سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گیلان نشاط
 

محل درج آگهی و تبلیغات
 
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 95/5/18 توسط امین


زندگی یعنی:  بخند هر چند که  غمگینی.ببخش هرچند که  مسکینی .  فراموش کن هرچندکه دلگیری . آری اینگونه

***نسیم معرفت***


به نام خدا


نقد وبررسی یک درسنامه


یکی از بزرگواران در یکی از  گروه های مجازی درسنامه زیر را ارسال نمود که به نظر بنده  یک بخش آن نیاز به بررسی داشت . دربخش آغازین  از این درسنامه گفته شده است که (...وطبق آیات و احادیت باید قبل ظهور، ایمان و معرفتی را کسب کرد!  چون در زمان ظهور دیگر زمان کسب ایمان و معرفت نیست! ...)


درسنامه شماره6
جهان به طرف ظهور در حال حرکت است!
 و هر روزبه سرعتش افزوده می شود!
وطبق آیات و احادیت باید قبل ظهور، ایمان و معرفتی را کسب کرد!
چون در زمان ظهور دیگر زمان کسب ایمان و معرفت نیست! چنانکه خدا می فرماید؛   یوْمَ یَأْتی‏ بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إیمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فی‏ إیمانِها خَیْراً قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ! اما آن روز که بعضى از آیات پروردگارت تحقّق پذیرد، ایمان‏ آوردن افرادى که قبلاً ایمان نیاورده ‏اند، یا در ایمانشان عمل نیکى انجام نداده ‏اند، سودى به حالشان نخواهد داشت! بگو: انتظار بکشید ما هم انتظارمى‏کشیم!»
فی هَذِهِ الْآیَةِ یَعْنِی خُرُوجَ الْقَائِمِ الْمُنْتَظَرِ!

اگر  طالب سعادت هستم ! و می خواهیم یکی از یارانش باشیم ، و می دانیم یکی از عوامل تأخیر ظهورحضرت، نبود یار با معرفت است وطبق فرمایش امام صادق (ع) :
اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیَّکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی
معرفت امام زمان (عج) به توحید وشناخت خدا بستگی دارد! پس بکوشیم خود را به توحید عینی نه
توهمی برسانیم ، آن وقت است که انسان موحّد امام زمان خویش را می شناسد!
ان شا الله  ما هم با معرفت خود یکی از عوامل تعجیل فرج باشیم!  
(انعام/ 158)(کمال الدین28/2)( الغیبة للنعمانی/161)

*****************************************************



به نام خدا

آیه 158 سوره أَنعام (هَلْ یَنْظُرُونَ إِلاَّ أَنْ تَأْتِیَهُمُ الْمَلائِکَةُ أَوْ یَأْتِیَ رَبُّکَ أَوْ یَأْتِیَ بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ یَوْمَ یَأْتی‏ بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إیمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فی‏ إیمانِها خَیْراً قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ)  با توجه به ترکیب و سیاق آن و با توجه به آیات قبلش در مقام تهدید و تحقیر کفار و مشرکین وافراد لجوج و عنود است. کسانی که با وجود همه ادله و آیات و بینات  و روشنگری ها سرسختانه در مقابل حق (قرآن و اسلام و پیامبر و حقایق دینی و....) می ایستند و حاضر به تسلیم و قبول نیستند. این دسته از افراد در صورتی که از قبل ایمان نیاورده باشند و یا اگر ایمانشان همراه عمل صالح و خیری نباشد  به هنگام آمدن فرشتگان عذاب و نیز زمان احتضار و مرگ و یا به هنگام روز محشر که روز ظهور وجلوه کامل حضرت حق است و یا براساس برخی روایات در زمان حادثه ظهور حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ایمان آوردنشان و نیز توبه نمودنشان قابل پذیرش نیست و به اصطلاح ایمان و توبه جبری فایده ای ندارد. پس فی الجمله بدانیم که آیه در مقام تهدید انسان های عنود و لجود است که تا آخرین لحظه زیر بار حق و حقیقت نمی روند و نیز این آیه در مقام بیان نفی ایمان وتوبه جبری است بعد از اینکه همه فرصت های داده شده را از دست دادند. .....
و در زمان حادثه عظیم قیام و ظهور حضرت ولیعصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که حجت برهمه تمام است  کسانی که تا لحظه آخر در انکار حق و لجاجت بودند بعد از ظهور جلوه حق یعنی حضرت مهدی عج ، ایمان و توبه اجباری شان قابل قبول نخواهد بود .    .......  توبه و ایمانی باارزش است وقابل قبول می باشد که از روی اختیار باشد و گرنه ایمان و توبه جبری هیچ ارزشی نخواهد داشت.....

پس اینکه گفته شود (در زمان ظهور دیگر زمان کسب ایمان و معرفت نیست)  اگر مراد  نفی ایمان و توبه و معرفت جبری باشد صحیح است  ولی  اگر مراد این باشد که در زمان ظهور ، کسب ایمان و معرفتی در کار نیست(  که بعید است مراد گوینده چنین باشد)  دراین صورت این گفته ناصحیح است.  معرفت و ایمان ، مقوله بالتشکیک و دارای مراتب است ودر زمان ظهور که عقول توسعه پیدا می کند، مراتب فهم و ادراک و معرفت و ایمان و...  نیز بالا می رود و قابلیت توسعه دارد .....

سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
رو دوشنبه
18 مرداد  1395 .

