سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گیلان نشاط
 

محل درج آگهی و تبلیغات
 

نتیجه تصویری برای من عرف نفسه فقد عرف ربه

***نسیم معرفت***

 

اََعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ وَ مِن هَمَزاتِ الشَّیاطینِ


وَ قالَ اللُه تَبارَکَ وَ تَعالَی : ... وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّیاطینِ

اَقُولُ تَنبیهاََ وَ أِخطاراََ

مَن دَلَجَتهُ وَ شَغَلتهُ اللَّغوِیّاتُ وَ اللَّهوِیّاتُ وَ النَّفسانِیَّاتُُ حَضَرَتهُ هَمَزاتُ الشَّیاطِینِ وَ زادَت عَلَیهِ تَسوِیلاتُ الشَّیطانِیَّةِ وَ اشتُبِهَت عَلَیهِ الحَقِیقَةُ أَوِالحَقائِقُ  وَ نَسِیَ رَبّهُ  فَأَنساهُ اللهُ نَفسَهُ وَ کانَ مِنَ الخاسِرینَ وَ الفاسِقِینَ  وَ اعلَم اَنَّ حَقیقَةَ وُجُودِ الأِنسانِ وَ ما فِیها ، مِنَ الحَقائِقِ العُظمَی فِی عالَمِ الکَونِ وَ مَن نَسِیَ نَفسَهُ نَسِیَ رَبَّهُ  وَ قالَ اللهُ تَبارَکَ وَ تَعالَی :  وَ لا تَکُونُوا کَالَّذینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ ... وَ قالَ اللهُ تَبارَکَ وَ تَعالَی  : قُلْ إِنَّ الْخاسِرینَ الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلیهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَلا ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبینُ .   


** هُشدار و اخطار درباره سقوط از مقام انسانیت


پناه می برم به خدا از شیطان رانده شده و از وسوسه های شیطان ها .  و خداوند در سوره مؤمنون آیه 97 فرمود :  وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّیاطینِ  ... و بگو: پروردگارا از وسوسه های شیاطین به تو پناه می برم .

از باب هشدار و اخطار می گویم :

کسی که سرگرم لغویات و کارهای بیهوده و امور نفسانی شود وسوسه های شیطانی نزدش حاضر می گردد و تسویلات و تزیینات و آرایه های شیطانی بر او افزایش پیدا می کند و حقیقت و یا حقایق امور بر او مُشتبه می گردد   و پروردگارش را فراموش می کند و خداوند هم  او را از یادش می برد و او حقیقت و ارزش واقعی خود را فراموش می کند و از دست می دهد و در ردیف زیان کاران و فاسقان خواهد بود  و بدان که حقیقت وجود انسان و آنچه که در اوست یکی از حقایق بزرگ عالم آفرینش است و کسی که حقیقت و ارزش واقعی  وجود خویش را فراموش نماید خدا را فراموش کرده است  و خداوند تبارک و تعالی در سوره حَشر آیه 19 فرمودوَ لا تَکُونُوا کَالَّذینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ . ومانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا هم خود آنان را از یاد خودشان برد و ایشان همان فاسقانند و نیز در سوره زُمَر آیه 15 می فرماید : ... قُلْ إِنَّ الْخاسِرینَ الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلیهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَلا ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبینُ . بگو: زیانکاران واقعی آنانند که سرمایه وجود خویش و بستگانشان را در روز قیامت از دست داده اند! آگاه باشید زیان آشکار و بزرگ  همین است .

السید اصغر سعادت المیرقدیم اللاهیجی

20 فروردین 1396 .

 

** آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی





نوشته شده در تاریخ شنبه 96/1/12 توسط امین

نتیجه تصویری برای امام هادی

***نسیم معرفت***

امام علی بن محمد الهادی علیه السلام در نیمة ذی الحجه سال 212ق نزدیک شهر مدینه در روستای صریا، چشم به دنیا گشود و در ماه رجب سال 254ق در سرّ من رأی (سامرا) توسط معتز عباسی به شهادت رسید. ایشان پس از پدر بزرگوارش 33 سال امامت شیعیان را بر عهده داشتند.[1]

نام مادر آن حضرت سمانه مغربیه بود[2]؛ البته مدنب، حدیث و غزال هم گفته اند.[3]

لقب های آن حضرت را نقی، هادی، امین، طیب، ناصح، مرتضی و... ذکر کرده اند. کنیه اش ابوالحسن است و به ایشان ابوالحسن ثالث می گویند.[4]

