سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گیلان نشاط
 

محل درج آگهی و تبلیغات
 
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 95/5/20 توسط امین
زندگی یعنی:  بخند هر چند که  غمگینی.ببخش هرچند که  مسکینی .  فراموش کن هرچندکه دلگیری . آری اینگونه

***نسیم معرفت***

 

عبادت مردم بر سه قسم است :

** حضرت علی (ع) فرمود :  إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ رَغْبَةً فَتِلْکَ عِبادَةُ التُّجارِ، وَ إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ رَهْبَةً فَتِلْکَ عِبادَةُ الْعَبْیدِ، وَ إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ شُکْراً فَتِلْکَ عِبادَةٌ الْأحْرارِ، وَ هِیَ أفْضَلُ الْعِبادَةِ . یعنی قومی و مردمی به شوقِ بهشت ، خدا را پرستیدند و پرستش می کنند  که این نوع عبادت ، عبادت تُجّار و بازرگانان است ( این نوع عبادت در واقع عبادتِ معامله ای و تجاری  است و اگر بهشتی در کار نباشد ، عبادت نمی کردند) و عدّه ای هم از روی ترس ( از عذاب و کیفر الهی) خدا را پرستیدند و پرستش می نمایند  که این نوع عبادت همانند عبادت غلامان و بردگان است ( اگر کیفر و عذابی در کار نباشد خدا را پرستش نمی کنند) و به راستی مردمی هم از روی شکر و سپاس قلبی خدا را پرستیدند و می پرستند که این نوع بندگی و عبادت  در حقیقت  عبادت اَحرار و آزادگان است و آن از برترین نوعِ عبادت و بندگی می باشد( عبادت اَحرار ، عبادتی است که فرضا بهشت و جهنمی هم اگر در کار نباشد ، خدا را عبادت و پرستش و بندگی می کردند ) . [ نهج البلاغه فیض الأسلام حکمت 229 . بحارالأنوار، ج 75، ص 117، ح 5. ]  
تذکر :  در کتاب شریف « تُحَفُ العُقُول ص 250  با تصحیح مرحوم استاد علی اکبر غفاری با ترجمه مرحوم آیت الله محمد باقر کوه کَمَره ای این حدیث  در بخش سخنان  امام حسین (ع) ذکر شده است  .




 

 زندگی یعنی:  بخند هر چند که  غمگینی.ببخش هرچند که  مسکینی .  فراموش کن هرچندکه دلگیری . آری اینگونه

***نسیم معرفت***

 

بدهکاری های دیگران را که توانایی ندارند به عُهده بگیرید


**  حضرت علی(ع)  فرمود :   ثَابِرُوا عَلىَ اقْتِناءِ الْمَکَارِمِ وَ تَحَمَّلُوا أَعْباءَ الْمَغارِمِ تَحْرِزُوا قَصَباتِ الْمَغانِمِ  . در راهِ کسبِ مکارمِ اخلاق پُشتکاری و پایداری بورزید  و فشارها و بارها و سختی های وام و بدهکاریِ(دیگران را که توانایی و مُکنت ندارند ) مُتحمِّل شوید و بر دوش بگیرید .    (و آنها را از نگرانی ها و فشارهای وام و دَین و قرض خلاصی دهید )، تا نَى‏ هاى غنیمت ها و جائزه  را بدست آورید و احراز کنید .«یعنی نزد خدواند از پاداش نیکو برخوردار گردید»  [ قَصَبات الْمَغانِمِ :  نشانه‏ هائى بوده از نَی  که در مسابقه  اسب دوانى آن را نصب می کردند و هر که زودتر به آن می رسید مدال و جایزه  را می گرفت]( غُرَرُ الحِکَم، ح4712؛ میزان الحکمه: ج3، ص480  - عُیونُ الحِکَم و المَواعِظ  حکمت 4280 )
 

***  ثَابَرَ ، یُثابِرُ مُثابَرَةََ ، ثِباراََ  عَلَی الأَمرِ :   پُشت کار داشت - استقامت بخرج داد- پایداری کرد - مقاومت نمود


اقْتِناءِ :جمع کردن - بدست آوردن


اقْتَنَى : اقْتِنَاءً [ قنو ] المالَ : مال گرد آورد و براى خود نگهداشت .