 


**حضرت آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی



نوشته شده در تاریخ شنبه 95/5/16 توسط امین

زندگی یعنی:  بخند هر چند که  غمگینی.ببخش هرچند که  مسکینی .  فراموش کن هرچندکه دلگیری . آری اینگونه

***نسیم معرفت***


به نام خدا


سلامٌ علیکم


سئوالی قرآنی داشتم : غیر از استعمال الذین در آیه « الذین یقیمون الصّلاة و یؤتونَ الزّکاة و هم راکعون ... » که جمع هست و برای مصداق مفرد امام علی ( علیه السلام ) بکار رفته / آیا موارد دیگری هم در قرآن هست که برای یک موضوع خاص از ضمایر و یا افعال و ... جمع بکار رفته باشه و منظور از آن اشاره به مصداق خاصی ( مفرد ) باشه ؟

  [ +زین العابدین آذر ارجمند ]


پاسخ


علیکم السلام.  سؤال حضرتعالی رو امروز شنبه شانزدهم مرداد 1395 ساعت ده صبح دیدم. بله . یکی از آن موارد، آیه مباهله می باشد که در آن (اَنفُسَنا) آمده و مراد از ضمیر (نا) حضرت علی ع است . [.....فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبینَ] و نیز مراد از (نا) در « نِساءَنا» حضرت فاطمه «سلام الله علیها»است .
و مورد دیگر
آیه 59 از سوره احزاب است :
یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا.  اى پیامبر! به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که چادر خود را بر خود فرو پوشند؛ این مناسب‌تر است، تا شناخته شوند و مورد آزار واقع نگردند، و خدا آمرزنده و مهربان است.
در این آیه شریفه مراد از (بَنَاتِکَ) حضرت فاطمه «سلام الله علیها» می باشد
زیرا که پیامبر اکرم (ٌص) به هنگام نزول این آیه دختری غیر از فاطمه (س) نداشته است

و نیز طبق گفته برخی از مُفسّرین مراد از کلمه اَلنّاسُ   در آیه 173 از سوره آل عمران (اَلَّذِیْنَ قالَ لَهُمُ النّاسُ...) یک نفر به نام  «نَعیم بن مسعود اشجعى » بود .

اَلَّذِیْنَ قالَ لَهُمُ النّاسُ اِنَّ النّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ اِیْمانا» اینها کسانى بودند که مردم به آنها گفتند: مردم براى حمله به شما اجتماع کرده اند، از آنها بترسید، اما آنها، ایمانشان زیادتر شد . سوره آل عمران آیه 173 .

و نیز آیه 100 از سوره توبه :

وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرینَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها أَبَداً ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظیم .  پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار ، و کسانی که به نیکی از آنها پیروی کردند ، خداوند از آنها خشنود گشت ، و آنها ( نیز ) از او خشنود شدند و باغهایی از بهشت برای آنان فراهم ساخته ، که نهرها از زیر درختانش جاری است جاودانه در آن خواهند ماند و این است پیروزی بزرگ .  
 که مراد از( وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرینَ وَ الْأَنْصارِ) طبق اجماع و اتفاق فَریقَین( تشیع و تسنُّن) حضرت علی (ع) است نخستین ایمان آورندگاه از مردان به پیامبر اکرم (ص)  بود .
و نیز موارد دیگر ....
 
سیداصغر سعادت میرقدیم

شنبه شانزدهم مرداد 1395.


**حضرت آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی




زندگی یعنی:  بخند هر چند که  غمگینی.ببخش هرچند که  مسکینی .  فراموش کن هرچندکه دلگیری . آری اینگونه

***نسیم معرفت***

به نام خدا

سوال :

چرا باید معصومین (علیهم السلام) معصوم باشند؟

پاسخ:

