سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گیلان نشاط
 

محل درج آگهی و تبلیغات
 

\

نتیجه تصویری برای شخصیت امام سجاد ع

ابعاد شخصیتی و سیره فردی امام سجاد (علیه السلام)+نسیم معرفت




وجود مقدّس او از جانب حضرت ربّ العزّه به عنوان چهارمین اختر تابناک امامت، برای اینکه تمام عالمیان در همهّ شئون جنابش را برای یافتن سعادت دنیا و آخرت اُسوه و سرمشق قرار دهند، انتخاب شد، و همین مسئله در باز شناساندن شخصیت و عظمت حضرت در تمام جهات حیات کافی است.
امام علیه السّلام همچون سلف صالح و خلفت پاکش از تمام محاسن و محامد اخلاقی بهره جامع داشت، و ازهرگونه عیب و نقصی در زمینه اخلاق و سائر شئون حیات پاک بود. هیچ برخورد و حادثه و مصیبتی آن حضرت را از تجلّی دادن حسنات الهی بازنداشت، و وی را به سیّئات اخلاقی آلوده نکرد.
برخی از ویژگیهای شخصیتی ان حضرت:
1. برخورد آن مایه الهی با مردی تندخو
مردی از نزدیکانش به آن حضرت دشنام داد و ناسزا گفت، حضرت جواب وی را نداد تا به بدگوئیش پایاین داد و رفت. آنگاه اآن منبع فیض به دوستانش رو کرد و فرمود: شنیدید به من چه گفت؟ من دوست دارم مرا همرهی کنید تا پاسخ مرا به وی بشنوید.
عرضه داشتند: با تو می آئیم. حضرت حرکت کرد و در حالی که قدم بر می داشت این آیه را قرئت می کرد:
وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُـحْسِنِینَ.
... و آنانکه خشم را فرو می خورند، واز مردم گذشت کننده اند; و خداوند نیکوکاران را دوست می دارد.
برای ما معلوم شد که حضرت کاری به دشنام دهنده ندارد. چون به در خانه آن مرد رسیدیم، حضرت فرمودند: به صاحب خانه بگوئید علی بن الحسین است. صاحب منزل در حالیکه نگران تلافی بود و در این داستان شکّی نداشت، به در خانه آمد. حضرت به او فرمودند: لحظاتی قبل مطالبی را درباره من گفتی، اگر در من وجود دارد، به خاطر آن از حضرت حق طلب مغفرت می کنم، اگر در من نیست و تو اشتباه کردی، برای تو عفو و بخشش می خواهم!!
صاحب خانه پیشانی حضرت سجّاد را بوسید، و عرضه داشت: یابن رسول اللّه آنچه گفتم در تو نبود، این منم که باید مورد عفو حقّ قرار بگیرم.
2. رفتار با آسیب دیدگان از جذام

 