امام هادی علیه السلام از آغاز امامت در مدینه حضور داشتند و در مدت اقامت در این شهر نقش بسیار مهمی در رهبری شیعیان ایفا کردند؛ به طوری که حکومت عباسی از موقعیت ممتاز امام احساس خطر کرده و حضور ایشان در مدینه را به صلاح ندانست، متوکل برای کنترل بیشتر امام علیه السلام تصمیم گرفت ایشان علیه السلام را از مدینه به سامرا منتقل کند. در سال 233 ق بنابه گزارش هایی که جاسوسان از فعالیت های امام علیه السلام داده بودند، متوکل به یحیی بن هرثمه مأموریت داد تا این انتقال را انجام دهد. با ورود یحیی بن هرثمه به مدینه، مردم که سخت مشتاق و شیفتة امام خود بودند، اعتراض خود را علنی کردند؛ به طوری که یحیی بن هرثمه اعلام کرد که کاری به امام علیه السلام ندارد و هیچ خطری امام علیه السلام را تهدید نمی کند. پس از مدتی به بهانه این که در منزل امام بر علیه حاکم عباسی سلاح جمع آوری می شود به خانه امام علیه السلام حمله بردند، ولی چیزی جز قرآن و ادعیه نیافتند. جالب اینکه خود یحیی بن هرثمه پس از بازگشت می گوید: «چیزی جز بزرگواری، ورع، زهد و شجاعت در او نیافتم».[5]

متوکل در ساعات اولیه ورود امام به سامرا به شکلی اهانت آمیز با امام برخورد کرد و نه تنها به استقبال حضرت نیامد، بلکه دستور داد ایشان را در محلی که مخصوص گداها بود و به «خان الصعالیک» شهرت داشت، وارد کنند. بعد از استقرار امام هادی علیه السلام در سامرا تمامی رفت و آمدها و ارتباطات امام تحت کنترل بود و به محض شنیدن اینکه امام علیه السلام از اموال و سلاح شیعیان نگهداری می کند، نظامیان شبانه به خانة امام علیه السلام هجوم می بردند؛ ولی چیزی به دست نمی آوردند.

در طول مدت حضور امام علیه السلام در سامرا هر روز بر عظمت و محبوبیت آن حضرت افزوده می گشت و همه ناخواسته در برابر امام علیه السلام متواضع و خاشع بودند و سخت محترمش می داشتند.[6] البته نفوذ امام منحصر به شیعیان نبود و شامل درباریان عباسی هم می شد. حتی اهل کتاب هم به امام علیه السلام احترام می گذاشتند.

متوکل وقتی در اقدامات خود علیه امام علیه السلام ناکام ماند، به نزدیکان خود اعلام کرد که در کار امام هادی علیه السلام درمانده شده است؛ از این رو به محدودیت و فشار اکتفا نکرد و تصمیم به کشتن امام علیه السلام گرفت و حتی اقداماتی هم انجام داد؛ اما پیش از آنکه موفق شود، خود به هلاکت رسید.[7]

برخی از اقدامات امام هادی علیه السلام

1. ایجاد آمادگی فکری شیعیان جهت ورود به عصر غیبت

فراهم کردن زمینة ورود شیعه به عصر غیبت، از اقدامات اساسی امامان شیعه علیه السلام بود، که همواره شیعیان را متوجه این امر می کردند. در این راستا امام هادی علیه السلام هم اقداماتی انجام داده اند:

الف) بیان روایات فراوان در مورد فرا رسیدن و نزدیک بودن عصر غیبت؛

ب) بشارت به ولادت حضرت حجت ومخفی بودن ولادت و هشدار این که مبادا مخفی بودن باعث تردید شما شیعیان گردد؛

ج) کم کردن تماس مستقیم شیعیان با حضرت؛ به طوری که در سامرا مسائل شیعیان از طریق نامه یا نمایندگان حضرت پاسخ داده می شد؛ تا از قبل برای شرایط و تکالیف عصر غیبت و ارتباط غیر مستقیم با امام آمادگی داشته باشند؛[8]

د) تأیید برخی از کتب فقهی و اصول روایی شیعه

و) ارجاع سؤالات شیعیان به وکلا و توجیه وکلا نسبت به پرسش های شیعیان؛ با توجه به انحرافات و شبهات آن روز.

2. مبارزه با انحرافات

غالیان کسانی بودند که بر مبنایی نادرست، امامان معصوم علیه السلام را تا مقام خدایی (نعوذبالله) بالا می بردند. امام هادی علیه السلام ـ همانند امامان قبلی ـ موضع خویش را در قبال آنان روشن می ساخت و آنان را از گروه شیعه نمی دانست و حتی در نامه های مختلف، غالیان را افرادی مشرک و کافر معرفی می فرمود و بیزاری خویش را از آنان به صورت آشکار اعلام می نمود.[9]