أَعْباءَ  : جمع عِبء  یعنی سنگینی - بار - وزن-  لنگه بار- همتا


الْمَغارِمِ : جمع مَغرَم یعنی غرامت- تاوان- - جریمه- بدهی - دَین - قرض - وام


تَحْرِزُوا :  بدست آورید - جمع کنید


قَصَبات  جمع قَصَبَة  :  قَصَبات یعنی  آبادی بزرگ که از چند دِه و دِهکده تشکیل شده باشد.  قَصَبَه  یعنی دهستان-  آبادی - شهر یا شهر بزرگ منطقه- شهرستان - روستا یا مرکز روستا- چاه تازه حفر شده - یک گیس بافته - واحد طول-  قَصَبات  نام مناطقی در ایران است .  قَصَبَه دهی است  در  یَمامَه . (مَنتَهَی الأِرَب ). این ده به روزگار مسیلمه در صلح خالد درنیامد. (معجم البلدان ). 


الْمَغانِمِ جمع مَغنَم یعنی غنیمت- عائدی - سود - فائده - منفعت


تَحْرِزُوا :  بدست آورید - جمع کنید


*** ترجمه و بررسی کلمات و مفردات حدیثِ فوق : توسط استاد سیداصغرسعادت میرقدیم

 


**حضرت آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

 



**  زُلال حدیث ( احادیث چهارده معصوم«علیهم الاسلام»سایت حکیم عسکری لشت نشایی نشایی)کلیک کنید


***************************************************************

***  ترجمه غرر الحکم و درر الکلم، جلد سوم

***  عیون الحکم و المواعظ

 



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 95/5/20 توسط امین

زندگی یعنی:  بخند هر چند که  غمگینی.ببخش هرچند که  مسکینی .  فراموش کن هرچندکه دلگیری . آری اینگونه

***نسیم معرفت***

 

فلسفه کراوات زدن چیست ؟!!!

 

شباهت بسیار زیاد "کروات" با علامت صلیب مسیحیان، این سوال را به وجود می آورد که آیا ارتباطی هم بین کروات و صلیب وجود دارد؟ و اصلا فلسفه ی کروات زدن چیست؟

از آنچه که در کتب تاریخی و مذهبی نوشته شده است بر می آید که در حقیقت کروات همان صلیب است که اینک به عنوان یکی از ارکان پوشش رسمی برای مردان (بالاخص خارج از ایران) به حساب می آید. ریشه ی زدنِ کروات به جنگهای صلیبی باز می گردد، به این صورت که در این جنگها مسیحیان به هنگام جنگ با مسلمانان، صلیبی را به خود آویزان و نصب می کردند و پس از فتح سرزمینهای اسلامی، از این صلیب ها به عنوان نماد پیروزی خود یاد می کردند (1). بعد از این جنگها، بدلیل نقش زیبایی که این علامات بر روی پیراهن جنگجویان مسیحی داشت، کم کم بصورت یک پوشش رسمی برای کل مسیحیان درآمد. سپس سران کشورهای غربی که مسیحی بودند _ و با تشویق های پاپ زمان خود _ همگی از این علامت با آویزان کردن از یقه ی خود استفاده کردند و آنرا به عنوان یک نماد رسمی در آوردند.

بعده ها این علامت بصورت "کروات" امروزی درآمد که بدلیل نفوذ گسترده ی غرب بر جهان، و نیز زیبایی ظاهری که داشت، دیگر به عنوان یک پوشش رسمی برای مردان سراسر دنیا و حتی کشورهای اسلامی مبدل گشت. در ایران نیز تا قبل از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، علی رغم اینکه مردم همگی مسلمان بودند، از این پوشش استفاده می کردند و علت این کار نیز دستور رژیم دست نشانده ی غرب در ایران ـ یعنی رژِیم منفور پهلوی ـ در شناخت کروات به عنوان یک پوشش رسمی بود که در همه جا افراد را ملزم به استفاده از آن می کرد. پس از انقلاب، با تاثیری که اسلام بر شیوه ی زندگی مردم گذاشت، این نوع پوشش نیز از میان رفت و اکنون کمتر کسی را می توان یافت که با زدنِ کروات، در اجتماع حضور پیدا کند. اما هنوز هم تعداد معدودی هستند که در مراسم های عروسی و یا مهمانی های رسمی خود، از این علامت مسیحیان استفاده می کنند که به نظر می رسد، بدلیل اطلاع رسانی ضعیف در مورد این قضیه است و اگر مسلمانها از تاریخچه ی استفاده از آن آگاهی یابند، و به تاریخچه ی کهن سرزمین و مذهب اسلامی خود نگاه کنند، هرگز از آن استفاده نخواهند کرد.