در حال سواره بر جمعی گذشت که گرفتار بیماری خطرناک و مهلک جذام بودند و کسی حاضر نبود با آنان نشست و برخاست کند!!
آنان سفره غذا انداخته و می خواستند مشغول خودرن شوند، تا حضرت را دیدند وی را با غذا خوردن با خود دعوت کردند.
فرمود: اگر روزه نبودم پیاده می شدم و کنار سفره شما می نشستم. چون به منزل رسید دستور داد غذائی مخصوص آماده کنند، سپس همه جذامیان را به خانه خواست و همراه آنان سر یک سفره نشست، و از آنان بدینگونه دلجوئی فرمود.
بیائیم همچون سیّد عابدان، و زینت عبدت کنندگان، و فخر سالکان به فریاد آنان که به فریادشان نمی رسند برسیم، و دست نوازش به سر آنان که دستی بر سرشان نمی کشند بکشیم، و به رفع نیاز آنان که کسی به رفع نیازشان بر نمی خیزد اقدام کنیم، و خلاصه در این چند روزه عمر کسب معرفت و فضیلت کنیم، و به اخلاق اولیاء حقّ و عاشقان جمال و جلال آراسته گردیم.
3. گذشت عجیب امام از استاندار معزول
هشام بن اسماعیل از طرف عبدالملک مروان به استانداری مدینه منصوب شد.
مقام ریاست او را به دایره غرور و کبر و ستم و ظلم کشید7 حقّ را ناحقّ کرد، و هر چه در توان داشت به میدان آورد. از افرادی که ازاو رنج بسیار و آزار فراوان دیدند حضرت زین الابدین علیه السّلام بود.
پس از مدّتی از مقامش عزل شد. استاندار جدید مدینه به نام وَلید، وریّت یافت استاندار قدیم را در برابر مردم به ستونی ببندد، تا هر کس بخواهد آزارهای او را تلافی کند بتواند!
در چنان حالی می گفت تمام وحشت من از برخورد با زین العابدین است، زیرا وی را زیاد آزار داده ام.
امام در آن هنگام به یاران و دوستانش فرمود، به هیچ صورت متعرّض وی نشوید، آنگاه به دیدن هشام بن اسماعیل رفت و فرمود: پسر عمو از آنچه برایت پیش آمده ناراحتم، آنچه دوست داری از من بخواه که من در اجابت درخواست تو مضایقه ندارم. هشام بن اسماعیل فریاد زد:
اَللّهُ أعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ:
4. از تو درامانم
وجود مقدّسش، روزی یکی از خدمتکارانش را دوبار صدا زد، از پاسخ دادن خودداری کرد. چون بار سوّم جواب داد، حضرت فرمود: صدای مرا در دوبار گذشته نشدنیدی؟ عرضه داشت: چرا، فرمود: چرا جوابم را نمی دادی؟ گفت: یا ابن رسول اللّه از سیاستت درامان بودم. امام چهارم زبان به شکر گشود و به پیشگاه حقّ عرضه داشت: خدا را سپاس که مملوکان من خودشان را از این بنده ربّ در امان می بینند.
5. اینهمه عنایت از کجاست
خانواده های فقیری در مدینه بودند که از وسائل زندگی و خورد و خوراک آنچه کم داشتند تأمین می شد، ولی نمی دانستند اینهمه لطف و مرحمت و اینگونه مهر و عنایت از کجاست. چون زین العابدین علیه السّلام شهید شد و تمام آن برنامه ها به تعطیلی رسید، دانستند که منبع آنهمه فیض و فضیلت حضرت سجّاد علیه السّلام بود!
6. دیونت بر عهده من است
زید بن اُسامة بن زید به وقت مشاهده آثار مرگ به سختی گریست. حضرت سجّاد در حالی که ناظر وضع او بود، سبب گریه و ناله او را پرسید. عرضه داشت: پانزده هزار درهم بدهکارم، آنچه از من می ماند خلإ قرضم را پُر نمی کند. حضرت فرمود: تمام دیونت بر عهده من است، از گریه خودداری کن که هم اکنون به هیچ کس بدهکار نیستی. آنگاه به ادای دَین زید اقدام کرد و او را از سختی حقّ النّاس نجات داد.
7. در مسیر مسجد
در شبی سرد غلامی از غلامانش آن حضرت را در مسیر مسجد دید در حالیکه جبّه و لباس و عمامه ای از خز بر سر داشت و با خوشبوترین عطرخود را زینت داده بود. عرضه داشت: مولای من در این ساعت با این وضع و شکل کجا می روی؟ فرمود: مسافر مسجد جدّم رسول خدایم، تا برنامه ازدواج با حورالعین را برای خود فراهم آورم...
چه نیکوست که تمام مسلمانان برای رفتن به مسجد جهت انجام نماز جماعت علاوه بر نیّت خالص، از بهترین لبس و خوشبوتریت عطر استفاده کنند، تا در برخورد با یکدیگر غرق در نشاط و انبساط گشته، و محلّ عبادت هم بطور دائم از بهداشت و طهارت برخوردار باشد.
8. روزی حلال صدقه خدا بر بندگان است
برای کسب معاش اوّل صبح از خانه بیرون می رفت. چون به آن حضرت می گفتند: این وقت روز کجا می روی؟ می فرمود: جهت صدقه دادن به عیالاتم می روم. با تعجّب عرضه می داشتند؟ صدقه پاسخ می داد: آری آنچه از حلال به دست می آید، صدقه حقّ بر بندگان است.
9. دوست دارم تسلیم محض باشم
امام چهارم علیه السّلام می فرماید: به بیماری سختی دچار شدم. پدرم حضرت حسین علیه السّلام به من فرمود: چه میل داری؟ عرضه داشتم: میل دارم نسبت به خود برای حضرت حقّ تعیین تکلیف نکنم; او آنچه به نفع من است از باب لطف و مهرش تدبیر می کند، من علاقه دارم در پیشگاه حضرتش تسلیم محض باشم. پدرم فرمود: آفرین، با ابراهیم خلیل هماهنگ شدی، به هنگامی که می خواستند او را در آتش بیندازند، جبرئیل به او گفت: چه حاجتی داری؟ پاسخ داد برای حقّ تعیین تکلیف نمی کنم; او مرا کفایت می فرماید که بهترین وکیل من در تمام شئون حسات است.
10. سرگذشتی عاشقانه
روزی از روزها کنیزش از ابریقی گلین به روی دستش جهت وضو آب می ریخت، از بی توجّهی کنیز آفتابه رها شد و پیشانی حضرت را مجروح کرد!
حضرت سربلند کرد; کنیز عرضه داشت: خداوند عزّوجلّ می فرماید:
وَ الْکاظِمینَ الْغَیظَ
(و آنانکه خشم خود را فرو می خورند)
حضرت فرمود: خشمم را فرو خوردم.
عرضه داشت:وَ الْعافینَ عَنِ النّاسِ
(و آنانکه ازمردم گذشت می کنند)
فرمود: از تو گذشت نمودم.
گفت:وَ اللّه یُحِبُّ الْمُحْسرنینَ
(و خداوند نیکوکاران را دوست دارد) فرمود: برو در راه خدا آزادی!
11. داستانی بسیار عجیب
امام صادق علیه السّلام می فرماید: مرد هرزه ای در مدینه بود که مردم از اطوار و افعال و حرکات و اداهای او می خندیدند.
روزی در حالی که حضرت علی بن الحسین با دو نفر از خادمانش در حرکت بود، به دنبال آن جناب آمد و قصد کرد کاری خنده دار انجام دهد; در برابر دیدگان مردم عبای حضرت را از گردن آن جناب کشید، سپس دور شد; دوباره آمد عبا را برداشت و فرار کرد; آنگاه بازگشت و عبا را به طرف آنجناب انداخت. حضرت بدون آنکه به وی التفات کند، فرمودند: این شخص کیست؟ عرضه داشتند: دلقکی است که مردم مدینه را می خنداند، حضرت فرمودند: به او بگوئید: برای خداوند روزی است که در آن روز اهل باطل غرق در خسارتند.
12. واقعه ای حیرت آور
امام صاق علیه السّلام می فرمایند: حضرت سجّاد در سفرهای خود با کسانی همراه می شدند که آن حضرت را نشناسند، و با آنان شرط می کرد در تمام امور قافله را خدمت کند!
همراه با قافله به سفر رفت; از هیچ خدمتی نسبت به آنان مضایقه نفرمود. شخصی در برخورد به کاروان حضرت را شناخت. از اهل قافله پرسید، این انسان والا را می شناسید؟ گفتند: نه!
گفت: او حضرت علی بن الحسین علیه السّلام است. به جناب حضرت هجوم بردند و دستو پایش را غرق بوسه کردند و آن مقام بزرگ عرضه داشتند: می خواستی دچار عذاب حقّ شویم! اگر ترا نمی شناختم وخدای ناخواسته با دست و زبان به آزارت بر می آمدیم چه می کردیم! بی شک به هلاکت ابدی دچار می شدیم.
حضرت سجّاد فرمودند: من یک بار با قافله ای همفسر شدم; آنان مرا می شناختند; محض رسول خدا به آنچه شایسته آن نبودم از من پذیرائی و احترام کردند; من به آن خاطر از کار خیر باز ماندم; اینبار با شما آمدم که مانند گذشته گرفار نشوم، که اینگونه سفر برای من محبوب تر است!!
13. این است محبّت و عدالت
حضرت زین العابدین به وقت وفات، به فرزندش حضرت باقر علیه السّلام فرمود: باشتری که دارم بیست مرتبه به حجّ خانه حقّ رفتم، و برای یک باراین حیوان را تازیانه نزدم.چون شتر بمیرد، او را در زمینی دفن کن تا پیکرش نصیب درندگان نشود، که رسول الهی صلّی اللّه علیه و آله فرمود: شتری که هفت بار در سفر حجّ به موقف عرفات قرار بگیرد، از نعمت های بهشت است و خداوند در نسلش برکت قرار می دهد. چون شتر مُرد، حضرت باقر بر اساس وصیّت پدر عمل کرد.
14. این است نهایت جود و کرم
امام صادق علیه السّلام می فرماید: حضرت زین العابدین علیه السّلام روزی که روزه می گرفتند، امر می فرمودند گوسپندی را ذبح کنند و آن را قطعه قطعه کرده در دیگ بریزند تا پخته شود بوی لذّت بخش آبگوشت به مشامش می خورد در حالیکه نزدیک افطار بود; دستور می داد چند عدد سینی حاضر کنند;
غذای پخته را قسمت قسمت می کرد و می فرمود: این غذاها را در خانه فلان و فلان برسانید. آنگاه حخود حضرت با قطعه ای نان و مقداری خرما افطار می کردند!!
15. رسیدگی به نیازمندان
امام باقر علیه السّلام می فرماید: چون تاریکی شب همه جا را فرا می گرفت پدرم حضرت سجّ اد انبانیاز چرم به دوش می گرفت، در حالیکه در آن انبان مایحتاج نیازمندان را قرر داده بود، آنگاه خانه به خانه می رفت و هر کس را به مقدار نیازش کمک می فرمود، ولی به خاطر اینکه صورت مبارکش را می پوشاند او را نمی شناختند!!
به وقت غسل بدن شریفش، آثار به دوش کشیدن آن انبان را به صورت سیاهی پوست بر شانه مبارکش مشاهده کردند.

