  چنین فرمود : [... همه عالَم فِلِش و جهت به سوی خدا است و او را نشان می دهد ...]

 خداوند بوجود آورنده حقایق عالَم هستی است و هر موجودی ، حقیقتی از حقایق عالَم می باشد و هرکدام از موجودات و مخلوقات در واقع بیان کننده و آشکار کننده آفریدگار خویش می باشد و اثری از آثار خالق هستی است.

 باز به نظرم حکیم شبستری  چنین  گوید :

هرگیاهی که از زمین روید

وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ گوید


**حضرت آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

 

 





برچسب ها : خداوندچگونه بافرشته ها تکلم و سخن می گوید؟!( گیلان نشاط)  ,