پی نوشت:

1_ جنگهای صلیبی از بزرگترین رویدادهای تاریخ عمومی اسلام و نیز از بزرگترین رویدادهای تاریخ جهان به شمار می رود. زیرا غرب مسیحی بود که در اصل با راهنمایی پاپ و با هدف استیلا بر اماکن مقدس مسیحیان در فلسطین و به ویژه شهر قدس و مقبره حضرت مسیح در بیت لحم نزدیک قدس به اندیشه ی جنگهای صلیبی افتاد. این جریان در پایان قرن 5 ه.ق/ 11 م شروع شد و تا قرن 9 ه.ق/ 15 م به شدت ادامه یافت. یکی از این جنگها جنگ بر سر استرداد اندلس بود:

جگ بر سر استرداد اندلس:

در آن زمان بدنبال از هم پاشیدن حکومت امویان اندلس در سال 1031 م و تقسیم اندلس اسلامی به دولتهای کوچک مخاصمی که ملوک الطوایف خوانده می شدند، کشاکش میان اسلام و مسیحیت در شبه جزیره ایبری(اندلس) به نیرویی تبدیل شد که به «جنگ استرداد» شهرت یافت و مراد از آن، باز پس گرفتن بقیه سرزمینهای اندلس از مسلمانان بود. این جنگها که به دست فرنادوی اول، پادشاه لئون و قشتاله در سال 1057 م آغاز گردید، خود به صورت اساس سیاست کشورهای مجاور اندلس درآمد و سپس، هنگامیکه آلفونسوی هشتم، پادشاه لئون و قشتاله در 6 مه 1085 م بر پادشاهی طلیطله چیره شد و پایتخت کهن گت ها را دوباره فتح کرد و پایتخت خود قرار داد، آن سیاست در زمینه ی استراتژی و تاکتیک شکل واقعیتی روشن و آشکار به خود گرفت. سعی مسیحیان غرب آن بود که به رهبری کشورهای نصرانی اسپانیا، جنگی عمومی و در قالبی مذهبی علیه اندلس اسلامی به پا کنند.

جنگجویان در اثنای این پیکارها، علامت صلیب به سینه و پشت و یا بر زره های خود نصب کردند، سپس نیروهای نظامیِ کسانی که آن نشان را بر خود داشتند، «صلیبی» یا به اسپانیایی (cruzada) نام گرفت و نام جنگهای صلیبی در زبانهای مختلف اروپایی از همین جا سرچشمه گرفته است. در همان وقت نرمانها توانستند صقیله را از چنگ مسلمانان بدر آوردند(1061 _ 1091 م) و سپس هیجان دینی شدیدی غرب اروپا را فرا گرفت. آنچه موجب اوج گرفتن این عواطف می شد، آن بود که طی دو سده ی دهم و یازدهم میلادی، ساکنان غرب اروپا تقریبا دو برابر شدند و برای فراخی جا و کشاورزی به زمینهای تازه ای نیازمند گردیدند. این شرایط فرصت مناسبی بود که پاپ اوربن دوم غنیمت شمارد و اروپائیان را به جنگ دینی تمام عیاری علیه سرزمینهای اسلام، به ویژه شام و فلسطین دعوت کند تا همه ی مقدسات مسیحی، سرزمینی را که عیسی بن مریم(ع) در آن زیسته و مردم را به آیین خویش خوانده بود، به آنان بازگرداند.

http://www.generaleshop.com/forum/showthread.php?tid=11710

 

 

س 1378: پوشیدن کروات چه حکمى دارد؟

 

ج: به طور کلى پوشیدن کروات و دیگر لباسهایى که پوشش و لباس غیر مسلمانان محسوب مى‏شوند بطوریکه پوشیدن آنها منجر به ترویج فرهنگ منحطّ غربى شود جایز نیست.[1]

 

 





نوشته شده در تاریخ سه شنبه 95/5/19 توسط امین
زندگی یعنی:  بخند هر چند که  غمگینی.ببخش هرچند که  مسکینی .  فراموش کن هرچندکه دلگیری . آری اینگونه
خلاصه پرسش