16 بی اعتنایی به زر و زیور دنیا
امام صادق علیه السّلام می فرماید: لباسش از پشم بود، و چون قصد نماز می کرد لباسی خشن می پوشید، و از نماز روی فرش و تشک و جانماز خاص پرهیز داشت، سجاده اش بر زمین بود. به کوه جَبّان که در نزدیکی مدینه قرار داشت می آمد و بر سنگی سوزان قیام و قعود می نمود. آنچنان از عشق و خوف خدا در سجده های عاشقانه اش می گیریست که چون سر بر می داشت گوئی چهره مبارکش را در آب فرو برده!!
17. در کنار قرآن
امام سجّاد حضرت زین العابدین علیه السّلام می فرمود:
لَوْماتَ مَنْ بَیْنَ الْمَشرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لَمَا اسْتَوْحَشْتُ بَعْدَ أنْ یَکونَ الْقُرْآنُ مَعی:
اگرتمام انسانهای مشرق و مغرب یکجاب بمیرند، و جز من کسی در روی زمین نماند، به خاطر اینکه اهل قرآنم و اُنس
با این منبع فیض حقّ شدید است، وحشتی نخواهم کرد.
18. برنامه ای حیرت آور
یکی از پسرعموهای زین العابدین از نظر معیشت در سختی و مشقّت بود.
امام چهارم شبانه بدون اینکه شناسائی شود برای او پول می برد، او هر کجا می نشست می گفت: علی بن الحسین اهل صله رحم نیست، خداوند جزایش را از وی دریغ کند. امام چهارم می شنید و برای حفظ آبروی او تحمّل می کرد.
چون از دنیا رفت، پسر عمّش متوجّه داستان شد، از شدّت غصّه کنار قبر حضرت می آمد و مدّتها بر آنجناب ناله و ندبه داشت!
19. اخلاق الهی حضرت سجّاد
روزی با غلامانش از راهی می گذشت، مردی به آن حضرت ناسزا گفت. غلامان به سوی او هجوم کردند، حضرت فرمود: دست نگاه دارید. خودش روبروی آن مرد آمد و فرمود: آنچه از ما بر تو پوشیده است خیلی بیش از آنست که می دانی، اگر نیازی داری بگو تا برآورده کنم. آن شخص خجالت کشید، حضرت عبای خود را به او داد، و دستور داد هزار درهم به او بپردازند. آن مرد پس از آن می گفت: شهادت می دهم که تو از اولاد انبیائی.
20. نمونه ای از عظیم ترین بردباری
برای حضرت زین العابدین مهمان رسیده بود. غلامان حضرت درآوردن غذای گرم در یک سینی بزگر عجله کرد، سینی از دستش رها شد و از بالای پلّه ها به سر یکی از فرزندان حضرت فرود آمد و او را از بین برد. امام در حالی که غلام در اضطراب سختی قرار داشت فرمودند: برو در راه خدا آزادی، تو در این برنامه عمدی نداشتی!
21. بهترین اُسوه فضیلت
امام باقر علیه السّلام می فرماید: پدرم خادمش را دنبال کاری فرستاد، و او در آن کار، کندی به خرج داد; حضرت یک تازیانه غلام زد، غلام گفت: اللّه، ای پسر حسین به من کار رجوع می کنی، تازیانه هم می زنی! حضرت گریه کرد و فرمود: ای محمّد بن علی پسر عزیزم، کنار قبر رسول خدا برو و دو رکعت نماز بخوان و بگو: خدایا در روز قیامت از علی بن الحسین بگذر. آنگاه رو به غلام کرد و فرمود: برو در راه خدا آزادی. ابو بصیر می گوید: به حضرت عرضه داشتم: آیا آزادی کفّاره یک ضربه تازیانه است؟ امام پاسخ نگفتند.
منبع: استاد حسین انصاریان / دیار عاشقان(شرح و تفسیر صحیفه سجادیه) / ج1