گروه دیگری از منحرفان، صوفیان بودند که معمولاً با کناره گیری از دنیا، به شکل ریاکارانه در مقابل امام هادی علیه السلام می ایستادند. امام هادی علیه السلام شیعیان را از نزدیک شدن و هم نشینی با آنان و ورود به جلسه هایشان به شدت برحذر می داشت و آنان را هم نشینان شیطان و نابود کنندة پایه های دین و پیروان این گروه را نادانان می دانست و کسانی را که به آنها گرایش پیدا می کردند، احمق معرفی می فرمود.[10]

3. تربیت نیرو و افراد شایسته

یکی از اقدامات و فعالیت های ائمه علیه السلام پرورش شاگردان و افراد شایسته بوده است. امام هادی علیه السلام نیز با توجه به پراکندگی شیعیان در مناطق مختلف و وجود شبهات و انحرافات، نیروهایی را که استعدادهای لازم را داشتند شناسایی کرده و آنان را جهت پیش برد اهداف اسلامی تربیت می فرمودند. این افراد افزون بر راویانی هستند که سخنان و روایات امام هادی علیه السلام را نقل می نمودند. برخی از این افراد همان کسانی هستند که وکالت آن حضرت را عهده دار بودند. برجسته ترین این افراد عبارتند از:

1. عبدالعظیم حسنی (ره)، که مرقد وی در شهر ری می باشد و از یاران امام عسکری علیه السلام بوده است.

2. حسن بن راشد، مشهور به ابوعلی و وکیل امام هادی علیه السلام بوده است.

3. عثمان بن سعید عمری، که از یازده سالگی در محضر امام هادی علیه السلام بود و بعدها یکی از نایبان خاص امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شده است.

4. تقویت سازمان وکالت

با توجه به لزوم ارتباط بین رهبری و پیروان و پراکندگی شیعیان در اقصی نقاط بلاد اسلامی و با وجود خفقان عباسی و لزوم حفظ شیعیان و از همه مهمتر با توجه به اینکه امام علیه السلام در حصر و تحت نظارت و کنترل بوده اند، خیلی از شیعیان در بلا تکلیفی به سر می بردند. به همین علت سازمان وکالت که به صورت مخفی شکل گرفته بود و از زمان امام صادق علیه السلام فعالیت خود را آغاز نمود، در دوران امام هادی علیه السلام نیاز به تمهیدات بیشتری داشت.

در زمان امام هادی علیه السلام شیعیان ایران، عراق، یمن ومصر ارتباط مستمر و خوبی با حضرت داشتند. وکلای امام علیه السلام علاوه بر جمع آوری خمس و ارسال آن به امام علیه السلام ، در مسائل کلامی و فقهی نیز نقش سازنده ای داشته اند و در جا انداختن امامت امام بعدی و ورود شیعه به عصر غیبت، تلاش خستگی ناپذیری از خود به نمایش گذاشتند. (البته گاهی افرادی از این وکلا دستخوش انحراف از خط امام علیه السلام شده و مورد تکذیب آن حضرت هم واقع می شدند. در این شرایط کسان دیگری جایگزین آنها می شدند.[11])

این شبکه ارتباطی چنان اهمیت داشت که متوکل را به فکر کنترل و نابودی آن انداخت و با تشکیل نیروهایی ویژه به دستگیری، شکنجه، حبس و شهادت برخی از وکلای امام علیه السلام در نقاط مختلف اقدام کرد؛ اما موفق نشد این شبکه گسترده را از میان بردارد.

5. تبیین مقام شامخ امامت از طریق زیارت غدیریه و زیارت جامعه

در زمان امام هادی علیه السلام اصل امامت باید معرفی می گردید؛ چون ائمه علیهم السلام و فضائل و جایگاه ایشان رو به فراموشی می رفت. امام هادی علیه السلام پدران و اجداد گرامی خود را با بیان زیارات معرفی می کردند. مجموعه این زیارات و ادعیه به عنوان یک دائرة المعارف شیعه به حساب می آید و در بردارنده دلایل بسیار استوار در حقانیت ائمه اطهار و اهل بیت علیهم السلام می باشد.

الف) زیارت جامعه کبیره

این زیارت از مشهورترین ، برترین و شناخته شده ترین زیارات ائمه علیهم السلام است. شیعیان نسبت به خواندن آن بخصوص روزهای جمعه توجه خاصی دارند. شیخ طوسی (ره) در التهذیب و شیخ صدوق (ره) در الفقیه آن نقل کرده اند. علامه مجلسی (ره) در مورد صحت سند آن ـ که به درجه قطع رسیده ـ می گوید: «این زیارت دارای بهترین سند، عمیق ترین مفهوم، فصیح ترین الفاظ، بلیغ ترین معناو عالی ترین شأن است.[12] امام هادی علیه السلام در این زیارت شاخصه ها و پایه های اصلی شیعه را بیان فرمودند.