ما شیعیان معتقدیم  و بر این باوریم که پیامبر (ص) و امامان (علیهم السلام) باید معصوم باشند. ممکن است کسی سوال کند که  چگونه می توان معصومیت چهارده معصوم (ع) را برای یک غیر مسلمان و یا کسی که قایل به عصمت معصومین (ع) نیست ثابت کرد؟!
درپاسخ به این پرسش ، نخست  می پردازیم  به معنای لغوی واصطلاحی  کلمه عصمت . عصمت در لغت به معنای منع و ممانعت و امساک و خود داری وباز داشتن  و حفظ و محافظت و مصونیت  و ... آمده است و در اصطلاح علم کلام  ، عصمت ،  عبارت است از نیروی فوق العاده درونی  که منشا الهی دارد و موجب مصونیت  شخص معصوم از گناه و سیئه و خطیئه وخطا واشتباه می گردد .
 علاوه بر دلایل نقلی(آیات و روایات )   دلیل ویا دلایل عقلی نیز برعصمت پیامبر (ص) و ایمه معصومین (ع)وجود دارد که می توان برای همگان مطرح نمود . ما معتقدیم که عقل حکم می کند که شخص معصوم باید در همه مراتب  و در همه حال از عصمت برخوردار باشد تا بتواند از عهده  وظیفه و رسالتی که از ناحیه  خداوند بر دوشش گذاشته شده(اعم از رسالت تشریعی و تکوینی و نقشی که در عوالم غیب و شهود دارند)  بخوبی  برآید . سوال اساسی دیگری که در اینجا وجود دارد این که وظیفه و رسالت شخص معصوم چیست که حتما باید مقام عصمت را داشته باشد؟ در جواب می گوییم  معصومین (ع) به عنوان خلفاء و نمایندگان خداوند بر روی زمین هستند که پیام و دستورات الهی را به مردم می رسانند  روی این جهت آنها  جهت دریافت ابلاغ و پیام و دستورات الهی و رساندن آن ها به مردم باید در  همه  حال مصون و محفوظ و معصوم از گناه و خطا و لغزش و و نسیان باشند و گرنه نقض غرض می شود و  هیچ  کسی به گفته های آنها اعتماد نخواهد کرد و رسالت و وظیفه آنها در ابلاغ پیام و دستورات خداوند و نقش هدایتگری آنها نیز مخدوش واقع می گردد . ممکن است باز سوال شود که شخص معصوم چگونه و چطور باید در همه مراتب و مراحل از گناه و معصیت و خطا و اشتباه معصوم باشند؟! در پاسخ به این پرسش می گوییم که  علم و اراده و قدرت تفکر و تعقل و اندیشه شخص معصوم  و عنایت خاص الهی (تاییدات الهی از راه نیروهای غیبی) به او  موجب مصونیت و عصمتش  می گردد . شخص معصوم در اعلی درجه علم (اعم از علم لدنی و افاضی و علم وجدانی و شهودی و یقینی و علم فطری و ذاتی  و علم اکتسابی و نظری و کسبی و علم برهانی و استدلالی و علم حسی و لمسی و...) قرار دارد و هنگامی که این علم با اراده و قدرت تعقل و تفکر او و نیز عنایت و تاییدات غیبی الهی  همراه شود  آنگاه هیچگاه ودر هیچ حالی شخص معصوم دچار گناه و انحراف و اشتباه و خطاء نخواهد شد و معصوم خواهد بود . انسان معصوم چون علم دارد(با اقسام علمی که بیان کردم) و می داند که فلان عمل معصیت است  و تفکر و تعقل بالا و  اراده قوی هم بر ترک آن دارد هرگز به توفیق و تایید الهی مرتکب معصیت نخواهد شد.  ما انسان های عادی نیز در برخی موارد دارای عصمت هستیم مثلا با علم به اینکه دست زدن به سیم برق صددرصد کشنده است  هیچگاه دست به سیم برق نمی زنیم و اصلا خیلی اوقات  فکرش را هم نمی کنیم  مگر اینکه از نظر اراده و تفکر دچار مشکل باشیم و یا وقتی که در طبقه دهم ساختمانی هستیم خودمان را به پایین پرت نمی کنیم مگر اینکه بیماری خاص روحی و روانی داشته باشیم. عصمت ما انسان های عادی در برخی موارد و حالات خاص است ولی عصمت پیامبر ص  و امامان ع  به نحو مطلق و در همه حال وهمه مراتب خواهد بود.
خلاصه مطلب این شد که پیامبر ص و ایمه معصومین ع با توجه به جنبه رسالت و ماموریتشان و  نیز با توجه به تاثیرات وجودی شان در عالم تشریع و تکوین ( ونقشی که در عالم تکوین و تشریع دارند و نیز برکات وجودی که برای همه عوالم غیب و شهود دارند) و  بعلاوه  عنایت خاص الهی که همراه شان است ونیز علم و اراده و قدرت تفکر وتعقل فوق العاده ای که دارند ،  عقلا دچار معصیت و گناه و لغزش و.. نمی گردند و یقینا  عصمت علمی و عملی  به نحو مطلق  خواهند داشت ....

والسلام
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

روزچهارشنبه

سیزدهم مرداد 1395.


**حضرت آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی





زندگی یعنی:  بخند هر چند که  غمگینی.ببخش هرچند که  مسکینی .  فراموش کن هرچندکه دلگیری . آری اینگونه

 

 

***نسیم معرفت***

به نام خدا

 

ویژگیهاى حضرت معصومه(سلام الله علیها)

تعداد امامزادگان شـایسته تعظیـم و تجلیل در ((دارالایمان قـم)) که بـر فراز قبـور مطهرشان گنبـد و سایبان هست به چهارصـد نفـر مى رسد.
در میان ایـن چهار صد اختر تابناکى که در آسمان قـم نـورافشانى مـى کنند, ماه تابانـى که همه آنها را تحت الشعاع انـوار درخشان خـود قـرار داده, تـربت پـاک شفیعه محشـر, کـــــــریمه اهل بیت پیمبر(علیهم السلام), دخت گرامى موسى بـن جعفر, حضرت معصـومه(س) مى باشد.
پژوهشگر معاصر, علامه بزرگـوار, حاج محمدتقى تسترى, مولف قامـوس الرجال مى نویسد:
((درمیان فرزنـدان امام کاظم(ع) با آن همه کثرتشان بعد از امام رضا(ع), کسـى همسنگ حضرت معصـومه(س) نمـى باشد.)) محـدث گرانقدر حـاج شیخ عبـاس قمـى به هنگام بحث از دختـران حضـرت مـوسـى بـن جعفر(ع), مى نویسد:
((بـرحسب آنچه به مارسیده, افضل آنها سیـده جلیله معظمه, فاطمه بنت امام مـوسـى(ع), معروف به حضـرت معصـومه(س) است.)) بـررسـى شخصیت بـرجسته و فضایل گستـرده حضـرت معصـومه(س) در ایـن صفحات نمى گنجد. در ایـن نـوشته به برخـى از ویژگیهاى آن خاتـون دوسرا اشاره مى کنیم:
  