http://portal.anhar.ir/node/964/?ref=rnd#gsc.tab=0

 

 








**برخی ازانقلابیون بایدیک دوره اخلاق اسلامی را آموزش ببینند+نسیم معرفت

نتیجه تصویری برای زیباترین گل ها نسیم معرفت

***نسیم معرفت***

به نام خدا

سلام علیکم

اللهم صل علی محمد وآل محمد

من و تو و ما و شما و ایشان همه و همه  نیازمند تذکر و خیر خواهی هستیم . همه ما باید رذایل رو از خود دورکنیم و به اوصاف حمیده  مزین گردیم. از کبر و غرور و عجب و لجاجت و سوء ظن و قضاوت های نادرست  و  جهل و نادانی و کینه و عداوت  و  انحرافات فکری و انجماد در اندیشه و کج اندیشی  وکج فهمی و  .... دوری کنیم  و به تقوی و راستی و صدق و صداقت و پاکی و حُسن ظن و  بزرگواری و عفو و گذشت و خیرخواهی  و  ژرف اندیشی  و خرد ورزی و تواضع و مهرورزی و  ... متصف شویم ....

باید :
اصل را بر اخوت و برادری بگذاریم
اصل را بر محبت و دوستی بگذاریم

اصل را بر اتحاد و همدلی بگذاریم
اصل را بر خیرخواهی و نیکی بگذاریم

اصل را برحسن ظن بگذاریم

اصل را بر خِرد ورزی و عقل بگذاریم
.............  ................     ...........

به علماء و عالمان  وارسته و صالح احترام بگذاریم .
حقوق بزرگ تر ها ی سنی و علمی و معنوی را رعایت کنیم.
احترام بزرگان علمی ومعنوی خود را در مقام عمل و رفتار و گفتار مراعات کنیم.
در حدود تخصص خود اظهار نظر کنیم و پا را از گلیم خود فراتر نگذاریم.
عقل و اندیشه درست ، برما حاکم باشد نه تمایلات نفسانی و شیطانی و ... .
دربرابر مطالب حق و سخنان راستین لجاجت نکنیم .
از محضر علمی و معنوی  علماء و روحانیت مُعظّم و بزرگوار بهره مند شویم  و توقعات نامعقول از آن بزرگواران نداشته باشیم و بر آن ها تَحکُّم و بی ادبی نداشته باشیم.

از علماء  و اهل علمِ بزرگوار  فاصله نگیریم.

 روایتی از پیامبر اکرم (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ)  در اوایل طلبگی  در یکی از کتاب های شهید محراب حضرت آیت الله سید عبدالحسین دستغیب (ظاهرا در کتاب حکومت اسلامی ایشان)دیده بودم که نبی مکرم اسلام  (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) فرمود: هرگاه ملتی و امتی از علماء خود فاصله بگیرند مبتلا به سه بلا می شوند:

1- یا بی ایمان از دنیا خواهند رفت .
2-یا حاکم جائر و ستمگر  برآنها مسلط می شود .
3-یا برکت از زندگی شان برداشته می گردد.
بدانیم که هَتک حرمت عالمان دینی  و بی احترامی فِعلی وقولی و نوشتاری و... نسبت به آنها اثر وضعی ناگواری دارد و تجربه و تاریخ گواه و شاهد آن است و مجالی نیست که حکایت هایی در این رابطه متذکر شوم.
بدانیم که  همه کسانی که در برابر انبیاء و علماء ربانی بی ادبی کردند و می کنند متاسفانه برای خود دلایل بنی اسراییلی داشتند  .  شاگرد حضرت امام خمینی  (ره ) یعنی مرحوم آیت الله منتظری با دلایل شیطانی در برابر استادش مقاومت نمود  و لجبازی او باعث خسارت جبران ناپذیر شد.