ب) زیارت غدیریه

این زیارت به زیارت امیرالمؤمنین در عید غدیر خم معروف است. در سالی که معتصم امام علیه السلام را از مدینه به سامرا فراخواند، ایشان به زیارت امام علی علیه السلام در نجف اشرف رفته و این زیارت را قرائت کردند که در ضمن آن یکصد و پنجاه منقبت از مناقب امام علی علیه السلام بیان فرموده و از برخی مشکلات سیاسی و اجتماعی که ایشان را آزرده کرده بود، سخن گفتند.

این زیارت از زیباترین، اصیل ترین، بدیع ترین و پربارترین زیارت هاست. در زمانی این زیارت توسط امام هادی علیه السلام قرائت شد که امامت به فراموشی سپرده شده بود. امام هادی علیه السلام در ضمن زیارت با ترسیم مظلومیت امام علی علیه السلام و هشدار به مردم، آنان را از خواب غفلت بیدار می کند.

--------------------------------------------------------------------------------

*. کارشناس تاریخ و مهدویت

[1] . شیخ مفید، ارشاد، ص327.

[2] . همان، ص307.

[3] . حسینی، محمدرضا، تاریخ اهل البیت علیه السلام ، ص123.

[4] . مناقب آل ابی طالب علیه السلام ، ج4، ص401، به کوشش محمدحسین دانش آشتیانی و سید هاشم رسولی محلاتی.

[5] . ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص359.

[6] . اربلی، کشف الغمة، ج2، ص398؛ تحقیق سید هاشم رسولی.

[7] . ابن طاووس، جمال الاسبوع بکمال العمل المشروع، ص27 (به نقل از تاریخ تشیع، ج1، ص292).

[8] . محمد جواد طبسی،حیاة الامام العسکری علیه السلام ، صص325-316 (با اندکی تصرف و تلخیص).

[9] . اختیار معرفة الرجال، ص519، (به نقل از تاریخ تشیع، ج1، ص 294).

[10] . خوانساری، محمد باقر، روضات الجنات، صص 135 ـ 134، (به نقل از تاریخ تشیع، ج1، ص 294).

[11] . رسول جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص513.

[12] . مزارالبحار، به نقل از باقر شریف قرشی، زندگانی امام علی الهادی علیه السلام ، ص168.

http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/6024/6029/63104/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D9%87%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85

** زندگینامه امام هادی(ع)+وبلاگ روستای سادات محله بوجایه-لاهیجان+



نتیجه تصویری برای پیام تبریک نوروزی

***نسیم معرفت***


بسم الله الرحمن الرحیم


**ارزش و اهمیت نوروز در اسلام+نسیم معرفت

یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ

نوروز فصل شکفتن و خارج شدن از خمودی و پژمردگی است … نوروز حرکت و جنبش و رستاخیز در طبیعت است…. نوروز یعنی حیات دوباره و حرکت به سوی رشد و تعالی …نوروز یعنی داشتن صفات و سجایای عالیه انسانی … نوروز روز خداشناسی و رسیدن به کمال مطلق است…

آفرینش همه تنبیه خداوند دل است

دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار

دو آیه از آیات قرآن کریم در سوره حج متناسب با فصل بهار و نوروز است، یکی آیه «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّهً إِنَّ اللَّهَ لَطیفٌ خَبیرٌ . آیا ندیدی خداوند از آسمان ، آبی فرستاد ، و زمین ( بر اثر آن ) سرسبز و خرّم می گردد؟! و خداوند لطیف و آگاه است. (سوره حج آیه 63)

و دیگری در ابتدای سوره حج که می‌فرماید:«… وَ تَرَى الْأَرْضَ هامِدَهً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَیْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهیجٍ . … ( از سوی دیگر ، ) زمین را ( در فصل زمستان ) خشک و مرده می بینی ، اما هنگامی که آب باران بر آن فرو می فرستیم ، به حرکت درمی آید و می روید و از هر نوع گیاهان زیبا می رویاند! ( سوره حج آیه 5)

ریشه تاریخی نوروز، به پنج هزار سال قبل در عصر باستان بر می‌گردد و نوشته اند کسی که نوروز را پایه گذاری کرد جمشید پسر طهمورث است .

جناب ابوریحان بیرونی در کتاب «آثار الباقیه» در زمینه عید نوروز می‌فرماید: مردم ایران در عصر باستان پنج روز را تعطیل ‌کرده و جشن می‌گرفته‌اند، اول فروردین تا پنجم فروردین که جزو جشن های عمومی بود. همچنین روز ششم فروردین جشنی خاص بود که مخصوص شاه و اطرافیان وی بوده است.