1 ـ شفاعت گسترده

بالاتریـن جایگاه شفاعت, از آن رسـول گرامى اسلام است که در قرآن کریـم از آن به ((مقام محمود)) تعبیر شده است. و گستردگى آن با جمله بلند: (ولسـوف یعتیک ربک فتـرضـى) بیان گردیـده است. همانا دو تـن از بانـوان خاندان رسـول مکرم شفاعت گسترده اى دارند که بسیار وسیع و جهان شمـول است و مـى تـوانـد همه اهالـى محشـر را فـراگیـرد:
1 ـ خـاتـون محشـر, صـدیقه اطهر, حضـرت فاطمه زهـرا ـ سلام الله علیهاـ. 2 ـ شفیعه روزجزا, حضـرت فـاطمه معصـومه(س).
در مورد شفاعت گسترده حضرت زهرا ـ سلام الله علیهاـ همیـن بس که شفـاعت, مهریه آن حضـرت است و به هنگـام ازدواج پیک وحـى طـاقه ابریشمـى از جانب پروردگار آورد که در آن, جمله ((خداوند مهریه فاطمه زهرا را شفاعت گنهکاران از امت محمـد(ص) قـرار داد.)) با کلک تقدیر نقش بسته بود.
ایـن حـدیث از طـریق اهل سنت نیز آمده است.
بعد از فاطمه زهـرا ـ سلام الله علیهاـ از جهت گستـردگـى شفاعت, هیچ کـس ـ و حد اقل هیچ بانـویى ـ به شفیعه محشر, حضرت معصـومه دخت مـوسـى بـن جعفر ـ سلام الله علیها ـ نمى رسد, که امام به حق ناطق, حضـرت جعفـر صادق(ع) در ایـن رابطه مـى فـرمایـد: ((تدخل بشفـاعتها شیعتنـاالجنه باجمعهم)):
((بـا شفـاعت او همه شیعیـان مـا وارد بهشت مـى شـوند.))

2 ـ عصمت

بـر اسـاس روایتـى که مـرحـوم سپهر در ((ناسخ)) از امام رضا(ع) روایت کـرده, لقب ((معصـومه)) را به حضـرت معصـومه, امام هشتـم اعطـا کـرده انـد. طبق ایـن روایت امـام رضـا(ع) فـرمود:
((من زار المعصومه بقـم کمـن زارنى)) ((هرکس حضرت معصومه را در قـم زیارت کند, همانند کسى است که مرا زیارت کرده باشد.)) ایـن روایت را مـرحـوم محلاتـى نیز به همیـن تعبیـر نقل کـــرده است.
با تـوجه به ایـن که عصمت به چهارده معصـوم(علیهم السلام) منحصر نیست, بلکه همه پیامبـران, امامـان و فـرشتگـان معصـوم هستنـد.
و علت اشتهار حضـرت رسـول اکـرم, فـاطمه زهـرا و امامـان(علیهم السلام) به ((چهارده معصوم)) آن است که آنها علاوه بر مصـونیت از گناهان صغیره و کبیره, از ((ترک اولـى)) نیز که منافات با عصمت ندارد, پاک و مبرا بودند.
مرحوم مقرم در کتابهاى ارزشمند:
((العباس)) و ((علـى الاکبـر)) دلائل عصمت حضرت ابـوالفضل و حضرت علـى اکبر(علیهماالسلام) را بر شمرده است. و مرحـوم نقـدى در کتاب ((زینب الکبـرى)) از عصمت حضـرت زینب ـ سلام الله علیهاـ سخـــن گفته است. و مولف ((کریمه اهلبیت)) شـواهد عصمت حضرت معصومه(س) را بازگو نموده است.
و با تـوجه به ایـن که حضرت معصـومه(س) نام شـریفشان ((فاطمه)) است و در حال حیات به ((معصـومه)) ملقب نبـودند, تعبیر امام(ع) دقیقا به معناى اثبـات عصمت است, زیـرا بـر اسـاس قاعده معروف:
((تعلیق حکـم به وصف مشعر بـر علیت است)) دلالت حـدیث شـریف بـر عصمت آن بزرگـوار بـى تـردیـد خـواهـد بـود.

 


3 ـ فداها ابوها

آیت الله سیـد نصـرالله مستنبط از کتـاب ((کشف اللـاءلـى)) نقل فرمـوده که روزى عده اى از شیعیان وارد مدینه شـدند و پرسشهایـى داشتند که مى خـواستند از محضر امام کاظم(ع) بپرسند. امام(ع) در سفر بـودنـد, پـرسشهاى خـود را نـوشته به دودمان امامت تقـدیـم نمـودند, چـون عزم سفر کردنـد بـراى پاسخ پرسشهاى خـود به منزل امام(ع) شرفیاب شدند, امام کاظم(ع) مراجعت نفرموده بـود و آنها امکان توقف نداشتند, از ایـن رو حضرت معصومه(س) پاسخ آن پرسشها را نـوشتند و به آنها تسلیـم نمـودنـد, آنها با مسرت فراوان از مدینه منـوره خارج شدند, در بیرون مدینه با امام کاظم(ع) مصادف شـدنـد و داستـان خـود را بـراى آن حضـرت شـرح دادند.
هنگامـى که امام(ع) پرسشهاى آنان و پاسخهاى حضرت معصـومه(س) را ملاحظه کردند, سه بار فرمودند:
((فداها ابـوها)) ((پدرش به قربانـش باد.)) باتـوجه به ایـن که حضرت معصـومه(س) به هنگام دستگیرى پـدر بزرگـوارش خردسال بـود, ایـن داستان از مقام بسیار والا و دانـش بسیار گستـرده آن حضـرت حکایت مى کند.
 