بدانیم که کشمیری ها و بنی صدر ها  و مسعود رجوی ها  و گروهگ های منحرف و بانیان آن ها  مثل منافقین و گروهک فُرقان و... با دلایل و تسویلات شیطانی در برابر شهید بهشتی ها و مطهری ها و باهنر ها و ...  ایستادگی نمودند.  آنها هم می گفتند ما قرآن  و روایات می فهمیم و تفسیر می کنیم .  بنده قبل از اینکه طلبه شوم (اوایل انقلاب)مسؤل کتابخانه محل بودم و عاشق کتاب و کتابخوانی بودم . یادم هست که در آن زمان کتاب هایی از نهادهای آن زمان  به کتابخانه های محلات از جمله محل ما هدیه شد. بخشی از آن کتاب ها نوشته منافقین بود . تفسیر سوره صاد و تفسیر سوره های دیگر از اواخِر قرآن .  همه اش تفسیر انحرافی بود .

بدانیم که اگر حواس ما نباشد از جایی که انتظارش نیست منحرف می شویم .... ؟!!!
عموما کسانی که به علماء و اهل علم دهن کجی و بی ادبی و هتّاکی  کردند دچار شر شدند .
سعی کنیم نصایح و سخنان خیرخواهانه اهل علم و علماء را  با جان و دل گوش کنیم  و ....
 .... بزرگان ما اگر اشتباهی هم داشته باشند باید حرمت جایگاه حقیقی و حقوقی شان حفظ گردد. حرمت حریم بزرگان نباید شکسته شود . .. . اگر به بزرگان احترام کردیم در واقع به خود احترام نمودیم . . .
فریاد و داد و اعتراض ما باید برای خدا و با رعایت شءونات اخلاقی و دینی و منطقی و....باشد نه برای تظاهر و جلب افکار این وآن  .....
به نظر می رسد که برخی از انقلابیون ما باید یک دوره اخلاق اسلامی و دینی را آموزش ببینند و بارها مرور فرمایند تا نسبت به رفتارهای ضداخلاقی مصونیت پیدا کنند . . امیدوارم   تذکرات خیرخواهانه ما مورد توجه برخی از  انقلابیون و... قرارگیرد . ..
«اخلاق و ادب اسلامی مادر همه خیرات و خوبی ها است » این پیوندها را فراموش نکنیم : انقلابی بودن + اخلاق – انتقاد و اعتراض کردن + اخلاق – سخنرانی کردن + اخلاق – اظهار نگرانی کردن + اخلاق – عزل و نصب کردن + اخلاق – ……..


شاعر چه نیکو سرود :
اقوام روزگار به اخلاق زنده اند قومی که گشت فاقد اخلاق مردنی است....


سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


پنجم مهر 1395 ه.ش



 



نتیجه تصویری برای گل های زیبا نسیم معرفت

***نسیم معرفت***

به نام خدا


عوامل هیجده گانه  موفقیت  در دنیا و آخرت :

 

1- اخلاص

2- یاد خدا

3- خودشناسی و تهذیب نفس که اساس سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت است .

4- تفکر

5-همت و تلاش .  قوله تعالی :  وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعی‏ سوره نجم آیه 39 .

6-دور اندیشی

7- برنامه و هدف داشتن

8- مشاوره و مشورت با دیگران

9- همنشینی با خوبان

10- رفتار و برخورد نیکو با مردم

11- گرهگشایی از کار مردم

12- مطالعه آثار سودمند مثل آثار شهیدآیت الله مرتضی مطهری و شهیدآیت الله عبدالحسین دستغیب و...

13-یاد داشت مطالب مفید و سودمند

14- توکل به خداوند متعال

15- توسل به اهل بیت (علیهم السلام)

16- امید به آینده

17-پیوسته در محضر قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) بودن .

18- تَوَلّی و تَبَرّی  با در ک درست از این امر مهمّ

 

سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

 



نتیجه تصویری برای سوال وجواب

***نسیم معرفت***

سلام استاد عزیز .ببخشید این جمله که سیدالشهداء (ع) به یاران میفرمایند اگر کسی حق الناس یا دَین دارد برگردد . سند فرمایش حضرت رو کجا میشود پیدا کرد ؟

******************************

S.A Saadat

علیکم السلام

سپاسگزارم

موسى بن عمیر از پدرش نقل مى کند که امام 
(عَلَیهِ السَّلامُ ) ، (در روز عاشورا) به من فرمود:

«نادِ اَنْ لا یُقْتَلَ مَعِی رَجُلٌ عَلَیْهِ دَیْنٌ وَ نَادِ بِها فِی الْمَوالِی فَأِنّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللّهِ(صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) یَقُولُ: مَنْ ماتَ وَ عَلَیْهِ دَیْنٌ اُخِذَ مِنْ حَسَناتِهِ یَوْمَ الْقِیامَة»؛ (میان همه یارانم اعلام کن هر کس دَیْنى بر عهده دارد با من کشته نشود ؛ زیرا که من از رسول خدا(صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ)  شنیدم فرمود: «هر کس از دنیا برود و دَیْنى بر ذمّه داشته باشد، از حسنات وى در فرداى قیامت برداشته مى شود»).

در نقل دیگرى آمده است که عمیر انصارى گفت: امام
 (عَلَیهِ السَّلامُ ) به من فرمود:
«نادِ فِى النّاسِ اَنْ لا یُقاتِلَنَّ مَعِی رَجُلٌ عَلَیْهِ دَیْنٌ، فَأِنَّهُ لَیْسَ مِنْ رَجُلِِ یَمُوتُ وَ عَلَیْهِ دَیْنٌ لا یَدَعُ لَهُ وَفاءً اِلاّ دَخَلَ النّارَ»؛ (میان مردم اعلام کن هر کس بدهکار است در رکاب من پیکار نکند، زیرا هر کس از دنیا برود در حالى که دَینى بر عهده اش باشد که چاره اى براى آن نکرده باشد گرفتار دوزخ مى شود).