سؤال : آیا نوروز از نظر اسلام پذیرفته شده یا خیر؟

حضرت آیت الله محمد حسین آل کاشف الغطاء در این رابطه نظری دارند،و آن این که عید بر چهار قسم است، اول عید دینی، دوم عید مذهبی، سوم عید ملی و چهارم عید تکوین که عید تکوین همان عید عالَم وطبیعت است . اما در روایتی از امام هادی (عَلَیهِ السَّلامُ ) داریم که فرمود :اَلعِیدُ اَربَعَهُُ لِلشِّیعَهِ ، برای شیعه چهار عید است : اَلأَضحی، اَلفِطر، اَلغَدیر و الجُمُعَهُ، پس عید دینی به معنای عام خود که مذهب را هم شامل می‌شود، این چهار عید است(اَلأَضحی، اَلفِطر، اَلغَدیر و الجُمُعَهُ ) و در تقسیمی که امام هادی (عَلَیهِ السَّلامُ ) کردند: بر مبنای تقسیم دینی بالمعنی العام(اعم از عید دینی و مذهبی) است، اما بنابرتقسیمی که آیت الله کاشف الغطاء کردند، چهار عید داریم : عید دینی، عید مذهبی، عید ملی و عید تکوین (که همان عید آفرینش و طبیعت و عالَم است). طبق تقسیم ایشان معلوم است که عید دینی عبارتست از عید قربان و عید فطر، عید مذهبی فقط غدیر است که البته به نظرمن غدیر برای همه است (واختصاصی به مذهب شیعه ندارد) و عید طبیعت و آفرینش .

منظور حضرت آیت الله محمد حسین آل کاشف الغطاء از تقسیمی که ذکر شد این بود که عید نوروز جزو عید عالَم و طبیعت و تکوین و آفرینش بوده و ربطی به شیعه و سنی و دین اسلام و یا باستان هم ندارد . بر این اساس، آنچه هست به طبیعت باز می‌گردد وربطی به دین ومذهب ندارد . الته باید توجه داشت که عید نوروز عیدی باستانی و ملی است که رنگ اسلامی دارد و مورد تأیید اسلام می‌باشد.

در رابطه با عید نوروز می‌توان به کتاب بحار الانوار جلد 56 مراجعه کرد که بسیاری از روایات مربوط به عید نوروز در آنجا ذکر شده است و یکی از این روایات، روایت مُعَلّی بن خُنَیس می باشد که از شاگردان فدایی امام صادق (عَلَیهِ السَّلامُ ) است و در راه دفاع از اسلام و ولایت اهل بیت (عَلَیهِمُ السَّلامُ ) به شهادت هم رسید . در زمان حکومت عبد الله سفاح اولین خلیفه عباسی فرماندار مدینه ایشان را دستگیر کرد و گفت که نام شیعیان را بگو و ایشان درجواب گفت: حتی اگر شیعیان زیر پای من باشند من قدمهایم را جابجا نمی‌کنم لذا ایشان را به دار زدند و به شهادت رساندند . مرحوم مجلسی بخشی از روایات مربوط به نوروز را از مُعَلّی بن خُنَیس نقل می‌کند . یکسری از روایات وارده در باب نوروز ، نوروز را مخدوش کرده و جشنِ نوروز را رد می کند و طبق این روایات، عید نوروز مردود است، اما علامه مجلسی می‌فرماید: روایات مُعَلَّی بن خُنَیس مورد اعتماد، ممدوح و ثِقَه است و سند روایات ایشان درست و محکم و صحیح می باشد، بنابراین روایات دیگر در باب نوروز نمی‌توانند با روایات مُعَلَّی بن خُنَیس مقابله کنند.

ممکن است سؤال یا توهم شود که طبق برخی از روایات ، نوروز مورد تأیید اسلام و اهل بیت ( علیهم السلام) نیست ؟! در پاسخ به این مطلب عرض می کنم که اگر روایات جلد 56 بحارالانوار را بررسی کنیم، مشخص می‌شود که نوروز در اسلام چه جایگاهی دارد؟ منصور دوانیقی (لَعنَهُ الله عَلَیه)، امام کاظم (علیه السلام) را دعوت می‌کند و می‌گوید یابن رسول الله امروز اول نوروز است شما اینجا جلوس بفرمایید تا آقایان هدایایی که می‌آورند و تبریک می‌گویند، شما هم حضور داشته باشید. امام(ع) امتناع می‌کند و می‌فرمایند: من به روایات جدم رسول الله مراجعه کردم و روایتی مبنی بر تأیید نوروز ندیدم، بلکه اسلام آیین نوروز را محو کرد. این یعنی مخدوش شدن نوروز و آنهایی که نوروز را رد می‌کنند، یکسری از این روایات را می‌گیرند، منصور دوانیقی ایشان را قسم می‌دهد که شما را به خدا اینجا بنشینید و امام(ع) ناچاراً نشستند[وَ حُکِیَ أَنَّ المَنصُورَ تَقَدَّمَ إِلیَ مُوسَی بنِ جَعفَرِِ(ع) بِالجُلُوسِ لِلتَّهنِئَةِ فِی یَومِ النِّیرُوزِ وَ قَبضِ ما یُحمَلُ إِلَیهِ فَقالَ (ع): «إِنِّی قَد فَتَّشتُ الأَخبارَ عَن جَدِّی رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ فَلَم اَجِدْ لِهذَا العِیدِ خَبَراً وَ إَنَّهُ سُنَّةُُ لِلفُرسِ وَ مَحاها الإِسلامُ، وَ مَعاذَ اللّهِ أَن نُحیِیَ ما مَحاهُ الإسلامُ». فَقالَ المَنصُورُ: «إِنَّما نَفعَلُ هَذا سِیاسَةََ لِلجُندِ، فَسَأَلتُکَ بِاللّهِ العَظیمِ إِلاّ جَلَستَ.... بِحارالأنوار ج 56 ص 101]