4 ـ بـارگـاه حضـرت معصـومه(س) تجلیگـاه حضـرت زهـرا(س)

بر اساس رویاى صادقه اى که مرحـوم آیت الله مرعشـى نجفـى(ره) از پدر بزرگـوارش مرحـوم حاج سیدمحمـود مرعشى (متـوفاى 1338 ه" .) نقل مـى کردند, قبر شریف حضرت معصـومه(س) جلـوه گاه قبر گـم شـده مادر بزرگـوارش حضرت صـدیقه طاهره ـ سلام الله علیهاـ مـى باشـد.
آن مرحوم در صدد بود که به هر وسیله اى که ممکـن باشد, محل دفـن حضـرت زهـرا ـ سلام الله علیهاـ را به دست آورد, به ایــن منظور ختـم مجربـى را آغاز مى کند و چهل شب آن را ادامه مـى دهد, تا در شب چهلـم به خـدمت حضـرت بـاقـر و یا حضـرت صـادق(علیهماالسلام) شـرفیـاب مـى شـود, امـام(ع) به ایشـان مـى فـرمـاید:
((علیک بکـریمه اهل البیت)) ((به دامـن کـریمه اهلبیت پنــــاه ببرید.)) عرض مى کند: بلـى مـن هـم این ختـم را براى ایـن منظور گرفته ام که قبر شریف بـى بـى را دقیقـا بـدانـم و به زیـارتـش بـروم.
امام(ع) فرمود: منظور مـن قبر شریف حضرت معصومه درقم مى باشد.)) سپس ادامه داد:
((براى مصالحـى خداوند اراده فرمـوده که محل دفـن حضرت فاطمه ـ سلام الله علیهاـ همـواره مخفى بماند و لذا قبر حضرت معصـومه را تجلیگاه قبرآن حضـرت قرار داده است. هر جلال و جبروتـى که بـراى قبر شریف حضرت زهرا مقـدر بـود خـداوند متعال همان جلال و جبروت را بـر قبـر مطهر حضـرت معصـومه(س) قرار داده است.))
 

5 ـ پیشگوئى امام صادق(ع)

امام جعفر صادق(ع) در ضمـن حدیث مشهورى که پیرامون قداست قم به گـروهـى از اهـالـى رى بیـان کـردنـد, فـرمـودند:
((تقبض فیها امراءه هى مـن ولدى, واسمها فاطمه بنت مـوسى, تدخل بشفاعتها شیعتنا الجنه باءجمعهم)) ((بانـویى از فرزندان مـن به نام ((فاطمه)) دختر مـوسى, در آنجا رحلت مى کند, که با شفاعت او همه شیعیان ما وارد بهشت مى شوند.)) راوى مى گوید: مـن ایـن حدیث را هنگامـى از امام صادق(ع) شنیـدم که حضرت مـوسـى بـن جعفر(ع) هنوز دیده به جهان نگشوده بود.
پیشگوئى امام صادق(ع) از ارتحال حضرت معصومه(س) در قـم پیـش از ولادت پدر بزرگـوارش بسیار حائز اهمیت است و از مقام بسیار شامخ آن حضرت حکایت مى کند.
 

6 ـ رمز قداست قم

در احادیث فراوانى از قداست قـم سخـن رفته, تصـویر آن در آسمان چهارم به رسـول اکـرم(ص) ارائه شـده است.
امیرمـومنان(ع) به اهالى قـم درود فرستاده و از جاى پاى جبرئیل در آن سخـن گفته و امام صادق(ع) قم را حرم اهلبیت معرفى کرده و خاک آن را پاک و پاکیزه تعبیر کرده است. امام کاظم(ع) قـم را عش آل محمد (آشیانه آل محمـد(ص)) نامیـده و یکـى از درهاى بهشت را از آن اهل قـم دانسته. امـام هادى(ع) اهل قـم را ((مغفـور لهم)) (آمـرزیـده) تعبیر کرده و امام حسن عسکـرى(ع) از حسـن نیت آنها تمجیـد کـرده و بـا تعبیـرات بلنـدى اهالـى قـم را ستـوده است.
اینها و دهها حـدیث دیگرى که در قداست و شرافت قم و اهل قـم از پیشوایان معصوم به ما رسیده, فضیلت و عظمت این سرزمیـن را براى همگان روشـن مـى سازنـد, جز این که باید دید راز و رمز ایـن همه شرافت و قداست چیست؟
حدیث فـوق که پیرامون ارتحال حضرت معصـومه(س) به عنوان پیشگوئى از امام صادق(ع) نقل شـد, از راز و رمز آن پـرده بـر مـى دارد و روشـن مـى سازد که ایـن همه فضیلت و شـرافت, از ریحانه پیامبـر, کـریمه اهلبیت, مهیـن بـانـوى اسلام, حضـرت معصـومه(س) ســرچشمه مـى گیرد, که در این سـرزمیـن دیـده از جهان فرو بسته, گردو خاک ایـن سـرزمیـن را تـوتیـاى دیـدگـان حـور و ملائک نمـــوده است.