مردى برخاست و گفت: همسرم پذیرفت که از طرف من بپردازد. امام
  (عَلَیهِ السَّلامُ ) پاسخ داد:
«وَ ما کِفالَةُ امْرَاَهِِ، وَ هَلْ تَقْضِی اِمْرَاَهٌ»؛ (کفالت آن زن چه فایده اى دارد؟ آیا او قدرت دارد چنین کند؟!)

(اِحقاق الحق، ج 19، ص 429)


http://the14.ir/fa/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%B9-%D9%81%D8%B1%D9%85%D9%88%D8%AF%D9%86%D8%AF-%D8%A7%DA%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%B3%DB%8C-%D8%AD%D9%82-%D8%A7%D9%84%D9%86%D8%A7%D8%B3-%D8%A8%D9%87
/


استاد ایرادی  وارد کردند به اینکه این حدیث رو  قاضی نورالله از خطیب بغدادی عُمَری مذهب آورده که کُتب شیعه هیچکدوم نقل نکردند؟!


S.A Saadat

این حدیث در سایت حضرت آیت الله مکارم شیرازی نیز آمده است :

توجه به حقُّ الناس، حتی در روز عاشورا 

موسى بن عمیر از پدرش نقل مى کند که امام (عَلَیهِ السَّلامُ )   (در روز عاشورا) به من فرمود:
«نادِ اَنْ لا یُقْتَلَ مَعِی رَجُلٌ عَلَیْهِ دَیْنٌ وَ نَادِ بِها فِی الْمَوالِی فَأِنّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللّهِ
 (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) یَقُولُ: مَنْ ماتَ وَ عَلَیْهِ دَیْنٌ اُخِذَ مِنْ حَسَناتِهِ یَوْمَ الْقِیامَةِ»؛ (میان همه یارانم اعلام کن هر کس دَیْنى بر عهده دارد با من کشته نشود ؛ زیرا که من از رسول خدا (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) شنیدم فرمود: «هر کس از دنیا برود و دَیْنى بر ذمّه داشته باشد، از حسنات وى در فرداى قیامت برداشته مى شود»).
در نقل دیگرى آمده است که عمیر انصارى گفت: امام
(عَلَیهِ السَّلامُ ) به من فرمود:
«نادِ فِى النّاسِ اَنْ لا یُقاتِلَنَّ مَعِی رَجُلٌ عَلَیْهِ دَیْنٌ، فَأِنَّهُ لَیْسَ مِنْ رَجُل یَمُوتُ وَ عَلَیْهِ دَیْنٌ لا یَدَعُ لَهُ وَفاءً اِلاّ دَخَلَ النّارَ»؛ (میان مردم اعلام کن هر کس بدهکار است در رکاب من پیکار نکند، زیرا هر کس از دنیا برود در حالى که دینى بر عهده اش باشد که چاره اى براى آن نکرده باشد گرفتار دوزخ مى شود).
مردى برخاست و گفت: همسرم پذیرفت که از طرف من بپردازد. امام
(عَلَیهِ السَّلامُ ) پاسخ داد:
«وَ ما کِفالَةُ امْرَاَةِِ، وَ هَلْ تَقْضِی اِمْرَاَهٌ»؛ (کفالت آن زن چه فایده اى دارد؟ آیا او قدرت دارد چنین کند؟!).(1)
راستى عجیب است که انسانى در بُحرانى ترین شرایط، حتّى به بدهکارى هاى اصحاب و یاران خود به مردم توجّه داشته باشد و راضى نشود بدهکاران همراه او پیکار کنند و شهید شوند ؛ مبادا حقوق مردم از دست برود.
این برنامه را با کار کسانى مقایسه کنید که سراسر زندگى آنها انباشته ازو حقوق مردم بوده و کمترین اهمّیّتى براى آن قایل نبودند، اصلا چیزى را به نام «حقّ الناس» باور نداشتند!!

پی نوشت: (1). احقاق الحق، ج 19، ص 429. (2). گردآوری از کتاب: «عاشورا ریشه‏ ها، انگیزه‏ ها، رویدادها، پیامدها»، سعید داودی و مهدی رستم نژاد،

(زیر نظر آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى)، انتشارات امام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، 1388 هـ.ش‏، ص 413.

سایت آیت الله مکارم شیرازی

http://makarem.ir/main.aspx?lid=0&mid=254133&typeinfo=25&catid=25438

استاد : بحث اینه که اگر همچین مسئله مهمی وجود داشت هیچوقت از نگاه محدثین و مورخین معتبر شیعه پنهان نمیموند، اتفاقا این قضیه با روایات زیادی که اشاره به فقر بعضی شیعیان داره و توانایی پرداخت بدهی ندارند در تضاده  مثلا:

« هر کس از شیعیان ما که از خود دینی به جای گذارد، پس بر ماست که آن را ادا نماییم و هر کس از خودش مالی باقی نهاد، متعلق به ورثه اوست.»
حضرت رضا علیه السلام/ صفات الشیعه/ ص45/ ح5
 
« هر کس از شیعیان بمیرد و از خود دینی به جای گذارد، پس ادای دین او به عهده ماست و هر کس مالی از خود باقی نهد، متعلق به وارثان اوست.»
حضرت صادق علیه السلام/ کافی/ ج7/ ص168/ ح1
 