مرحوم مجلسی در ادامه می‌فرماید: روایات مُعَلَّی بن خُنَیس از نظر استحکامِ سند بالاتر از این روایتی است که اشاره شد. نظر بنده این است که از این روایت هیچ خدشه ای بر نوروز فهمیده نمی شود . بنده که به همه روایات جلد 56 اشراف داشتم و مسائل را در ذهن داشتم به این نتیجه رسیدم که امام (ع) می‌خواهند بفرمایند: اسلام آیین نوروز و سنت ایرانیان را محو نکرد بلکه خرافات و شرک‌هایی مربوط به نوروز و جشن نوروز را محو کرد و تعبیر امام کاظم ع که فرمود :اسلام ، آیین نوروز را محو کرد ، مرداش ، محو کردن شرک وخرافاتی بود که همراه نوروز بوده نه اینکه اسلام اصل نوروز را محو کند.

پس باید گفت که کار اسلام نسبت به برخی از چیزها ، تصفیه و پاکسازی است . اسلام گاهی بعضی از امور را به طور کل رد کرده و گاهی نیز پاکسازی می‌کند به این معنی که اصل مساله ومطلب را قبول دارد ولی جوانب انحرافی وباطل آن را رد می نماید . مثل نوروز که اسلام اصل آن را که همراه با شکفتن طبیعت و دید وبازدید وصله ارحام و نظافت وپاکی ظاهری وباطنی …می باشد رد نمی کندبلکه امور باطل وانحرافی آن را نفی می نماید . روایاتی که از مُعَلَّی بن خُنَیس وارد شده و علاّمه مجلسی هم آنها را تأیید می‌کند در واقع نشان دهنده عظمت نوروز است، و این روایتی که نقل شد هم به صورت نفی بِالکُلّ نسبت به نوروز نبوده بلکه اسلام خرافات و انحرافاتی را که همراه نوروز باشد نفی نموده است .

باید توجه کنیم که آیا مطلبی بی پایه و اساس می‌تواند پنج هزار سال قدمت داشته و خوبان و بدان عالَم به آن توجه داشته باشند؟ آیا ما می‌توانیم اثبات کنیم که در این پنج هزار سال همه کسانی که از نوروز حمایت کردند، افراد نادانی بوده اند؟ خیر . اولاً ایرانیان مردمی هوشمند بودند و الان هم هوشمندی خود را به جهان و جهانیان نشان می‌دهند، این قرینه و کاشف از آن است که در نوروز چیزهای بسیار خوبی نهفته است که مورد تأیید اسلام نیز هست .، پس در یک نظر ما به این نتیجه می‌رسیم که از دیدگاه اسلام، مطالب مثبت نوروز صد در صد مورد قبول و تأیید است .

سؤال : مضمون روایت مُعَلَّی بن خُنَیس در باره نوروز چیست؟

مُعَلَّی بن خُنَیس در روز نوروز به محضر امام صادق(ع) شرفیاب می‌شود حضرت از وی می‌پرسد که امروز چه روزی است؟ ایشان می‌گوید من شنیده‌ام ایرانیان این روز را جشن گرفته و به هم تبریک می‌گویند و هدیه می‌دهند، امام فرمودند: بله امروز نوروز است و نوروز از چیزهای کُهَن است، نوروز روزی است که خدای تعالی با بندگان خود میثاق بست و از آنها پیمان گرفت که غیر از خدا را نپرستیده و برای او شریکی قائل نشوند، نوروز روزی است که خدای تعالی باد را آفرید . روزی است که خدای تعالی زمین را خلق کرد و باران را ایجاد کرد، روزی است که غدیر در آن صورت گرفت، نوروز روزی است که قائم آل محمد(ع) در آن روز ظهور خواهد کرد و روزی است که ابراهیم بتهای قومش را شکست، نوروز روزی است که پیغمبر(ص) امیر المؤمنین(ع) را بر شانه های خود قرار دادند و در پشت بام کعبه هر بتی بود را بر زمین انداخته و آنها را خُرد کردند.