 

 
7 ـ تنها خواهر امام هشتم

نجمه خاتـون همسـرگرامـى امام کاظم(ع) تنها دو فرزنـد در دامان خـود پـرورش داد و آنها عبـارتنـد از:
1 ـ خـورشیـد فـروزان امامت, حضـرت علـى بـن مـوسـى الـرضا(ع).
2 ـ مـاه تـابـان درج عصمت, حضـرت معصـومه(س).
محمد بـن جریر طبرى, دانشمند گرانمایه شیعه در قرن پنجـم هجرى, براین واقعیت تصریح نموده است.
مدت 25 سال تمام حضرت رضا(ع) تنها فرزند نجمه خاتـون بـود, پـس از یک ربع قـرن انتظار, سـرانجام ستاره اى تابـان از دامـن نجمه درخشید که هم سنگ امام هشتـم(ع) بود و امام(ع) توانست والاتریـن عواطف انبـاشته شـده در سـویـداى دلـش را بـر او نثـار کند.
بیـن حضرت معصـومه(س) و برادرش امام رضا(ع) عواطف سرشار و محبت زایـدالـوصفـى بـود که قلـم از تـرسیم آن عاجز است.
در یکى از معجزات امام کاظم(ع) که حضرت معصـومه نیز نقشى دارد, هنگامى که مرد نصرانـى مى پرسـد: ((شما که هستید؟)) مـى فرمایـد: ((انا المعصومه اخت الرضا)) ((مـن معصـومه, خـواهر امام رضا(ع) مى باشم.)) ایـن تعبیر از محبت سرشار آن حضرت به برادر بزرگوارش امام رضـا(ع) و از مبـاهات او به ایـن خـواهـر بـرادرى سـرچشمه مى گیرد.
 

8 ـ نامه دعوت

محبت و مودت ایـن خواهر و برادر در سطح بسیار بالا بود, به طورى که مفارقت امام هشتـم(ع) براى حضرت معصـومه(س) بسیار سخت بـود, جدائى حضرت معصومه(س) نیز براى امام هشتـم(ع) قابل تحمل نبـود. و لذا پـس از استقـرار امام هشتـم(ع) در مـرو, نامه اى خطـاب به حضرت معصومه(س) مرقوم فرموده, آن را تـوسط غلام مورد اعتمادى به مدینه ارسال نمود.
جـالب تـوجه است که حضـرت رضـا(ع) به غلام دستـور داد که در هیچ منزلى توقف نکند, تا آن مرقومه را در اندک زمان ممکـن به مدینه منوره برساند.
حضرت معصـومه(ع) نیز به مجرد دریافت دست خط بـرادر, رخت سفر بست و خود را مهیاى سفر نمود.
 

فضـائل و منـاقب و ویژگیهاى حضـرت معصـومه علیها السلام

از آنجا که معرفت و شناخت ائمه طاهرین و اولیاء دین مبیـن,همان شناخت فضائل و کمالات نفسانـى آن بزرگـواران است نه فقط آشنایـى اجمالـى بـا زنـدگینامه آنها, در اینجا بعد از بیان اجمالـى از زنـدگـى کریمه اهل بیت علیها السلام مـى پردازیـم به ذکر شمه اى از فضائل و مناقب آن حضرت:
 

شرافت خانوادگى

یکـى از عالیتـریـن فضائل آن حضـرت انتساب ایشان به بیت وحـى و رسالت و امامت است.
او ((بنت رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلـم)) و ((بنت ولى الله)) و ((اخت ولى الله)) و ((عمه ولـى الله)) است و ایـن امر خـود سـرچشمه سایر فضائل و کمالات معنـوى و روحانـى آن بزرگـوار مى باشد که زندگـى در جـوار امامان معصـومى همچـون ((مـوسـى بـن جعفر)) و ((على بـن موسى الرضا)) علیهما السلام و بهره مند بـودن از تعالیـم عالیه آن رهبران راه نـور و سعادت, خـود عامل اساسى در تعالى روح و تکامل درجات علمـى و عملـى آن حضـرت بـوده است. بنابرایـن مى تـوان آن حضرت را الگو و نمودارى از فضائل اهل بیت علیهم السلام دانست.
 

عبادت آن حضرت

بنـا به تصـریح آئه کـریمه قـرآن, هـدف از خلقت انسـان چیزى جز عبادت و بندگـى خداوند متعال نیست که: ((وما خلقت الجـن والانـس الا لیعبـدون)) (ذاریات, آیه 57) آنان که به ایـن هدف پـى بردند در راه رسیدن به عالیترین مرتبه آن که حصـول یقیـن و اطمینان و نفـس مطمئنه شدن است که: ((واعبد ربک حتى یاتیک الیقیـن))(حجر, آیه 99) سر از پا نمى شناسند و بهتریـن ساعات زندگى خود را زمان عبادت و راز و نیاز به درگاه ذات بى نیاز مى دانند و در خلـوت شب سر بر آستان دوست مى نهند و راز دل با محبـوب خـویـش مى گـویند و عاشقانه با او به گفتگو مى نشینند و به ایـن آرزو زنده اند که در حـال نماز و راز و نیاز به ملاقات حق بشتـابنـد و مخاطب حضـرتـش قـرار گیـرنـد که: ((یـا ایتها النفـس المطمئنه ارجعى الـى ربک راضیه مـرضیه)). (فجــر, آیه 28 - 27)
یکى از عالیتریـن نمونه هاى عبادت و بندگى خدا از خاندان ولایت و امـامت,کـریمه اهل بیت فـاطمه معصــومه علیها السلام است. او که عبادت و شب زنده دارى هفده روزه اش در واپسیـن روزهاى عمر شریفش, گوشه اى از یک عمر عبـودیت و خضوع و خشـوع آن زاده عبد صالح خدا در برابـر ذات پاک الهى است و ایـن بیت النور(بیت النـور, همان حجره اى است که آن حضرت در مدت اقامت هفده روزه اش در منزل مـوسى بـن الخزرج, در آنجا مشغول عبادت بود که هم اکنون هم ایـن حجره در میـدان میر, خیابان چهارمردان و در کنار مـدرسه ستیه برقرار است و مـورد تـوجه دوستـداران اهل بیت علیهم السلام مـى باشـد) و معبـد و محراب به یادگار مانده آن صفیه الله است که - از برکات راز و نیـازهـاى شبـانه آن بضعه مـوسـى علیه السلام - تـا دامنه قیامت هدایتگر و الهام بخـش بندگان عاشق عبادت و ولایت مى باشد و چه خوش سروده اند اهل ذوق که:
 