حضرت رضا علیه السلام، از قول پیامبر می فرمایند:
« هر کس از شیعییان خودش دینی به جا گذارد و توانایی ادای ان را نداشته باشد، پس بر عهده من و علی است...»
معانی الأخبار/ شیخ صدوق/ ص52/ ح3
 
« هر کس از خودش بدهی به جا گذارد یا عیالش { بی چیز و بی سرپرست} باقی بماند، پس ادای آن به عهده من (پیامبر) است. امام صادق علیه السلام فرمودند: برای امام هم، مثل همین است.»
دعائم الأسلام/ مغربی/ ص391/ ح138

استاد عزیز : باتوجه به اهمیت وفای به عهد و ادای دین وحقُّ الناس هم در قرآن و در روایات این احادیث چطور معنا کنیم.چطور توجیه میشود؟!!

سلام علیکم

یک توجیه آن است که امام حسین 
(عَلَیهِ السَّلامُ ) حتی در آن لحظات حساس جنگ و قتال به همه مردم عالم توجه می دهد که بدهی و دَین و حقّ الناس  مهم است و باید آن  را قبل از مرگ بپردازند اگرچه امام  (عَلَیهِ السَّلامُ ) می داند که کسانی که در آن شرایط  (روز عاشورا)      همراهش  هستند یا همه شون دَینی ندارند و یا اگر برخی از آن ها دَینی داشته باشند و قدرت پرداخت و یا فرصت سفارش به پرداخت راندارند طبق روایات  ، ایمه (عَلَیهِِمُ السَّلامُ ) جبران خواهند نمود . پس شاید منظور امام (عَلَیهِ السَّلامُ ) توجه دادن به اهمیت به دین است .  حضرت مسلم بن عقیل هم قبل از شهادت وصیت کرده بود که دیونش  ادا شود. توجه داشته باشید که امام حسین (عَلَیهِ السَّلامُ ) تا روز عاشورا در مراحل مختلفی اصحابش را غَربال فرمود  و در روز عاشورا  از یارانش با ستایش و تمجید و ... یاد نمود.  اصحاب امام حسین (عَلَیهِ السَّلامُ )  در روز عاشورا  صاف وصاف و کاملا غَربال شده بودند . پس این هم قرینه است بر اینکه اصحاب امام حسین (عَلَیهِ السَّلامُ ) در روز عاشورا دَینی به گردن نداشتند و یا اینکه  اگر دَین و حقُّ النّاسی داشتند قبلا سفارش و وصیت در این باره را به دیگران  کرده بودند و....

سیداصغر سعادت میرقدیم
29 مهر 1395

استاد بزرگوار تشکر از لطفتان


نتیجه تصویری برای حسن کربلایی گیلان

 

%d8%af%da%a9%d8%aa%d8%b1-%d9%82%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d9%86%db%8c

***نسیم معرفت***

 

به نام خدا


** تذکراتی به دکتر محمد حسین قربانی و حسن کربلایی+نسیم معرفت

حضرت آیت الله زین العابدین قربانی از یک جایگاه حقیقی و حقوقی برخوردار است و ایشان نماینده ولی فقیه در استان گیلان  و از بزرگان علمی و معنوی در استان و بلکه در کشور می باشد . جناب آقای حسن کربلایی عزیزِ ما اگر اعتراض و ایرادی نسبت به عملکرد آیت الله قربانی و رئیس دفتر سابق ایشان(یعنی حجت الأسلام مهدی مجرد) داشته و دارد و ممکن است از جهاتی هم درست باشد ، باید گفتار و نوشتار خود را بطور منطقی و با کمال ادب و رعایتِ شأن و منزلت بزرگان مطرح نماید . راه های معقول تری برای بیان اعتراض و شکایت وجود داشت و دارد که متأسّفانه امثال آقای حسن کربلایی عزیز رعایت نمی کنند . با تجربه ای که ما از مسائل سیاسی و غیره در استان گیلان داریم معلوم شده که هیچگاه با اقداماتِ تند و افراطی و تنش زا و ... نمی توان به مراد و مقصود صحیح دست یافت . سخنرانی آتشین  و تحریک زا و غیر اصولی در برابر حضرت آیت الله قربانی و ...  نه تنها کاری و مشکلی را حل نمی کند بلکه موجب تشویش افکار عمومی و نگرانی متدینین و تشدید اختلاف ها و ... می گردد . به نظر  بنده برخی از گفتار ها و نوشتارهای آقای حسن کربلایی خارج از اصول اخلاقی و منطقی و دینی بوده وهست . با کار غیر اخلاقی و مغایر با ضوابط  اسلامی و دینی و... نمی توان ارزش ها ی دینی و انقلابی را در جامعه محقق ساخت . کسی که داعیه تحقق ارزش ها ی دینی و انقلابی در جامعه را دارد و بارفتار و گفتارش خود را انقلابی مطرح می سازد  پیش از هرچیزی باید انسان وارسته و ملتزم به آداب اخلاقی و دینی و ... باشد . حقِّ اعتراض و اشکال به عملکرد مسؤلان و بزرگان برای آحاد مردم محفوظ است ولی توهین و تحقیر از هیچ کسی پذیرفته نیست و متاسفانه امروزه بداخلاقی ها در جامعه زیاد شده و بدتر از آن ، بداخلاقی در لباس تدین و انقلابی گری است؟!!  البته قابل ذکر است که ما از امثال حضرت آیت الله زین العابدین قربانی انتظار داریم که ظرفیتِ پذیرشِ صدای اعتراض و نقد دیگران را در خود بیشتر بفرمایند تا چالش ها و حسّاسیت ها کمتر گردد و در پرتو محبت و احترام و اتحاد و ... همه نیروها و توانمندی ها ، صرف خدمت به اسلام و قرآن و اهلبیت (علیهم السلام)  و انقلاب و فرهنگ و ارزش ها و رفع مشکلات مردم شود . حیف است که حضرت آیت الله قربانی ، اهداف عالیه اسلامی را  که عمری با آن ها  آشنا می باشد فدای برخی گفت و شنود ها و بگو مگو های غیر مفید  و مضرّ بفرماید . گیلان ما با ظرفیت های مادی و معنوی که دارد باید به دور از این کشمکش های مضرّ و مُهلِک به جایگاه شایسته خود برسد ......