در روایت دیگری مرحوم مجلسی نقل می‌کند نوروز روزی است که حضرت آدم(ع) خلق شد و هر کسی در نوروز از خدا حاجتی طلب کند، حاجت او روا خواهد شد. سند این روایات قوی است و شیخ بهایی و دیگران برای شخصیت مُعَلَّی بن خُنَیس و سند وی اهمیت قائل هستند، وقتی فی الجمله این روایات را قبول کنیم، می‌بینیم نوروز در نظر بزرگان دینی ما مثبت است.

نوروز روز دعوت به توحید است

بنده به عنوان یک شهروند ایرانی به نوروز افتخار می‌کنم، در روز چهارم اسفند 1388 برابر با 23 فوریه 2010 میلادی در سازمان ملل متحد، قطعنامه ای را گذراندند و گفتند که در 21 مارس برابر با اول فروردین روز جهانی نوروز خواهد بود، این افتخار ایران است، کسی نگوید که شرک را جهانی می‌کنند، خیر، ما توحید را جهانی می‌کنیم، وقتی روایات جلد 56 بحار را بررسی می‌کنیم می بینیم که نوروز روز دعوت به توحید وتفکر در آفرینش است . نوروز ،روز صفا وصلح ومحبت و احسان ونیکی و… است ، بر این اساس است که در سازمان ملل نوروز ایرانیان، به عنوان روز جهانی نوروز شمرده می‌شود، ما (از طریق نوروز )چه چیزی را به دنیا ثابت می‌کنیم؟ ما از طریق نوروز پیام صلح و صمیمیت، اتحاد و انسان دوستی، حریت و آزادگی، خدا دوستی و حتی اهلبیت(ع) را به دنیا می رسانیم و معرفی می کنیم . در حال حاضر گستره نوروز شامل ایران، هندوستان، کشورهای قفقاز، آسیای میانه و بخشی از مردم سوریه و عراق به خصوص قسمت های تُرک نشین این کشور ها می باشد. گستره جغرافیایی نوروز پیام دارد و پیام آن این است که ما می‌توانیم جهان را به سوی صلح ببریم . پهنه جغرافیایی نوروز بسیار گسترده است و وقتی نوزوز در سازمان ملل عنوان روز جهانی را به دست می‌آورد و در کشورهایی مثل چین و هندوستان برای نوروز اهمیت قائل هستند می‌توانیم پیام صلح و نوع دوستی را از طریق این روز به همه جهانیان برسانیم، سُفَراء ایران در کشورهای دیگر و مبلّغین ما که به قاره‌ها و کشورهای دیگر می‌روند می‌توانند پیام نوروز را برای همه بیان نمایند، نوروز با طبیعت انسان ها سازگار است چه آنهایی که مسلمان باشند وچه غیر مسلمان . همه انسان ها با هر گرایشی نوروز را با زیبایی ها وخوبی هایی که دارد دوست می دارند. اگر نوروز را با خوبی ها وزیبایی هایی که دارد به دنیا معرفی کنیم مردم عاشق نوروز خواهند شد و چون نوروز با فرهنگ ایران تبیین می‌شود عاشق ایران نیز خواهند شد و به دنبال آن علامند به فرهنگ اصیل ایران و اسلام و اهل بیت ( علیهم السلام) می شوند . همین مسأله ثبت نوروز در سازمان ملل، به این معنی است که نوروز همراه با فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی ثبت شده است . ایران با قِدمت و فرهنگ اصیلی که دارد همیشه در دنیا مطرح بوده است و بر سرِ درِ سازمان مِلَل شعر معروف شیخ اجلّ سعدی شیرازی را نصب کرده اند که فرمود :

بنی آدم اعضای یکدیگرند

که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی بدرد آورد روزگار

دگر اعضاء را نماند قرار

این بیت شعر از سعدی یک دنیا پیام برای صلح و دوستی و محبت در سطح جهانی دارد .

سؤال : در نوروز به چه اموری توجه کنیم؟

یکی از چیزهایی که در نوروز باید به آن توجه شود، مسافرت است در شعری منسوب به امیر المؤمنین(ع) آمده که

تَغَرَّبْ عَن الأَوْطَانِ فی طَلَبِ الْعُلُى

وَسَافِرْ فَفِی الأَسْفَارِ خَمْسُ فَوَائِدَ

تَفَرُّجُ هَمٍّ، وَاکْتِسابُ مَعِیشَه ٍ

وَعِلْمٌ، وَآدَابٌ، وَصُحْبَه ُ مَاجِدِِ

برای کسب مجد و عظمت از وطن خود دور شو و سفر کن که در مسافرت پنج فایده است : برطرف شدن اندوه ، به دست آوردن روزی و دانش و آداب زندگی و هم نشینی با بزرگواران .