این جایگاه که آنـــقدر منـــور است
ایـن سجـده گاه دختر موسى بن جعفر است
 
و بـر سـر در آن مکـان مقـدس ایـن دو بیت به چشـم مـى خـورد که:
 
شــده بنیــاد ایــن کـــاخ منـــور
به پـــاس دختــر موســـى بن جعفــر
عبــادتگــاه معصـــومه اســت اینجا
کـــز اینــجا قــم شرافت یافت دیگر
 
عالمه و محدثه اهل بیت علیهم السلام
در فرهنگ اسلامى محدثان راستیـن همـواره از حرمت و منزلت ویژه اى بـرخـوردار بـوده انـد; محـدثـان و راویـان در حفظ و حــراست از گنچینه هاى معارف و ارزشهاى دینـى و ذخایر گرانمایه مکتب تشیع و رشد و تعالى فرهنگ غنى اسلامى نقـش اول را داشته اندو حامل ودایع و امانتهاى گـرانقـدر الهى و رازدار اسـرار آل رسول بـوده انـد.
یکـى از والاتـریـن عناوینـى که نشان دهنده بلنـدى مرتبه علـم و آشنایـى کریمه اهل بیت علیهم السلام با معارف بلنـد اسلام و مکتب حیاتبخـش تشیع است; محدثه بـودن آن حضرت مى باشد که بزرگان علـم حـدیث بـدون هیچ درنگـى احادیث و روایات رسیـده از آن حضـرت را قبـول و به آن استناد مى نمایند چرا که حضرتـش جز از افراد مورد وثـوق و اطمینان حدیث نقل نمى کند و ما درجاى خود, نمونه هایى از این روایات را ذکر خواهیم کرد.
 

او معصومه است

گرچه مقام عصمت از گناه و مصون بـودن از لغزشها ((در عیـن قدرت بـر خطـا)) مقامـى است خـاص انبیاء عظام و اوصیاء آنان به ویژه چهارده معصـوم پاک شیعه (علیهم السلام); ولى بـودند کسانى که به دلیل طاعت و بنـدگـى مخلصانه پروردگار و اطاعت و پیروى کامل از رهروان راه پاکـى و وارستگـى به درجه اى از تقـوى و طهارت روحـى رسیدند که از معاصى و رذایل اخلاقى دور مانده و دامـن روح و جان خویش را از ناپاکى ها زدودند.
فـاطمه معصـومه(علیها السلام) که خـود پـرورش یــافته مکتب ائمه طاهریـن علیهم السلام و یادگار صاحبان آیه تطهیر است, نمونه عالیى از طهارت و پـاکـى است به حـدى که خـاص و عام او را به عنـــوان معصـومه لقب داده انـد, چنـانچه حضـرت رضـا علیه السلام فـرمـود:
من زار المعصومه بقـم کمـن زارنى.(ناسخ التـواریخ, ج 7, ص 337)
یعنى: کسى که ((فاطمه معصومه)) را در قـم زیارت کند مثل آن است که مرا زیارت کرده باشـد. و در یکـى از فرازهاى زیارت دوم حضرت آمـده است که: السلام علیک ایتها الطاهره الحمیده البره الرشیده التقیه النقیه. (انوار المشعشعیـن,نـوشته شیخ محمد علـى قمـى,ص 211) ((سلام بر تـو اى پاکیزه و ستایـش شده, نیکـوکردار و هدایت شده,پرهیزگار وارسته)).
 