واما در رابطه با ماجرای جناب مستطاب حجت الأسلام آقای مهدی مجرد که با نظارت حضرت آیت الله قربانی به دست مبارک مرجع عالیقدر حضرت آیت الله صافی گلپایگانی در سال گذشته معمّم و مُلَبّس شد نکته ای عرض می کنم و آن اینکه ایشان از توانمندی های فوق العاده ای در برخی از امور اجرایی و غیره داشتند ولی متأسفانه به جهت عدم رعایت برخی از اصول اخلاقی و شرعی و دینی دچار آسیب گردید که مسائلی بوجود آمد که امیدوارم که به خوبی حل وفصل شود . اگر جناب آقای مهدی مجرد برخی امور را رعایت می کرد انسان بسیار موفقی می شد ولی ....    ...

واما در رابطه با سخنان جناب آقای دکتر محمد حسین قربانی (نماینده محترم آستانه اشرفیه) که در خطاب به آقای حسن کربلایی ایراد نمود  عرض می کنم  که آقای دکتر عزیز ،  شما سخنان درستی ایراد نفرمودید . آقای دکتر قربانی عزیز : تهدید و تحقیر دیگران با هر بیان و ژستی ، زشت و ناپسند است . آقای حسن کربلایی( چه گیلانی باشد و چه غیر گیلانی)  به عنوان یک مسلمان و مطّلع از مسائل می تواند با حفظ اصول اخلاقی و منطقی نسبت به اموری که در استان گیلان می گذرد اظهار نظر نماید . این چه ادبیاتی است که جنابعالی در برابر ایشان اِعمال فرمودید؟!! برخی تعبیرات شما نسبت به آقای حسن کربلایی بسیار ناپسند و دور از تعالیم دینی و اسلامی بود و امیدوارم با توجه به موقعیتی که دارید اینگونه گفتارها و رفتارها از جنابعالی تکرار نشود ...   بیاییم همه با هم در کنار یکدیگر  با صبر و متانت انقلابی و سیاسی و با مهر و محبت ، با بهره مندی از تعالیم نورانی قرآن واهلبیت علیهم السلام  به اسلام و قرآن و کشور و نظام و مردم  و مجرومین بخصوص  به مردم عزیز گیلان  خدمت کنیم و همت و تلاش و توانمندی خود را در راه اعتلاء ارزش های اسلام و  انقلاب و شهداء و...  صرف نماییم . بیاییم اختلاف ها را کاهش دهیم  و بر وحدت و مهر و همدلی بیفزایم و همه با هم به ریسمان الهی چنگ زنیم که فرمود :  وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَمیعًا وَلا تَفَرَّقوا * وَاذکُروا نِعمَتَ اللَّهِ عَلَیکُم إِذ کُنتُم أَعداءً فَأَلَّفَ بَینَ قُلوبِکُم فَأَصبَحتُم بِنِعمَتِهِ إِخوانًا *  وَکُنتُم عَلى شَفا حُفرَةٍ مِنَ النّارِ فَأَنقَذَکُم مِنها * کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُم آیاتِهِ لَعَلَّکُم تَهتَدونَ . یعنی و همگی به ریسمان خدا [= قرآن و اسلام، و هرگونه وسیله وحدت‌]، چنگ زنید، و پراکنده نشوید! و نعمت (بزرگِ) خدا را بر خود، به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید، و او میان دلهای شما، الفت ایجاد کرد، و به برکتِ نعمتِ او، برادر شدید! و شما بر لبِ حفره‌ای از آتش بودید، خدا شما را از آن نجات داد؛ این چنین، خداوند آیات خود را برای شما آشکار می‌سازد؛ شاید پذیرای هدایت شوید. (سوره آل عمران آیه 103 )

سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

پنج شنبه

29 مهر 1395 ه.ش

هیجدهم محرّم الحرام 1438 ه.ق

 


**سخنان دکتر محمد حسین قربانی (نماینده مردم استانه اشرفیه)

در خطاب به حسن کربلایی+ دیار میرزا


** برخی در گیلان می‌خواهند برای نماینده ولی‌فقیه تعیین تکلیف کنند ؟!! +آستان خبر


**در جریان استعفای مسئول دفتر آیت‌الله قربانی برخی افراطی‌گری کردند/ شما چه‌کاره هستید که برای نماینده ولی‌فقیه تعیین و تکلیف می‌کنید + سایت در سیاهکل



<   <<   21   22   23   24   25   >>   >
.: Weblog Themes By Pichak :.



بازدید امروز: 14
بازدید دیروز: 302
کل بازدیدها: 246350

تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک

  • خرید رپورتاژ آگهی دائمی | خرید رپرتاژ آگهی
  •