مستدرک الوسائل، ج8، باب استحباب السفر.

مسافرت آثار بسیار مثبتی در زندگی و روح و روان و نگرش و دید انسان بوجود می آورد . در آیات و روایات به سیر وسیاحت توجه خاصی شده است . در شعری که منسوب به علی ع است و در بالا ذکر کردم آن حضرت می فرماید : در مسافرت پنج چیز نصیب شما می‌شود : 1-برطرف شدن اندوه 2- به دست آوردن روزی 3- دانش 4- آداب زندگی5- هم نشینی با بزرگواران .

عصر ما عصر اضطراب است، ساختمان های غیر اسلامی در محیط شهر انسان را کلافه می‌کند و روح و روان افراد را آزرده و رنجور می نماید ، همه اینها عارضه و آسیب دارد، اسلام می‌فرماید: مسافرت کنید تا سالم بمانید {قال رسول الله : سافِروا تَصِحُّوا یعنی مسافرت کنید تا سالم بمانید. اَلدَّعوات (لِلرّاوَندی) ،ص 76} . وقتی انسان یکسال در منطقه و مکانی خاص حضور داشته باشد و در تعطیلات نوروز هم مسافرت نکند، طبیعتا دچار مشکلات روحی می شود و از نشاط و روحیه سالم برخوردار نیست ؟ مسافرت هم دو بخش است، کوتاه مدت و بلند مدت، حضرت آیت الله بهجت فرمود: مسافرت بدن را تنظیم می‌کند، ایشان فرمود: شما مسافرت کنید حتی برای رفتن به یک امامزاده، یعنی مسافرت این قدر ارزش دارد . مسافرت اقسامی دارد :1-مسافرت برای تحصیل 2- مسافرت برای زاد و توشه آخرتی مثل مسافرت به مکه معظمه و کربلا، 3- مسافرت برای تأمین معاش 4- مسافرت برای معصیت و خلاف که حرام و ممنوع است 5- مسافرت برای حلال، یعنی تفرج و امور حلال.

**آسیب شناسی نوروز

متأسفانه نوروز مواجه با برخی خرافات و آسیب هاست که باید آنها را کنار بگذاریم، مثل فخر و مباهاتی که افراد نسبت به هم انجام می‌دهند و یا ریخت و پاشها و اسراف هایی که صورت می پذیرد و یا خدای نکرده موسیقی مبتذل یا جوک هایی که شخصیت افراد ( مسلمان یا غیر مسلمان ) را تخریب می‌کند، لذا شوخی هایی که مربوط به اقوام بوده و به صورت پیامکی و مانند آن رد و بدل می‌شود ممنوع و حرام است و باید کنار گذاشته شود.

دیگر مسائلی که باید در نوروز به آنها توجه شود،عبارتند از :

صله ارحام، نظافت عمومی و اجتماع، پوشیدن لباس نظیف و نو، رفتن به زیارت بزرگان و دانشمندان، مثلاً امام صادق(ع) فرمود: وقتی روز نوروز شد، غسل انجام داده و پاک ترین لباسهایت را بپوش و از بهترین عطرها استفاده کن. هدیه دادن در نوروز سفارش شده، زیارت قبور اموات و خصوصاً شهدا سفارش شده . ایجاد نشاط و سرور، آشتی دادن در نوروز، شکر گزاری از نعمات الهی مثل باران و طبیعت، تفکر در آفرینش، با هم بودن مورد سفارش است . توجه داشته باشیم که گاهی خود با هم بودن و در کنار خانواده و عزیزان و آشنایان بودن برکاتی دارد . نوروز فرصتی است که خانواده‌ها می‌توانند در کنار هم باشند و عاطفه ای را که در ضمیرشان است به همدیگر نشان دهند . در نوروز دعای خیر برای دیگران و جوانان و کشور و رهبر عزیز ما حضرت آیت الله خامنه ای و … شود ، نوروز تجدید قوا برای کار در طول سال است، خانه تکانی ظاهر و باطن است، نوروز شستشوی کینه‌ها از سینه هاست، نوروز توجه کردن به بچه هاست، بچه‌ها حق دارند که در نوروز برایشان لباس مناسب تهیه شود و به آنها عیدی داده شود و …

سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

http://www.parsiblog.com/Main.aspx



<      1   2      
.: Weblog Themes By Pichak :.



بازدید امروز: 228
بازدید دیروز: 74
کل بازدیدها: 246262

تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک

  • خرید رپورتاژ آگهی دائمی | خرید رپرتاژ آگهی
  •