کریمه اهل بیت علیهم السلام

انسان در اثر عبادت و بندگـى خـداوند متعال مـى تـواند به جایـى بــرسـد که مظهر اراده حق و واسطه فیض الهى گـردد; ایـن ثمــره عبـودیت و اطاعت کامل از ذات اقدس الهى است چنانچه خود در حدیث قدسى مى فرماید:یابـن آدم انا اقول للشىء:کـن فیکون, اطعنى فیما امرتک اجعلک تقـول للشىء: کـن فیکـون.(مستدرک الـوسائل, ج 2, ص 298) یعنى: ((فرزند آدم ... مرا اطاعت کـن تا تو را چنان نمایم که (به عنـایت مـن) هـر آنچه را اراده کنـى همـان شـود)).
امام صادق علیه السلام هـم مـى فـرمایـد: العبـودیه جـوهره کنهها الـربـوبیه. (مصباح الشـریعه, باب 100, (نقل از میزان الحکمه))
یعنى: بندگى خداوند گـوهرى است که نهایت و باطـن آن فرمانروایى بر موجودات است.
اولیاء خداوند متعال که در راه بندگـى و اطاعت گـوى سبقت را از دیگران ربـوده و ایـن راه را خالصانه پیمـوده اند هـم در زندگـى پربرکت خویـش و هـم بعد از آن, منشا کرامات و عنایاتى بـوده اند که آثار یک عمر اخلاص و وارستگـى آنها است. و از دیر زمان آستان قـدس فاطمـى منشا هزاران کـرامت و عنایت ربانـى بـوده است و چه قلبهاى نـاامیـدى که سـرشـار از امیـد به فضل و کـرم الهى و چه دستهاى تهى که سرشار از رحمت ربـوبـى و چه انسانهایـى بریده از همه جا و ناامید از همه کـس که با دلـى شاد و روحـى پیـوسته به ابـدیت از درگاه پـرفیض و کرم ایـن کـریمه اهل بیت علیهم السلام برگشته و براى خود زندگیى براساس ایمانى مستحکـم به ولاى اولیاء حق, بنا نهادند.
اینها همه, نشانه بزرگـى عظمت روح آن بنده شایسته و پیـوسته به منبع فیض و کرم بى پایان خداى فیاض و کریـم است. (نمونه هایى از کـرامـات آن بزرگـوار به زودى ذکـر خـواهـد شد.)

مقام شفاعت آن حضرت

شکـى نیست که داشتـن حق شفـاعت و رسیـدن به ایـن مقـام عظیــم, شایستگـى لازم را مى طلبد چرا که خداوند شفاعت کسانى را مـى پذیرد که ماذون و مجاز از طـرف او باشنـد ((مـن ذاالذى یشفع عنـده الا باذنه)).(بقره, آیه 256) یعنـى: ((کیست که نزد او شفاعت کند جز به فـرمان او)) و ایـن اذن به کسانـى داده مـى شـود که به مرتبه عالى از قرب الهى و بندگـى خالصانه پروردگار رسیده باشند که در راس آنها انبیاء و ائمه معصـومیـن علیهم السلام هستنـد و بعد از آنها ایـن بندگان خالص حق و اولیاء مقـرب درگاه خـداینـد که هر کدام در حد مقام و درجه معنوى خـویـش شفاعت دارند ((از علماء و شهداء و فـرزنـدان شـایسته امـامـان معصوم علیهم السلام)).
از جمله کسانى که به شفیعه بودنـش در روایات و آثار دینى تصریح شـده است, فـاطمه معصـومه علیها السلام است:
امام صادق علیه السلام مـى فرمایـد: تـدخل بشفاعتها شیعتـى الجنه باجمعهم.(سفینه البحار, ج 2, ص 376) یعنـى: به شفاعت او (فاطمه معصـومه) همه شیعیـانـم وارد بهشت خـواهنـد شـد.
و در زیارت آن حضرت به ((دستـور امام معصـوم علیه السلام)) گفته مى شود که: یا فاطمه اشفعى لى فى الجنه. و ایـن خـود نشان دهنده شـان و مقـام بسیار عظیـم آن شفیعه روز جزا است چنانچه در فـراز دیگرى از زیارت مخصـوص آمده است که: فان لک عندالله " شانا مـن الشان".(بحار, ج 102, ص 266) یعنى ایـن که ما از تـو طلب شفاعت مى نماییم به خاطر ایـن است که تو در محضر الهى شان و منزلت وصف ناپذیـر دارى, که بـر خاک نشینان ایـن عالـم قابل تصـور نیست و تنها خـدا و پیـامبـر و اوصیـاء طـاهـرینـش بـر آن واقفند.
 
برگرفته شده از مجله کوثر ش 33

 http://www.shareh.com/persian/masomah/c.htm

**ویژگیهاى حضرت معصومه(سلام الله علیها)



زندگی یعنی:  بخند هر چند که  غمگینی.ببخش هرچند که  مسکینی .  فراموش کن هرچندکه دلگیری . آری اینگونه

***نسیم معرفت***


دِلَم گِرِفتِه... تُو بَایَد کِنَارِ مَن بَاشِی
دِلَم عَجِیب هَوَس کَردِه یَارِ مَن بَاشِی

چِقَدر جَای تُو خَالِیست دَر حَوِالِیِ مَن
قَرار بُود هَمِیشِه قَرَارِ مَن بَاشِی

قَرَار بُود بِتَابِی بِه دَشتِ زِندِگِی اَم
وَ مَاهِ رُوشَنِ شَب هَایِ تَارِ مَن بَاشِی

پُر اَز سُکُوتِ زِمِستَانِ حَسرَتَم... بَایَد
بِیَایِی اَز دِلِ سَرمَا... بَهَارِ مَن بَاشِی

دِلَم بَرَای تُو تَنگ اَست... بِی قَرَارِ تُواَم
دِلَم گِرِفتِه... تُو بَایَد کِنَارِ مَن بَاشِی

شعر از حجت الاسلام مُحَمَّدِعَابِدِینِی

 



<      1   2   3   4   5   >>   >
.: Weblog Themes By Pichak :.



بازدید امروز: 230
بازدید دیروز: 74
کل بازدیدها: 246264

تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک

  • خرید رپورتاژ آگهی دائمی | خرید رپرتاژ آگهی
  •