صیغه و شرایط صحت نذر چیست؟ آیا نذر غیر بالغ صحیح است یا خیر؟

پرسش

برای انعقاد نذر صحیح چه باید بگوییم؟ آیا نذر ما در زمان قبل از بلوغ صحیح بود؟

پاسخ اجمالی

تعریف نذر
 
نذر آن است که انسان متعهد شود برای خدا کاری از کارهای خیر را انجام دهد، یا کاری را که ترکش نیکو است، ترک نماید.[1]
اقسام نذر
نذر بر دو نوع است:
1. نذر مشروط؛ نذر مشروط یا «نذر شکر» است مانند این‌که انسان می‌گوید: «اگر مریض من شفا یافت بر عهده من است برای خدا فلان کار را انجام دهم».
یا «نذر زجر» است مانند این‌که می‌گوید: «اگر مرتکب فلان کار بد شدم بر عهده من باشد برای خدا فلان کار خیر را انجام دهم».
2. نذر مطلق؛ آن است که انسان بدون هیچ قید و شرطی بگوید نذر می‌کنم برای خدا، - یا برای خدا است - بر عهده من باشد فلان کار خیر را انجام دهم یا فلان کار شر را ترک کنم.[2]
ارکان نذر
ارکان نذر سه چیز است؛ 1. ناذر (نذر کننده)، 2. صیغه نذر، 3. متعلق نذر (ملتزم به).[3] یعنی برای این‌که نذری منعقد شود باید نذر کننده‌ای باشد که شرایط نذر کردن را داشته باشد، همچنین صیغه نذر جاری شود، و نذر به انجام یا ترک کاری تعلق بگیرد که شرایط آن بیان خواهد شد.
شرایط ناذر (نذر کننده)
1. بلوغ 2. عقل 3. اختیار 4. قصد 5. انتفاء حجر در متعلق نذر.[4] برخی از فقها، اسلام و حریت[5] را نیز از شرایط نذر کننده قرار داده‌اند.[6]
بنابراین، نذر بچه اگر چه ممیز باشد و به ده سال رسیده باشد، همچنین نذر دیوانه حتی اگر دیوانه ادواری باشد در زمان دیوانگیش و نذر انسان مست و یا عصبانی به گونه‌ای که قصد از او زایل شود، همچنین نذر سفیه و محجور در امور مالی منعقد نمی‌شود و صحیح نیست. البته نذر محجور در آن مالی که حق طلبکارها به آن تعلق گرفته منعقد نمی‌شود، ولی در اموال دیگر، صحیح است.[7]
همچنین نذر عبد و کافر منعقد نمی‌شود، مگر این‌که در عبد، قبل از واقع شدن نذر، مولا اجازه بدهد یا عبد، قبل از انحلال عقد نذر توسط مولا، آزاد شود و همچنین اگر کافر، مسلمان شود مستحب است به نذرش وفا کند.[8]
صیغه نذر
صیغ? نذر این چنین است: «للّه علیّ هکذا»، و منظور از هکذا آن است که: «آنچه را مى‌خواهد که نذر کند بعد از «للّه علیّ» بگوید.[9] مثلاً بگوید: «ان شفى اللّه مریضى فللّه على صوم یوم»؛ یعنى اگر خداوند مریض مرا شفا بدهد یک روز، روزه بر گردن و عهده من باشد.[10]
گفتنی است؛ لازم نیست صیغه نذر به عربى خوانده شود، بلکه به فارسی هم کفایت می‌کند، پس اگر گفته شود: «چنانچه مریض من خوب شود، براى خدا بر من است که ده تومان به فقیر بدهم یا یک روز روزه بگیرم»، نذر، صحیح است. البته باید «براى خدا»[11] به زبان گفته شود و قصد آن در دل کافى نیست.
[12]، [13]

مُتعلَّق نذر یا «ملتزم به» و شرایط آن
 
مراد از «مُتعلَّق نذر» یا «مَنذُور بِه» یا «مُلتَزَم بِه»، آن چیزی است که نذر کننده متعهد می‌شود آن‌را برای خدا انجام دهد یا ترک نماید.

شرایط متعلق نذر
 
1. مُتعلَّق نذر یا باید از چیزهای باشد که نیاز به قصد قربت داشته باشد؛ یعنی واجب یا مستحب باشد. و یا امر مباحی[14] باشد که دارای رجحان و برتری در دین یا دنیا باشد. بنابر این، امر حرام یا حتی مکروه نمی‌تواند متعلق نذر قرار گیرد.[15]
2. مقصود و مورد اراده باشد.
3. تحت قدرت نذر کننده باشد؛ یعنی متعلق نذر به گونه‌ای باشد که بر حسب عادت و معمول، نذر کننده بتواند هنگام رسیدن وقتش آن‌را انجام دهد، هر چند اگر زمان انعقاد نذر قدرت بر انجامش نداشته باشد.[16]
پس در مورد سؤال مطرح شده باید گفت: «نذر در زمان قبل از بلوغ منعقد نمی‌شود و صحیح نیست؛ چون یکی از شرایط  صحت و انعقاد نذر، بالغ بودن نذر کننده است»
 

[1]. مکارم شیرازی، ناصر، رسالة توضیح المسائل، ص 445، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب(ع)، قم، چاپ دوم، 1424ق.
[2]. همان.
[3] . حلّى، علامه، حسن بن یوسف بن مطهر اسدى‌، إرشاد الأذهان إلى أحکام الإیمان، محقق و مصحح: فارس حسون‌، ج 2، ص 90،‌ دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ اول، 1410 ق.
[4]. امام خمینی، تحریر الوسیلة، ج 2، ص 117، مؤسسه مطبوعات دار العلم، قم، چاپ اول، بی‌تا؛ گلپایگانى، صافی، لطف الله‌، هدایة العباد، ج 2، ص 247،‌ دار القرآن الکریم‌، قم، چاپ اول، 1416 ق‌؛  خراسانى، وحید، حسین،‌ منهاج الصالحین، ج 3، ص 361،‌ مدرسه امام باقر(ع)، قم، چاپ پنجم، 1428 ق.
[5]. برده و کنیز نباشد.
[6]. عاملى، شهید ثانى، زین الدین بن على، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، شارح: کلانتر، سید محمد، ج 3، ص 35، کتابفروشى داورى‌، قم، چاپ اول، 1410 ق.‌
[7]. تحریر الوسیلة، همان؛ هدایة العباد، همان‌؛ خراسانى، وحید، حسین،‌ منهاج الصالحین، همان.
[8]. الروضة البهیة، ج 3، ص 35 – 36.
[9]. بهبهانی کرمانشاهی، آقا محمد علی، مقامع الفضل، ج 1، ص 346، مؤسسه علامه مجدد وحید بهبهانی، قم، چاپ اول، 1421ق.
[10]. اصفهانی (مجلسی اول)، محمد تقی، یک دوره فقه کامل فارسی، ص 172، مؤسسه و انتشارات فراهانی، تهران، چاپ اول، 1400ق.
[11]. یا هر لفظی که در زبان‌های غیر فارسی معنای «لله» را برساند.
[12]. فاضل لنکرانى، محمد‌، رساله توضیح المسائل‌، ص 483، قم، چاپ صد و چهاردهم، 1426 ق.
[14]. البته برخی از این مباحات به جهت برتری که دارند مستحب شمرده می‌شوند اما نیاز به قصد قربت ندارند؛ مانند خوردن آب برای رفع عطش جهت انجام نماز.
[15]. الروضة البهیة، ج ‌3، ص 41 - 43‌.
[16]. إرشاد الأذهان إلى أحکام الإیمان، ج 2، ص 90.
پرسش های مرتبط


نوشته شده در تاریخ سه شنبه 95/5/19 توسط امین

زندگی یعنی:  بخند هر چند که  غمگینی.ببخش هرچند که  مسکینی .  فراموش کن هرچندکه دلگیری . آری اینگونه

***نسیم معرفت***

*** عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ (سَلامُ اللهِ عَلَیهَا ) قالَتْ: قالَ رَسُولُ اللّهِ(صلى الله علیه وآله وسلم): مَنْ تَخَتَّمَ بِالْعَقیقِ لَمْ یَزَلْ یَرَى خَیْرًا. حضرت فاطمه (سلام الله علیها) از رسول خدا  ((صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) )  نقل کرد که آن حضرت فرمود : کسى که انگشتر عقیق به دست کند، همیشه خیر مى بیند. (وسائل الشیعه, ج 3 , ابواب احکام الملابس,باب52 حدیث2 )


*** قَالَ الأِمامُ الرِّضَا (عَلَیهِ السَّلامُ) : اَلعَقیقُ یَنْفِی الفَقرَ . امام رضا (عَلَیهِ السَّلامُ) فرمود: عقیق، فقر را از بین می برد  «الکافی، ج 6، ص 470»



<      1   2   3   4   5   >>   >
.: Weblog Themes By Pichak :.



بازدید امروز: 249
بازدید دیروز: 74
کل بازدیدها: 246283

تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک

  • خرید رپورتاژ آگهی دائمی | خرید رپرتاژ آگهی
  •